به گزارش خبرنگار کردپرس، «هوشنگ جاوید»، پژوهشگر موسیقی، کردی کرمانج از دیار بجنورد استان خراسان شمالی است. او پژوهش های فراوانی پیرامون موسیقی کردی و نواحی ایران داشته و کتاب هایی با عناوین «نقش زن در موسیقی مناطق ایران»، «آشنایی بر موسیقی مناطق و نواحی ایران»، «مناقب خوانی (موسیقی قدسی، مذهبی و آیینی ایران)» و چند کتاب دیگر نیز در کارنامه دارد.
در سال ۱۳۹۰ از جانب سازمان یونسکو برای ثبت معنوی موسیقی بخشیهای شمال خراسان از وی تقدیر به عمل آمد.
استاد «هوشنگ جاوید» در گفت و گوی خواندنی با خبرنگار کردپرس به مرور تاریخ و قدمت ادوات موسیقایی در کردستان پرداخته و این سرزمین را (پایتخت دف در جهان) می داند و می گوید:«کهن ترین بخش موسیقی ایران به استناد سنگ نوشته ها، سنگ نگاره ها و یا اسناد مکتوب پوستی و ... به بخش غربی ایران و تمامی مناطق کردنشین و لرنشین تعلق دارد».
ایرانیان 2 هزار سال قبل به اهمیت تاثیر گذاری موسیقی پی برده بودند
هوشنگ جاوید، از زبان موسیقی می گوید و عقیده دارد موسیقی شرق با غرب متفاوت است به نحوی که در شرق نقش اصلی موسیقی بر عهده ی کلام است و این کلام آهنگین است که نمود پیدا می کند. اما در موسیقی غرب خود ملودی پاسخگوی احساسات مخاطب می شود به همین دلیل اگر بخواهیم در یک نگاه کلی به بررسی موسیقی و تاثیرات آن بر ذهن جامعه بپردازیم با مراجعه به رساله های کهن ایرانی متوجه خواهیم شد که موسیقی می تواند انسان را به حالتی که مورد نیاز است و بر اساس برداشت لحظه ایی دگرگون نماید.
او ادامه می دهد: به همین علت موسیقی با اخلاط 4 گانه انسان (خون، سودا، صفرا و بلغم) هماهنگ دیده شده و دانش روانشناسی ثابت کرده که موسیقی یکی از عواملی است که می تواند بر آندورفین مغز انسان اثرگذار باشد، آندورفین سمی است که می تواند انسان را از حالت های مختلفی مثل افسردگی و یا شادی زیاد خارج کرده و به تعادل برساند به همین سبب هنر موسیقی دارای اهمیت است و ایرانی ها در 2 هزار سال گذشته تاثیر موسیقی بر اخلاط انسانی را درک کرده بودند در دوره ی ساسانی پزشکی منترایی یا پزشکی ذکر، که با استفاده از ذکرهای آهنگین روح را از بدن خارج و باز می گرداندند. از این رو موسیقی تا حد زیادی می تواند تاثیر گذار باشد اما چگونگی بهره گیری از موسیقی بسیار مهم تر است.
نقش موسیقی از تولد تا مرگ در ایران
جاوید بر این باور است که در همه جای ایران از تولد تا مرگ موسیقی نقش عجیبی در زندگی انسانها دارد و در واقع موسیقی با زندگی ایرانیان آمیخته شده است. لرها در لرستان در موقع مرگ با ساز و دهل آواز مخصوصی جهت عزاداری می نوازند که به آن (رو، رو) می گویند همین مورد در آذربایجان نیز هست با این تفاوت که سازها حذف شده و به خواندن آواز بسنده می کنند.
در کردستان، کرمانشاه و ایلام نیز چمری وجود دارد و آیینی ویژۀ سوگواری است و در آن نوای غمباری در سوگ عزیزان از دست رفته نواخته میشود.
او اضافه می کند: موسیقی حتی پس از مرگ نیز نقش ایفا می کند این نقش مشترک در میان همه ی اقوام می تواند وحدت بخش باشد البته چگونگی ایجاد فهم مشترک می تواند جای سوال و پژوهش های جدید باشد.
بخش آوازی موسیقی کردستان رمزآلود و مربوط به اعصار ناشناخته است
جاوید تاکید می کند: باستانی ترین شکل های موسیقی ایران در کردستان وجود دارد بالاخص بخش آوازی آن ما را به اعصار ناشناخته ایی می کشاند که هنوز برای بشریت قابل فهم و شناسایی نیست این آوازها بر اساس ابیات کهن است.
او می گوید: در نقش های تخت جمشید نقش مردی در پشت سر داریوش دیده می شود که انگشت شصت دست خود را روبه روی گلویش گرفته است و این نگاره همیشه برای من جالب بود تا اینکه به کردستان آمدم و متوجه شدم که در مریوان پیرمردی به اسم "امین منوچهری" آخرین فردی بود که این کار را انجام می داد در حقیقت به این عمل (بالوره کردن) می گفتند که با تکان دادن انگشت شصت در زیر گلو اصواتی خارج می شد که شکل اولیه تحریر است. امروزه نیز هوره خوانان هنگام ادای هوره انگشت خود را در کناره ی گلو قرار می دهند تا با این کار صدای خود را تغییر دهند. بی گمان این شکل اولیه تحریرهای آوازی در ایران است.
پژوهشگر موسیقی ادامه می دهد: با بررسی آوازهای جهان و مطالعاتی که در دانشگاه UCLA آمریکا انجام گرفته در تحقیقی حدود 5 ساعت آوازهای جهان را در یک دوره بررسی کردند و طبق نتایج مشاهده شد که آهنگین ترین و موزون ترین آهنگ ها به کشور ایران مربوط می شود زیرا تحریر در کشور مهم تلقی شده و همچنین وسعت آوازی ایران دارای بهترین تحریرها است. در بررسی شکل های آوازی و سازی متوجه خواهیم شد که رتیم هایی که با تنبک نواخته می شود به دوره های کهن باز می گردد.
قدمت 6 هزار ساله موسیقی در میان کردها و کشف نی 4 هزار ساله در کردستان
او اظهار می کند: تاریخ نی در مناطق کردنشین سابقه دورو درازی دارد. پیدا شدن یک نی قدیمی در نزدیکی هولیر در کردستان عراق که سابقه ی آن به 4 هزار و 500 سال پیش از میلاد باز می گردد و این نشان از قدمت موسیقی 6 هزار ساله در میان کردها است.
مسعودی مورخ مشهور عرب در کتاب مروج الذهب از سفر به مناطق غرب ایران و توصیف کردها می نویسد؛ «کردها سازهایی دارند که به وسیله ی آن به رام کردن و اهلی کردن گوسفندان می پردازند و این نشان از اهمیت شبانی در آن دوره ی کشور بوده است».
در واقع دامداری و رشد و توسعه ی آن در میان کردها در هزاره های قبل از میلاد و راز و رمز شبانی با ساز نی درآمیخته بود. امروزه نیز این هنر در میان شبانان دیده می شود به نحوی که به صورت رتمیک و با یک مقام مخصوص شمارش گله را انجام می دهند. اهمیت راز و رمزهای عبوری شبانان حتی در حفظ سرزمین و جلوگیری از ورود دشمن نیز قال توجه است شبان ها در کوه ها پراکنده بودند هنگام ورد سواران چوپانان با صدای نی از تعداد سواران ورودی خبر می دادند و این آواز رمزآلود از چوپانی به چوپانی دیگر منتقل می شود و مردم روستا با شنیدن آواز چوپانان در ارتفاعات متوجه ورود بیگانگان به منطقه می شدند.
کردها سازهای موسیقی را در درمان بیماران و شکست دشمنان به کار می بردند
او از کاربرد ساز "نی" در درمان بیماری ها می گوید: ساز نی، در موسیقی کردی حتی به موسیقی درمانی نیز وارد شده بود، به گونه ایی که برای فرد مبتلا به حصبه ساز نی را می نواختند و یک فرد بیت خوان نیز بیت و آوازهایی با مضمون طنز آمیز می خواند تا فرد بیمار که به افسردگی ناشی از بیماری حصبه دچار شده را به خنده وادارند. تمامی این موارد اهمیت ساز نی را در منطقه نشان می دهد که به سادگی هر چه تمام تر توانسته بسیار پرکاربرد باشد.
جاوید با اشاره به ساز "دووزله" نیز می گوید: ساز دووزله یا (قوشمه؛ در کرمانجی )که کردهای کرمانج خراسان نیز آن را به کار می بردند، جهت خراب کردن و ریزش کوه برروی دشمنانشان توسط کردها به کار می رفته است.
در شمال خراسان نیز هنگام حمله ی روسها به کشور یار محمد خان سهامالدوله 20 نفر از قوشمه زنان در در دو طرف کوه و ورودی های درگز قرار می داد چون در آن منطقه سنگ های ریزشی زیادند با نواختن دووزله ها کوه بر سر لشکر روس ریزش کرده و آن ها را ناکار می کند. این یکی از تله های صوتی به کمک ساز در عملیات نظامی محسوب می شد.
کردستان پایتخت دف در جهان
پژوهشگر موسیقی اشاره می کند: وجود پیکره هایی که در مورد تنبورنوازان پیدا شده شامل نوازندگانی با ساز تنبوراند که مربوط به (4 هزار 500 سال تا یک هزار و 500 سال) پیش از میلاد هستند و نشان می دهد از( 6 هزار و 500 سال) پیش کردهای منطقه (از ایزه تا نزدیک تالش) به تنبور نوازی مشغول بوده اند و مضمون آهنگ ها هم بیشترنیایشی بوده است. این گستره ی جغرافیایی زیر سلطه ی دوره ی حکومت شبانان ایران بوده است با توجه به اینکه در ایران زمین دو انقلاب کشاورزی و شبانی رخ داده است. انقلاب شبانی به خارج شدن انسان ها از غار اشاره دارد و انقلاب کشاورزی شروع یکجانشینی است.
از سویی دیگر؛ تاریخ دف را با رجوع به سنگ نگاره ی (کول فره در منطقه ی مال امیر در ایزه آخرین پایگاه کردنشین ایران باستان مشاهده می کنیم که زنان دف نواز مشغول نیایش اند و به حق می توان کردستان و مناطق کردنشین را پایتخت دف در جهان دانست.
به طور کلی سازهای بادی و کوبه ایی مورد استفاده ی کردها همگی دارای تاریخ کهن هستند و کاربرد تنبور، نی، دف به آن زمان ها باز می گردد و می توان گفت کهن ترین بخش موسیقی ایران به استناد سنگ نوشته ها، سنگ نگاره ها و یا اسناد مکتوب پوستی و ... به بخش غربی ایران و تمامی مناطق کردنشین و لر نشین تعلق دارد.
موسیقی کردی، بر موسیقی جهانی اثرگذار بوده است
جاوید تاکید می کند: موسیقی ایران امروز، گستره ی عظیمی است که از تمام موسیقی های ایران زمین فراهم آمده و می توان گفت که موسیقی کردی به این گستره از موسیقی ایرانی یاری رسانده و بر آن تاثیرگذار بوده است. این تاثیر حتی موسیقی جهانی و ادوات آن را نیز طبق اسناد موجود دربر گرفته است.
اولیای چلبی در سفرنامه ی خود نوشته؛ «ابدال خان در منطقه ی وان زیسته وی نوازنده طبل بوده به نحوی که به دور 6 طبل نشسته و همزمان بر طبل ها می کوبد، حاکم شهرموش در آنزمان به خاطر این هنرنمایی چندین هکتار زمین به وی اهدا می کند. تجلی این ساز ابدال خان اکنون در موسیقی غرب و ساز طبل جاز نمود یافته است. سابقه ورود این ساز به اروپا به زمان جنگ های صلیبی بازمی گردد. اروپاییها با این ساز آشنا شده و از آن استقبال می کنند».
او تصریح می کند: موسیقی کردی صاحب جایگاه خاصی است ولی به دلیل اینکه در تمامی مناطق کردنشین پژوهش های کامل و جامع انجام نگرفته اند این پروسه تکمیل نشده است. برای مثال در یک منطقه از کردستان ایران آوازها قوی تراند، مانند منطقه ی اورامان که با کف زدن و دهل ریتم می گیرند و منطقه ی دیگر سازهای زهی و آرشه ایی مورد استفاده بوده که با مرور زمان و قبول بعضی تغییرات از حالت اصلی و سنتی خود فاصله گرفته اند.
امروزه کمانچه کردی که توسط لوریان هند به منطقه وارد شده، کمتر نواخته می شود. همچنین تنبور اکنون به کرمانشاه و بخشی از لرستان محدود شده و بخشی از سازهای بادی مانند باله بان نیز در به منطقه ی دیگر اختصاص یافته است.
کردها حافظان ساز باله بان شدند
جاوید تاکید می کند: در رساله های قدیمی آمده که تاریخ ساخت ساز باله بان به دوران صفویان بازمی گردد و سازنده ی آن را فردی شیرازی می دانند که امروزه کردها از این ساز استفاده می کنند. در واقع سازی ایرانی با درون مایه یی بسیار زیبا که کردها به عنوان حافظان این ساز و میراث فرهنگی آن را سینه به سینه تا به امروز رسانده اند و حتی بعدها در میان ترک ها نیز رواج پیدا کرد.
او ادامه می دهد: در مورد ساز دف که سازی نیایشی- ستایشی است و دهل، در کتاب تورات به اسامی عجیبی روبه رو می شویم زیرا منطقه ی کردستان از دیرباز با آشوریان هم گرایی داشته اند در نوشته های عبری آمده که آورنده دف و دهل، توبال پسر لمک بود که هر دوی آنها نبی هستند و در قرآن نیز اشاره می رود که اهل کتاب مورد احترام اند پس نمی توان به راحتی از آن متون چشم پوشید و می پذیریم که این سازهای نیایشی از ابتدا بوده اند و هنوز هم در منطقه ی غرب کشور به عنوان ساز نیایشی از دف استفاده می شود.
قرن جدید؛ قرن مرگ فرهنگ ها است
پژوهشگر موسیقی در خصوص تاثیر جهانی شدن بر موسیقی می گوید: متاسفانه غربی ها قرن جدید، را قرن مرگ فرهنگ ها معرفی کرده اند اما دولت های کشورهای منطقه ایی زیاد با این موضوع درگیر نشده اند و به درک درستی از این مسئله دست نیافته اند، طرح شتاب فزاینده که سوی غربی ها مطرح شده و هدف جذب و محو شدن فرهنگ شرق در غرب است که از این میان مهره هایی همچون مایکل جکسون و موسیقی رپ شکل می گیرند که دائما با برنامه ریزی در همین راستا خواستار مرگ فرهنگ ها، یکسان سازی و گسترش تک فرهنگی هستند و صدای زنجیرهای استعمار دیر زمانی است که به گوش می رسد.
جاوید تاکید می کند: کشورهای منطقه طرح فرهنگی جامعی جهت تقابل و چاره جویی در پیش نگرفته اند و بیشتر حالت آمرانه و تسلیم شدن را اخذ کرده اند. در کشور ترکیه که در ادواری ساز باغلاما یا همان تنبور کردی، 7 نوع ساز ایجاد می کردند اما امروزه به سمت آهنگ های غربی پیش رفته اند و کشور عراق نیز موسیقی ملغمه ایی از موسیقی عربی سوریه و لبنان و عراق و حتی ترکیه را داراست که این موسیقی هویت موسیقی کشور عراق نیست. سایر کشورهای منطقه مثل قزاقستان و قرقیزستان نیز موسیقی محدودی دارند که با این وجود نیز تحت تاثیر موسیقی غربی قرار گرفته اند.
هنرمند کُرد مهابادی، «حسن دووزله» و کشف رازی از اسناد تاریخ موسیقی
او بیان می کند: در این میان کشور ایران در وضعیت مطلوبی قرار دارد و در کشور راهکارهای مختلفی جهت حفظ موسیقی فلکلور اتخاذ کرده اند. اهمیت دادن به موسیقی و ادوات دف، تنبور، گسترش موسیقی، جشنواره های ذکر و ذاکری و ... از جمله ی این اقدامات است. حتی من هنرمندانی چون «حسن دووزه له»، «قاله غه ریب» و «قاله مه ره» را برای اولین بار به صحن جشنواره های ملی موسیقی کشور جهت معرفی آثارشان دعوت کردم.
جاوید ادامه می دهد: خوشبختانه موسیقی این منطقه شناخته شده است و جوانان بسیار از آن استقبال می کنند در جشنواره ی موسیقی آیینی 1380 هنرمند حسن مصطفی پور «حسن دووزله» در هنرنمایی خود با یک دست دووزه له می زد و با دست دیگرش احترام نظامی می زد. بعدها با مطالعه ی متون تاریخی متوجه شدم که از دووزه له در موسیقی نظامی ایران استفاده می کردند و از آن کار «حسن دووزله» تعجب کردم و فکر می کنم که حس ایشان من را به آن اسناد تاریخی نزدیک ساخت. در آن جشنواره هنرمند «حسن دووزه له» برگزیده جشنواره ی آیینی سال 80 شد و به عنوان نوازنده برتر موسیقی آیینی کشور نیز معرفی شدند همچنین در سال 88 به عنوان برجسته ترین چهره ی موسیقی ایران معرفی شد ولی بعدها در شرایط بسیار بدی در روستا گذران می کرد.
هنرمندان پیشکسوت موسیقی؛ در گرداب فراموشی
او با بیان اینکه مسئولین منطقه ایی و استانی به هنرنمایی و اوج هنر هنرمندان توجه نمی کنند می گوید: در خارج از کشور هنرمند با چاپ و نشر اثر خود می تواند زندگی خود را تامین نماید اما هنرمندی مانند«حسن دووزه له» که چهره ی درجه یک موسیقی کشور است و در بسیاری از کتب مربوط به موسیقی از وی یاد شده است امروزه حتی نسل جوان شناختی از وی ندارد و مسئولین نیز اقدام در خور توجهی انجام نمی دهند.
جاوید با اشاره به طرح تکریم هنرمندان پیشکسوت می گوید: طرح تکریم توسط سازمان پیشکسوتان موسیقی پدید آمده این سازمان با همه ی مسئولینی که دارد تا کنون جهت پیگیری پرونده هنرمندان پیشکسوت پیشقدم نشده کما اینکه هنرمند از این سازمان اطلاعی هم نداشته باشد در واقع آن مسئولی که باید پیگیر چنین قضایای باشد وجود ندارد. مسئول موسیقی که تابع کارت زدن اداری است نمی تواند شناختی از هنرمندان داشته باشد بنابراین حسن دووزه له با همه ی افتخاراتش خانه نشین شده و به دلیل اینکه پرونده وی پیگیری نشده از خدمات دولتی بی نصیب مانده است. در عوض جوانانی هستند که امروزه موسیقی غیر حرفه ایی ارائه می کنند و حتی مورد حمایت نیز قرار می گیرند.
جاوید تصریح می کند: سازمان پیشکسوتان موظف است به هنرمندانی که درجه یک هنری را کسب می کنند مبلغی جهت پاسداشت و طرح تکریم ارائه کنند که هنوز برای بسیاری از هنرمندان صورت نگرفته است. بنده شخصا پیگیر پرونده ی هنرمند "ابراهیم قادری" در مهاباد بودم و با افزایش حقوق وی موافقت شد البته بنده تنها پرونده ی ایشان را در جشنواره نواحی مطرح کردم. اما متاسفانه مسئولین با نامه نگاری های ادارای روند دریافت حقوق و پیگیری پرونده ی هنرمندان موسیقی را با مشکل رو به رو می سازند.
او ادامه می دهد: استاد «عین الدین الماسی» هنرمند روشندل( استاد مسلم ملودی)، «قاله غه ریب»، «خالو سوور»، «قاله شین» از جمله هنرمندانی بودند که تقاضای حقوق طرح تکریم مصوب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را برای آنها پیگیری کردیم اما اطلاعی از تداوم این روند نداشتم.
استاد «حسن زیرک» شوالیه ی موسیقی کردی و «قاله مه ره»، گنج موسیقی کردی
پژوهشگر موسیقی با اشاره به هنرمندان کرد در عرصه موسیقی و آواز می گوید: استاد "قادرعبدالله زاده" معروف به (قاله مه ره) گنج موسیقی کردی و استاد موسیقی محلی شناخته شد اما زمانی که با وی روبه رو شدم در گوشه ایی از خیابان شمشال می زد بنابراین ایشان را که آن زمان 77 سال سن داشتند به جشنواره ی موسیقی حماسی سال 74 دعوت کردیم و تعدادی از کارهای ایشان را دراستودیو حوزه هنری ضبط کردیم و مبلغی را جهت حق الزحمه شرکت در جشنواره دریافت کرد.
به یاد دارم که در جشنواره ی موسیقی سنندج ایشان نوای نواختند به اسم ( سیروان ئاو بردی) که قطعه ای بسیار مشهور در رابطه با شیون مادری است که کودکش را در رودخانه سیروان از دست داده بود و «قادر عبدالله زاده» با هنرنمایی هر چه زیباتر این موسیقی را نواخت که فکر نمی کنم اکنون کسی بتواند این آواز قدیمی را بخواند اما در ذهن و یاد قاله مه ره ماندگار بود.
جاوید اضافه می کند: همچنین استاد «حسن زیرک» که به حق می توان ایشان را شوالیه موسیقی کردی دانست که در میان تمامی کردها شناخته شده است و واقعا بی رقیب است. آن ها عاشقان واقعی موسیقی و بی سابقه بوده اند که در هر قرنی یک نفر می تواند به عنوان نابغه در یک عرصه سربرآورد که آن فرد نابغه هم «حسن زیرک» است .
او بیان می کند: چهره های عمومی که با همه ی اقشار جامعه عجین شده اند و به عنوان یک پژوهشگر موسیقی عقیده دارم که چهره های مردمی همچون «حسن زیرک» و «قاله مه ره»، در نزد عموم جامعه مقبول و پذیرفته شده بودند و این راز ماندگاری این اسوه های موسیقی کردستان است که من می بینم با وجود اینکه جوانان کرد در عرصه ی موسیقی بسیار تلاشگرند اما توان رقابت با همچنین اسوه ها و هنرمندان جاودانی را ندارند.
جاوید ادامه می دهد: اسوه های هنر موسیقی کردی همچون مرحوم "عباس کمندی"، "شهرام ناظری" که در رابطه با موسیقی کردی تحقیقات فراوانی انجام داده اند یا استاد "محمد ماملی" که هنر وی با تمام هنرمندی و نبوغ ایشان یک موسیقی سنگین و مختص خواص جامعه است، "علی مردان" و "سید علی اصغر کردستانی" که از لحاظ قدرت آواز بی رقیب بوده اند، تمامی اینها اسوه هایی هستند که تا ابد ماندگارند و رمز ماندگاری اینها عشق به موسیقی بوده است.
گفت و گو/ تانیا شعفی
نظر شما