همهی آنها روزها و شبهایی را با خود دارند که محکوم و مقهور به ماندن در خانه بودهاند. بیشتر آنها مرگ نزدیکانشان را تجربه کردهاند. پدر بزرگ، مادر بزرگ، پدر، مادر، خواهر، برادر، عمو، عمه، دایی، خاله و.... بیشتر آنها در نیمههای شب شنیدهاند صدایی را که از وحشت مرگ از جگر بر میکشد فریاد!
بیشتر آنها شرمساری را در چهره پدر دیدهاند در این روزهای سرسام آور گرانی و نداری.
بیشتر آنها با چشمانی وحشت زده دعواهای پدر و مادر را دیده، چشیده، مزه کرده و قورت دادهاند در این روزهای سخت و سهمگین.
بیشتر آنها گریستهاند برای دستی که نوازششان کند که دیگر نیست.
بیشتر آنها از ترس از خواب پریدهاند. چهرههایی نگران و صورت هایی گنگ.
آری دانش آموزان کلاس ما امروز اینها هستند. بچههایی خسته، افسرده و دل شکسته: بچههای کرونا.
ما معلمان، امروز روز بهتر است به جای جبرانی عقب ماندگی های درسی به فکر مرمت ذهن های خرد شدهی دانش آموزان مان باشیم.
آنها امروز به جای ضرب و تقسیم، معادله چند مجهولی، انتگرال و رادیکال، به جای فرمول های شیمی و فیزیک، به جای دانستن پایتخت فلان کشور به کسی نیاز دارند تا حرف های دل آنها را بشنود. با آنها درد دل کند.
به جای دانستن مساحت کشور مالاگاشی به محبت نیاز دارند. به جای حفظ کردن شعر به شعور نیاز دارند.
آنها امروز روز به معلمی نیاز دارند که روی شانههای آنها بزند و با لبخند بگوید چطوری خلیلی؟
دانش آموزان ما امروز روز نیازمند یک دست مهربان هستند تا یک انگشت تهدید. آنها نیازمند مهر هستند تا تحکم. آنها نیازمند رهاییاند تا تصاحب.
حال که تعداد دانش آموزان کلاسمان کم است و به گروه های کوچکتری تقسیم شدهاند فرصت بیشتری داریم تا بیش از مسائل درسی، مسائل انسانی را آموزش دهیم.
به دانش آموزان مان یاد بدهیم که محبت مهمترین رسالت بشری است. به آنها بیاموزیم رعایت حقوق دیگری پیام آدمی است. به آنها یاد بدهیم که خودخواهی و خود شیفتگی آفت بزرگ روزگار ماست. به آنها بیاموزیم همدیگر را دوست داشته باشیم. به آنها یاد بدهیم انسانیت فارغ از هر رنگ و زبان و نژاد و مذهب بالاترین ارزش هاست. به آنها یاد بدهیم انسانیت خود به تنهایی یک دین است.
معلمان من، به خدا قسم تمام کردن کتاب درسی چندان مهم نیست. به خدا قسم پر کردن ذهن دانش آموزان از این مطالب رسالت معلمی نیست. به مقدسات سوگند فهمیدن آنها، سازندهی آینده آنها نیست. دست نگه دارید. عجلهای برای تمام کردن درسها نداشته باشید. دانستن بسیاری از این درسها دردی را دوا نمیکند. بچههای ما به درسهای مهمتری نیاز دارند. اگر به جای چندین ورق از درس کتاب، چند برگ از درس زندگی به آنها یاد بدهیم روز و روزگار ما بهتر و آیندهی آنها زیباتر خواهد بود.
نظر شما