نخستین روزهای پاییز امسال بود که مناقشۀ قره باغ یک بار دیگر بالا گرفت و درگیری جمهوری آذربایجان و ارمنستان در منطقۀ قره باغ کوهستانی یا جمهوری آرتساخ آغاز شد.
واکنش ترکیه به این درگیری شدید و چشمگیر بود. حمایت ترکیه از جمهوری آذربایجان با کلام و دعا آغاز شد و تا اعزام نیروی نظامی، اعزام شبه نظامیان سوری تحت فرمان آنکارا، ارسال اسلحه و مهمات و حتی ارسال پهپادهای جنگی به میدان نبرد پیش رفت.
حکومت ترکیه، و بیشتر از همه رجب طیب اردوغان رئیس جمهور این کشور، چنان واکنش نشان دادند که گویی گوشه ای از خاک ترکیه مورد تهاجم قرار گرفته است و اقداماتشان نه کمک به یک کشور متحد، بلکه دفاع از کشور خودشان است.
غلیان احساسات ملی گرایانه ای که پس از این درگیری در ترکیه شاهد بودیم، البته، از اهداف اردوغان و حزب حاکم عدالت و توسعه (AKP) بود، چه اردوغان در سال های گذشته از جنگ و تحریک حس ملی گرایی در سیاست داخلی بهره ها برده است. اما هدف اصلی آنها از این حمایت بی دریغ، شاید، تا حدی در آن شعر کذایی که اردوغان در رژۀ نیروهای مسلح در باکو خواند، نمایان شد؛ اتحاد سرزمین های ترک نشین.
در زمان اوج درگیری های قره باغ زمزمۀ سودای اردوغان برای تشکیل «ناتوی ترکی» یک بار دیگر شنیده شد. ولادیمیر اودینتسوف روزنامه نگار در این باره نوشت اردوغان قصد دارد از ویرانه های سازمان پیمان امنیت دسته جمعی (که روسیه، بلاروس، ارمنستان، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، افغانستان و صربستان در آن عضویت دارند و جمهوری آدربایجان، ازبکستان و گرجستان از آن خارج شده اند)، یک «ناتوی ترکی» با یک ارتش واحد به نام «ارتش توران» تأسیس کند.
بر اساس طرح اردوغان، اعضای ناتوی ترکی عبارت خواهند بود از ترکیه، جمهوری آذربایجان، قزاقستان، ازبکستان، ترکمنستان، قرقیزستان، تاجیکستان و همچنین جمهوری ترک قبرس شمالی.
اندیشۀ تأسیس «ناتوی ترکی» یا هر گونه اتحادی میان کشورهای ترک زبان، اندیشۀ جدیدی نیست. سه سال پیش ترکیه اعلام کرد یک ارتش منطقه ای با عنوان «ارتش مشترک دنیای ترک» یا »نیروی نظامی اوراسیا» با مشارکت ترکیه، جمهوری آذربایجان، قرقیزستان و مغولستان، برای تأمین امنیت منطقه و دفاع از منافع کشورهای عضو آن تأسیس خواهد شد.
طرح اولیۀ این ارتش ترک در سال 2013 تدوین شده بود و اگر اوضاع بر وفق مراد اردوغان پیش می رفت، قرار بود در سال 2018 فعالیت خود را آغاز کند. با وجود این، شرایط به گونۀ دیگری رقم خورد و ایدۀ اتحادیۀ مورد نظر میان کشورهای ترک محقق نشد.
تا این که هفتۀ گذشته یک کارشناس مسائل استراتژیک ترکیه در یک برنامۀ تلویزیونی اعلام کرد اردوغان اکتبر سال آینده تأسیس «ارتش توران» را اعلام خواهد کرد. قاآن سانایدن در این باره گفت: «ارتش توران در آینده ای نزدیک تشکیل می شود. این دیگر آرزو و خیال نیست و اینک دیگر زمان اعلام آن نزدیک شده است.»
در واقع، می توان گفت، اردوغان با حمایت سیاسی و نظامی آشکار از جمهوری آذربایجان در جنگ با ارمنستان، تلاش کرد نشان دهد آن اتحاد میان ترک در عمل وجود دارد. اردوغان به کشورهای منطقه، به ویژه روسیه و ایران پیام داد که ارمنستان در حقیقت در مقابل هسته ای نوپا از ناتوی ترکی شکست خورده است.
اگر چه این اندیشه در اصل متعلق به اردوغان نیست و اسلاف وی، به ویژه از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی، در اندیشۀ احیای «توران» بوده اند، اما اردوغان نخستین کسی است که گام های عملی قابل توجه در راستای تحقق آن بر می دارد. یک تمایز دیگر اردوغان با اسلافش در این باره، ترکیب اندیشۀ احیای توران با رؤیای احیای امپراتوری عثمانی است. به عبارت دیگر، رؤیای اردوغان این است که با ارتش مشترک کشورهای ترک با مرکزیت ترکیه و تحت نظارت ترکیه یک گام دیگر به احیای امپراتوری عثمانی نزدیک شود.
ترکیه برای محقق کردن این رؤیاها راه دشواری در پیش دارد و چنان که از ظواهر امر بر می آید، تا کنون ناکامی هایش از دستاوردهایش بیشتر بوده اند. برخی از دلایل این امر هم روشنند. ترس از رویارویی با روسیۀ ولادیمیر پوتین باعث شده است ترکیه دست به عصاتر حرکت کند و کشورهای آسیای میانه نیز که ترکیه به آنها امید بسته محتاطانه تر عمل کنند. بی اعتمادی این کشورها به ترکیه با توجه به سابقۀ این کشور در تغییر سریع جبهه، یکی دیگر از دلایل عدم توفیق طرح توران بزرگ است. علاوه بر این، تلاش ترکیه برای نشستن بر جایگاه رهبری این اتحادیۀ احتمالی نیز، از جلوۀ آن برای کشورهای ترک زبان آسیای میانه می کاهد.
با این وصف، اگر چه «ارتش توران» و «ناتوی ترکی» دست نیافتنی به نظر می رسند و این واژه ها حتی ممکن است برخی را به نیشخند و ریشخند وادارند، اما بدون تردید بی خطر نیستند. ارتش توران و ناتوی ترکی و امپراتوری جدید عثمانی بدون تردید برای منطقه و جهان تهدید به شمار می روند، اما نباید از یاد برد که خطر آنها تنها در تأسیس آنها نیست. خطر آنها پیش از تأسیس و در مرحلۀ رؤیا آغاز شده است. دخالت نظامی ترکیه در شمال سوریه و آغاز روند فشردۀ ترکی سازی این مناطق، که همچنان از سوی کشورهای منطقه و جهان نادیده گرفته می شود، دخالت نظامی ترکیه در شمال عراق و پیشروی فزایندۀ آن در خاک اقلیم کردستان، حمایت نظامی از جمهوری آذربایجان در جنگ ارمنستان و دسترسی ترکیه به دریای خزر از طریق کریدور نخجوان – باکو با دور زدن ایران، از جمله آثار این رؤیاهای ظاهراً دست نیافتنی هستند.
لشکر توران به مرزهای ایران رسیده است و از مرزهای ایران تاریخی و فرهنگی نیز گذشته است.
بیستون عباسی
نظر شما