روز گذشته در مسیر پاوه به نوسود جمله ای را مشاهده نمودم که ذهنم را به سختی مشغول خود کرد "ما شیفتگان خدمتیم، نه تشنگان قدرت"(شهید بهشتی)
در ذهن خودم زیاد کنکاش کردم و گفتم خطاب این جمله کیست؟ شاید مخاطب این جمله افراد متعددی را شامل شود اما قطع به یقین خطاب آن مدیرانی هستند که عهده دار مسئولیت اند. آیا واقعا مدیران و مسئولان شیفته خدمت داریم؟ آیا واقعا مدیران ما شیفته خدمتند و به وظایف خود درست عمل می کنند یا تشنه قدرت اند و به هر نحو ممکن دنبال بدست آوردن کرسی ریاست و محاسبه کردن فیش حقوق آخر ماه و پاداش آخر سالشان هستند؟
روی سخنم بیشتر با کسانی است که مدیر، رئیس یا مسئول یک ارگان یا نهاد و سازمانی هستند و یا میخواهند در آینده صاحب پست و مقام شوند. که نوع بدست آوردن این کرسی های مسئولیت چگونه است و از چه طریق می باشد؟ آیا شیفته کار و خدمتند یا تشنه جایگاه و ثروت؟ اصولا مدیران منطقه ما آیا تا به حال به همچین جملهای فکر کرده اند؟
شیفته خدمت، افرادی هستند که در هر منصب و مسندی آماده خدمات رسانی به مردم می باشندو هرگز بر میزشان تکیه نزده اند و دل کندن از میز برایشان سخت نیست و بلکه آرامش است. و تشنه قدرت آن کس یا گروهی است که از هر فعالیت و انتقاد ، و تعریف و رابطه و لابی و.... یک هدف را بیشتر تعقیب نمیکند و آن کسب قدرت است و پس از آن نیز جز به حفظ قدرت نمیاندیشد و شب و روز در پی حفظ قدرت می باشد و حاضر است برای حفظ آن دست به هر کاری بزند!
در میان مسیر ذهنم پیش برخی مسئولان پاوه رفت چه در دوران گذشته و چه حال که چگونه بر کرسی ریاست نشسته اند و زمانی هم که به ناچار یا به هر دلیلی کنار گذاشته شده اند؟ آیا به وجدان خود رجوع کرده اند که آیا در دوران خود به مردم خدمت نموده اند یا بیشتر دنبال قدرت و مقام و... بوده اند؟
شاید برخی از معدود مدیران جهادی شهرمان (پاوه) نیت و هدفی جز خدمت به مردم نداشته باشند اما در روی دیگر برخی دنبال قدرت و ثروت برای حفظ کرسی ریاست و حسابرسی فیش حقوقی خود سر برج هستند و اصلا چیزی به نام خدمت در ذهنشان خطور نمیکند. به واقع برخی مدیران مدیونند اگر در دنیا پاسخ ندهند در قیامت قطعا باید پاسخگو باشند.
امید است حداقل که شیفته خدمت به مردم با عمل باشند نه با مصرف کاغذ یا گفتار در محافل و مجالس و دادن آمار های واهی که هیچ سودی به حال مردم ندارد.
نظر شما