بررسی جایگاه «موُیَه» و «بِت» در زیست اجتماعی مردمان زاگرس نشین/ سعید مقصودی

سرویس کردستان- از گذشته دور تا به امروز همواره بشر برای بیان و ابراز احساسات و عواطف خود در اوقات خوشی و ناخوشی کنش ها و واکنش هایی را از خود بروز داده که این افعال به مقتضای زمان و مکان دارای وجوه افتراق و اتفاق موضوعی می باشند اما آنچه که هویداست انجام این دسته از اعمال یک اَکت احساسی لحظه ای بدون هیچ پیش زمینه ی تفکری نمی باشد و ناگفته پیداست این امور از آداب ، رسوم و حقیقت ذاتی برخاسته که عمری طول و دراز به بلندای فرهنگ هر منطقه داراست و پر واضح است که در هر جغرافیای خاصی این اعمال متمایز از دیگر مناطق بوده و دارای نقاط افتراق و شباهت نیز می باشد در این مقاله سعی بر آن شده جایگاه این افعال در حوزه جغرافیایی رشته کوه زاگرس ( اقوام لک ، لر ، کرد ) مورد بررسی و کند و کاو قرار گیرد

معنای لغوی مفاهیم :

" موُیَه " ( واو را ُ بخوانید ) در معنای لغوی به نالیدن ، جیغ های بلند و زاری شدید معنا شده و در مفهوم اصطلاحی آن به مجموعه ای از ابیات و آوا های منظوم ( با عنصر غالب غم ) اطلاق میگردد که افراد به گونه ی شخصی و گروهی در هنگام مراسم ختم و فوت نزدیکان برای بیان اندوه خود بر زبان جاری می دارند.

هم اینگونه " بِت " ( کسره را همراه با ی کوتاه بخوانید ) در لغت به معنای حال خوب و سرخوشی و .. معنا کرده اند و در اصطلاح هم به مجموعه ای از ابیات و آوای های منظوم ( با عنصر غالب شادی ) معنی شده که اشخاص ( معمولا زنان ) به نحوه تکی و کُر در عروسی ها و مراسمات شادی حوزه سرزمینی مذکور نغمه سرایی می کنند.

خصوصیات خاصه موُیَه

خصوصیات خاص مویه رو می توان در شکل برگزاری و ملحقات آن تفسیر نمود زمانی که شخصی به طور مثال بزرگ خانواده ( موضوع جغرافیای مذکور ) در حال احتضار می باشد یا به تازگی فوت کرده زنان خانواده و آشنایان ( اغلب رنج سنی زنان میانسال و کهنسال ) چادر های خود را به شکل مخصوصی پشت گردن خود بسته که این اقدام می تواند گواهی برای آمادگی جهت همدردی با خانواده شخص متوفی باشد سپس روی به روی هم ایستاده و با ایجاد آوا های هم سان " موُیَه وَشی " ( مویه سرایی ) بر سر و صورت خود چنگ انداخته و بعد از دفن میت به طور گروهی گرد مزار شخص متوفی حلقه زده و شخصی از زنان که معمولا کهنسال ترین آن هاست به عنوان شروع اقدام به بیان " سَر موُیَه " نموده ، دیگر زنان هم با ایشان همراهی کرده و معمولا این مراسم را هر روز تا چهلمین روز درگذشت شخص متوفی ادامه می دهند و باید عرض کرد این مراسم در بیشتر اوقات همراه با ساز و دهل " چَمَری " ( نوایی برخاسته از ساز سورنا و دهل که به شدت همراه با حزن و اندوه می باشد و دسته های رقص با دستمال های مشکی آن را همراهی می کنند ) به عنوان نوعی مکمل برای مویه سرایی زنان آمیخته می گردد.

خصوصیات خاصه بِت

و اما خصوصیات مختص " بِت " را باید اینگونه شرح داد چند روز قبل از انجام مراسم عروسی ( در گذشته چند روز و چند شب بوده به بیانی دوشب و دو روز به بیان دیگر هفت روز و هفت شب) بزرگان زنان فامیل شامل عمه ها ، خاله ها و البته مادر بزرگ داماد در خانه پدری ایشان گرد هم آمده و با پوشیدن لباس های رنگی و بستن سربند هایی با پارچه بلند اقدام به سرودن نغمه ها و اشعاری شاد ( با موضوع آرزوی خوشبختی برای داماد و بیان همراهی و همدلی با حضور عروس در خانواده جدید ) می نمایند که دارای ریتمی شاد بوده به طوری که تمامی افراد حاضر در آن مجلس را واردار به کف زدن های منظم و همراهی و هم آوایی می نماید که البته این سروده ها و ابیات تنها در یک قالب کلیشه ای عرضه نمی گردد بلکه هر کدام از زنان فامیل به فراخور تجربه و حافظه خود اقدام به " بِت وَشی " ( بِت سرایی ) می کنند و در پایان هر قطعه از بِت با سر دادن یک " کِل " پرداخت به ادامه ماجرا را به نفر دیگری از بانوان حاضر می سپارند بعد از آن با اضافه شدن ساز و دهل و کمانچه مردان فامیل هم به این صف آرایی اضافه شده و شروع به رقصیدن می نمایند و اینگونه بٍت به مراسم شادی مردمان این حوزه هویت و رسمیت می بخشد.

نقاط مشترک موُیَه و بِت :

نقاط مشترک میان این افعال ( موُیَه و بِت ) و به طور کلی مراسمات فولک حوزه غرب کشور را می توان به شکل ذیل تقسیم بندی کرده و به تحلیل و شناخت آن پرداخت :

یکم : عمومیت

انجام مراسمات جشن و عزا در حوزه های جغرافیایی با فرهنگ سنتی و فولک ( موضوع بحث حوزه غرب کشور ) بسیار متمایز از صورت دادن این مراسمات در حوزه های شهری کلان شهر ها می باشد

در بطن انجام مراسمات در شهر های مرکز ، نزدیک به مرکز و اصولا دیگر شهر های بزرگ که تفکر ایلیاتی و طایفه گری در آن به کم ترین میزان خود موجود می باشد و خانواده ها اغلب با تعداد افراد کم در کنار یک دیگر مشغول زیست هستند مراسمات معمولا بسیار محدود ( از لحاظ زمانی و مکانی ) و با تعداد افراد قلیل انجام میگیرد که این موضوع با توجه به شرایط زندگی شهری موضوعی قابل درک می باشد اما در شهر های حوزه غرب کشور و عموما هر شهر و دیاری که هنوز هسته طوایف و ایلات از هم گسسته و ناموجود نشده عموم مراسمات باید با تعداد افراد کثیر و در زمانی طویل انجام شده و حضور همه افراد جامعه به گونه ای نوعی احترام و ارزش گذاری به صاحب مراسم می باشد

دوم موسیقی :

زندگی در کوه پایه های رشته کوه زاگرس ، حضور و زیست در اتمسفر و زیستگاهی چنین رویایی باعث شده تا غلیان احساسات و عواطف در مردم این دیار به حد اعلی خود رسیده و موسیقی به عنوان ابزاری برای ابراز این عواطف بیشترین نقش و کارکرد را در میان این اقوام بازی می کندعنصر جدا نشدنی مراسمات شادی و غم این دیار نوای ساز سورنا و دهل نوستالژیک و ساز کمانچه ( بیشتر دستگاه شور و همایون ) می باشد که حتی با وجود بیشرفت چشم گیر صنعت موسیقی اما این ساز های سنتی هنوز هم جایگاه خود را در میان مردم این دیار حفظ نموده اند از یک طرف در عروسی ها با انواع و اقسام رقص های محلی ( دو پا ، سه پا ، سنگین سِما و قلایی و .. ) ترکیب شده ، بیانگر نظم و شکوهی مثال زدنی شده و به رقص محلی روح بخشی و اعتبار می دهند و از طرف دیگر در مراسمات غمگین نوای " چَمَری " سورنا با رقص های سنگین اهالی این دیار یکی شده و با رقصاندن دستمال مشکی در هوا و کوبیدن پا بر زمین گویی میخواهند غم و اندوه خود را با زمین و زمان شریک شوند

سوم حضور زنان :

زنان در تفکر مردمان حوزه جغرافیایی مورد بحث از جایگاه و اهمیت بسیار والایی برخوردار می باشند به گونه ای که به وضوح و بدون هرگونه ادعای واهی و اطاله کلام می توان حضور فعال یک زن لک ، لر و کورد را در تمامی فعالیت های خانوادگی و اجتماعی مشاهده نمود که اصلی ترین و شاید پر اهمیت ترین آن موضوع مقاله مذبور می باشد

زنان و مادران لک و لر و کرد بالاخص زنان و مادران کهنسال و میانسال به نوعی گرداننده و بازیگر اصلی مراسمات شادی و غم این دیار می باشد آن وقت که با حضور خود و " بَت وَشی " در مراسمات شادی باعث اعتبار و ارزش دهی به مراسم شده و به نوعی با این عمل افراد دیگر خانواده را که شاید اشتیاقی به حضور در اینگونه اجتماعات ندارند به حضور در این مراسمات و توجه به بنیان خانواده تشویق می کنند

یا زمانی که مادران و مادربزرگ هایمان در غم از دست دادن عزیز خانواده موی پریشان می کنند و گرد هم " موُیَه وَشی " می کنند می شود بدون هیچ شبهه ای به راستی و حقیقی بودن این نوع از رفتار ایشان اذعان کرد و حب و عشق و غم را از لحظه لحظه افعال و کردارشان به تماشا نشست آن هم در زمانه ای که تعهد و تعلق افراد نسبت به یک دیگر هر روز از پی دیروز کم و کم و کم تر می شود.

و چه آمی- روانشناسان بزرگی هستند مادران و مادر بزرگ های این دیار

سخن آخر :

در پایان باید عرض کرد مکتوبه ای که مورد خوانش خوانندگان محترم قرار گرفت حاصل تلاش و دغدغه ی نگارنده در خصوص حفظ فرهنگ و هویت فولک حوزه سرزمینی غرب کشور می باشد و در آن سعی شده در حد دانش و اندوخته های هرچند اندک نگارنده به بیان درست ، قابل استناد و دقیقی از مطالب موضوع بحث پرداخت .

امید که شرمنده قلم نشویم ..

کارشناسی ارشد حقوق جزا، محقق، کارشناس و فعال حوزه ادبیات کلاسیک و فولکلور

کد خبر 33693

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha