در چند روز گذشته شهرداری ارومیه با افتتاح یک پارک در یکی از محلات شهر و نامگذاری آن با نامی غیرفارسی که صرفا به مذاق بخشی از شهروندان این شهر خوش میآید، موجی از نفرت پراکنی قومی وانکار سایر اقوام و مذاهب را در فضای عمومی و مجازی شهر به راه انداخته است که بی شباهت به دوران تیم سابق مدیریت شهری که اکثریت مطلق شان بازداشت و یا در انتظار اجرای احکام دادگاه با کیفر خواست های سنگین و اتهامات رنگین هستند، نیست.
شهر ارومیه جدای از آنکه محل تلاقی دو فرهنگ و زبان عمده کُردی و آذری باشد مرکزیت استانی را به یدک میکشد که به تنوع اقوام، مذاهب و ادیان در سطح ایران شهره است و این مهم ایجاب مینماید که مدیران محلی آن، تصمیمات و سیاستگذاری های خود را بر مبنای حساسیت ها، علایق و ارزشهای تمام ساکنان و شهروندان آن اتخاذ نمایند.
شهرداری ارومیه در فاصله سالهای ۹۳ تا اواخر ۹۹ به گواه تحلیلگران دلسوز و منصف به منبع ترویج قومگرایی و تغذیه سرشاخههای قومگرایان در سطح شهرستان تبدیل شده بود و دراین بین شهردار و تیمش در شورای شهر در زیر بیرق هویت طلبی و انکار سایر اقوام و مذاهب، مشغول اختلاس و رانت و تضییع بیت المال بودند که کیفرخواست پرونده چند هزار صفحهای آن خود گواهی بر این مدعاست، فلذا جای تردید نیست که به قول آن ضرب المثل معروف اگر در این شهر جایی بوی کباب به پاخواست باید شک کرد که عدهای مشغول داغ کردن الاغی باشند!
در اینکه مدیران شهری در ارومیه به ناکارآمدی خود و سیستم فَشل شهرداری و شورای شهر واقفاند شکی نیست، آنها دامن زدن به قومگرایی را تنها راه چاره برای شانه خالی کردن از وعده های انتخاباتی خود میبینند. اما جای سوال است که چرا شهروندان این شهر علی الخصوص آذریهای ترک زبان، فریب این دسیسه های کهنه را می خورند؟ آیا آنها از خود نمیپرسند که در ۱۰ سال گذشته که پرچم هویت طلبی ترکی بر تمام مراسمات، پروژهها و اقدامات شهرداری ارومیه و شورای شهر سایه افکنده بود جز تضییع میلیاردها تومان از بودجهای که از جیب شهروندان تامین شده بود و از دست رفتن هزاران فرصت که حکایت آن در ضمیمه هزاران صفحه پرونده دادرسی فساد شهرداری آمده چه چیزی عاید این شهر و مردمش شده است که امروز در قعر رتبهها و شاخصهای توسعه یافتگی در مقایسه با رقبای خود در سطح کشور دست و پا میزند!
با اینکه انتظار میرفت مهدیزاده شهردار ارومیه راه حضرت پور را نرود و با نیم نگاهی به ترکیب شورای جدید که هیچ آثاری از اعضای دوران سیاه تاریخ مدیریت شهری ارومیه در آن به چشم نمیخورد مسیر و رویههای موجود در شهرداری را اصلاح کند خود در اقدامی غیرقانونی و مشکوک یک پارک را با نامی آذری افتتاح میکند که برخلاف بند ۵ آیین نامه کشوری نامگذاری اماکن، روند آن در شورای نامگذاری شهرستان اصلا طی نشده و صرفا به تصویب هیات مدیره سازمان سیما و منظر شهرداری رسیده که به هیچ وجه در حدود اختیارات و صلاحیت این سازمان نمیباشد و همین کارشکنی و دور زدن قانون چندروزی است باعث ایجاد تنش های قومی در سطح شهر شده است که انتظار میرود نهادهای قضایی و امنیتی با جدیت با تخلف صورت گرفته برخورد کنند.
حال پرسش اساسی این است که آیا تیم مدیریت شهری ارومیه با وجود تشدید نظارتها بر گوشه و کنار این سیستم عریض و طویل و متوقف نشدن دستگیری ها در آن، همچنان اصرار دارد تا رویه مدیریت سابق را دنبال کند و با دامن زدن به تنش های قومیتی، انتظارات شهروندان را از عملکرد خود به مباحث حاشیهای بکشاند؟ یا با عبور از مباحث قومیتی عزم و توان خود و ته مانده منابع باقی مانده از دوران سیاه شهرداری را صرف توسعه متوازن و همه جانبه شهر نمایند و اعتماد شهروندان که بزرگترین سرمایه و محل درآمد برای سیستم شهرداری است را به آن بازگرداند؟ این پرسشی است که باید مدیران فعلی شهری، کلاه خود را قاضی کرده و در پیشگاه وجدان و خداوند و با نگاه به حال وروز آشفته این شهر بدان پاسخ دهند!
نظر شما