پیامبر(ص) به عنوان انسانی کامل در جامعه عرب ظهور کردند و اگرچه عرب های تازه مسلمان از نظر آگاهی به حدّی نرسیده بودند که معارف عمیق اسلام را درک کنند اما می توانستند این انسان کامل را ببینند و نماد و تجلی اندیشه ها و ارزش های اسلام را به نظاره بنشینند و از او الگو بپذیرند. به همین دلیل هم سیره اجتماعی ایشان در آن عصر و بعد از آن تا زمان حاضر الگوی مسلمانان قرار گرفت و موجبات همدلی و وفاق آنان را فراهم کرد.
عدالت خواهی و حق مداری پیامبر اسلام(ص)
یکی از مهمترین اصولی که پیامبر اسلام(ص) در روابط اجتماعی خود به آن پایبند بودند و در حق دوست و دشمن، مسلمان و کافر رعایت می کردند، عدالت خواهی و حق مداری بود. ایشان ظلم به هر فردی را به هر نحو، زشت و ناپسند می دانستند. به همین دلیل هم یکی از مهمترین اهداف ایشان برقراری عدالت در تمام سطوح جامعه و متوازن ساختن سازمان اجتماعی بود. حضرت محمد (ص) رعایت عدالت در حق انسان ها را یک تکلیف و دستور الهی و یک مصلحت بزرگ اجتماعی قلمداد می کردند که در تعالی روحی افراد جامعه بسیار مؤثر بود. به همین دلیل هم عدالت خواهی و ظلم ستیزی در سیره نبوی، یک امر منفعت طلبانه و فرعی محسوب نمی شود و ایشان هم برای تحقق آن کارهایی انجام می دهند که مبارزه با قشربندی های موهوم اجتماعی و تلاش برای اجرای عدالت از جمله آنهاست.
در خصوص مبارزه با قشربندی های موهوم اجتماعی باید اشاره کرد که در جهان عصر پیامبر(ص)، طبقه ای به عنوان اشراف وجود داشتند که مردم عادی را استثمار می کردند. به همین دلیل هم ایشان با اینگونه طبقه بندی ها که براساس مادیات و ثروت انجام می گرفت، مخالف بودند و به برابری و مساوات انسان ها اعتقاد راسخ داشتند تا آنجا که آن را به عنوان شعار خودشان مطرح کردند و فرمودند: از زمان آدم تاکنون، همه انسان ها مثل دندانه های شانه با هم برابرند. بنابراین پیامبر(ص)، تقوا را به عنوان ملاک برتری انسان ها معرفی کردند. چنانکه گرامی ترین انسان ها نزد خداوند باتقواترین آنها به حساب می آمدند.
تلاش برای اجرای عدالت از دیگر اقداماتی بود که پیامبر اسلام(ص) نسبت به آن اهتمام جدی داشتند و در همین راستا هم بود که اقدام به تشکیل حکومت اسلامی کردند؛ امری که در منطق ایشان چیزی جز احیای تعالیم اسلام و اجرای عدالت در جامعه نبود. به همین دلیل هم به کارگزاران حکومت اسلامی سفارش می کند که نسبت به اجرای عدالت حساس و دقیق باشند. در همین خصوص به عمروبن حازم حاکم یمن فرمان می دهد که طرفدار حق باشد، همانگونه که خدا بدان دستور داده است و در انجام دادن حق با مردم نرم باشد.
از طرفی دیگر پیامبر(ص) مهمترین وسیله نجات حاکمان را اجرای عدالت دانستند و فرموده اند: هر کس ولایتِ کاری از امور مسلمانان را پس از من بر عهده بگیرد، او را روی پل صراط نگه می دارند و فرشتگان (الهی) نامه اش را می گشایند. اگر عادل بود خدا او را نجات می دهد و اگر ستمگر بود پل صراط چنان تکانی به او می دهد که مفصل های بدنش از هم جدا می شوند، به گونه ای که فاصله بین اعضای بدنش به مقدار صد سال خواهد بود.
برخورد با اخلالگران امنیت اجتماعی و فرهنگی
یکی از مهمترین اقدام هایی که می بایست در برای نظم جامعه و ایجاد عدالت در آن انجام می گرفت، برخورد با اخلالگران بود زیرا امنیت نخستین شرط یک اجتماع سالم محسوب می شود. به همین دلیل هم پیامبراسلام (ص) برای ایجاد نظم و عدالت در جامعه اسلامی نسبت به افرادی که امنیت جامعه را بر هم زده بودند، حدّ جاری می کردند و در این زمینه با هیچ فردی سازش نمی کردند. این رفتار ایشان را می توان در محاکمه فاطمه مخزومی به خاطر سرقت مشاهده کرد. او افراد یکی از قبیله ها بود که می بایست حد در موردش جاری شود. به همین دلیل قبیله او اسامه بن زید که مورد عنایت پیامبر(ص) بود، برای تقاضای عفو خدمت ایشان فرستادند اما رسول خدا(ص) از این درخواست اسامه سخت ناراحت شد و ضمن خطبه ای فرمودند: ای مردم! علت اینکه ملت های پیش از شما هلاک شدند این بود که اگر بلندپایه ای از آنان مرتکب جرمی می شد او را به مجازات نمی رساندند اما اگر از مردم ضعیف و ناتوان و گمنام، کسی خلاف می کرد، حکم خدا را در موردش اجرا می کردند. سوگند به خدا! اگر دخترم فاطمه نیز دست به چنین کاری بزند حکم خدا را درباره اش اجرا می کنم و در برابر قانون خدا، فاطمه مخزومی با فاطمه محمّدی یکسانند.
اما در همین زمان مشاهده می شد که پیامبر(ص) نسبت به حقوق شخصی خودشان عفو و گذشت نشان می دادند و در مواردی که چشم پوشی از جرم موجب تنبّه و بیداری مجرم و تربیت و هدایت وی می شد از حقوق شخصی خودشان صرف نظر و عفو می کردند. چنانکه از عایشه نقل شده است: پیامبر(ص) به خاطر ظلمی که به خودش شده بود هرگز انتقام نگرفت مگر اینکه حرمت حدود الهی رعایت نمی شد که در این صورت برای رضای خدا انتقام می گرفت.
یا نمونه دیگر این بخشش پیامبر(ص) در فتح مکه اتفاق افتاد. در آن زمان با وجود آنکه قریش و مشرکان مکّه از آغاز ظهور اسلام تا آن روز نسبت رسول خدا(ص) هرگونه دشمنی و آزار انجام داده بودند اما ایشان فرمودند: بروید، شما آزاد شدگانید.
نظر شما