انسداد مبادی بی مهارتی/ محمدسلیم عباسی

سرویس آذربایجان غربی- محمدسلیم عباسی، کارشناس آموزش فنی و حرفه‌ای در یادداشتی به مناسبت ششم مرداد ماه روز ملی کارآفرینی و ترویج آموزش‌های فنی و حرفه ایی، با انتقاد از وجود معضل فقر مهارتی در کشور به کمبود و فقدان نیروی کار ماهر در بنگاه های اقتصادی اشاره می کند و در یک کلام می گوید: برنامه ریزی و سیاست‌گذاری دولت در حوزه آموزش‌های فنی و حرفه‌ای کافی نیست!

امروز روز ملی کارآفرینی و آموزش‌های فنی و حرفه‌ای در کشور است روزیکه علیرغم اهمیت بسیار بالای آن مسئولین به چند بیانیه و پیام بسنده می‌کنند و پرونده این روز اهم در کنار هفته ملی مهارت در اندیشه، فکر و عمل مسئولین تا سال دیگر بسته می‌شود

مهارت واژه‌ای استراتژیک است که ارتباطی تنگاتنگ با مفاهیم بیکاری، اشتغال، تولید و توسعه دارد. واژه‌ای که در دنیای مدرن بسیار جدی گرفته می‌شود و در کنار پیشینه تارخی آن یک فرهنگ سازی سیستماتیک صد ساله برای رسوخ آن به خانواده‌ها برنامه ریزی شده است. اما در ایران قضیه کمی فرق می‌کند بر خلاف استارت هوشمندانه آموزش‌های ‌فنی و حرفه‌ای توسط میرزا تقی خان امیرکبیر با تاسیس مدرسه دارالفنون در سال ۱۲۳۰ توسعه این سبک از آموزش در کشور توفیق چندانی نداشت و در دهه‌های اخیر با تمرکز دولت و حتی بخش خصوصی برروی موضوع آموزش عالی اکنون مهارت در گوشه رینگ حوزه آموزش کشور قرار دارد.

امروزه مهارت در کشور در غربت است، همانطور که گفته شد بر خلاف سیاست‌ کشورهای توسعه یافته نیروهای جوان و جویای کار در ایران اسلامی از معضلی به نام فقر مهارتی رنج می‌برند، بنگاههای اقتصادی از کمبود و فقدان نیروی کار ماهر سخن می‌گویند و در یک کلام برنامه ریزی و سیاست‌گذاری دولت در حوزه آموزش‌های فنی و حرفه‌ای کافی نیست!

در تائید موضوع سیاست‌گذاری ناکافی دولت در حوزه مهارت، غلامحسین حسینی‌‌نیا رئیس سازمان آموزش فنی و حرفه‌ای که متولی اصلی آموزش‌های مهارتی در کشور است معتقد است که ادامه نهضت سوادآموزی در گام اول انقلاب باید در گام دوم انقلاب به نهضت مهارت آموزی و مهارت افزایی تبدیل شود.

چرا باید مبادی بی‌ مهارتی را مسدود کرد؟

قطعا همگی ما می‌پذیریم که ریشه بسیاری از آسیب‌های اجتماعی در بیکاری است و فقدان مهارتی نیز از ریشه‌های اصلی بیکاری است، سه ویژگی مهم آسیب‌پذیری، آسیب‌دیدگی و آسیب‌رسانی علاوه بر افراد بی‌سواد بصورت ویژه در افراد فاقد مهارت هم دیده می‌شوند، در کنار ایفای نقش مسئولیت‌های اجتماعی و ایفای نقش موثر در شکوفایی اقتصادی، امید به زندگی در افراد دارای مهارت بیشتر است.

از بی مهارتی بعنوان یکی از دلایل اصلی بیکاری ساختاری نیز یاد می‌شود، بیکاری ساختاری یک نوع از بیکاری است که به دلیل ساختار اقتصادی به وجود می آید. هنگامی که برخی از مشاغل در ساختارهای اقتصادی با پیشرفت فناوری از بین می روند و یا تغییر ماهیت می‌دهند اهمیت این نوع آموزش‌ها صد چندان جلوه می‌کند.

بروز مشاغل جدید نیازمند آموزش‌های فنی و حرفه‌ای نظام‌مند است که در صورت آماده نبودن بسترهای لازم آن به رشد بیکاری ساختاری دامن خواهد زد.

این دلایل و توجه به آمار و ارقام شاخص‌های مهمی مانند نرخ رشد اقتصادی، نرخ بیکاری، ظریب اشتغال و ...همه و همه ما را متقاعد می‌کند که باید مبادی بی مهارتی را مسدود کرد.

اما مبادی بی مهارتی کدام ها هستند؟

فرهنگ از اصلی ترین مبادی بی مهارتی در کشور است همانطوریکه در ابتدای این یادداشت ذکر شد علیرغم پیشینه ۱۷۱ ساله آغاز سیستماتیک آموزش‌های مهارتی در ایران، رگه‌های پررنگ مرد سالاری، دانش محوری و ارزشی نبودن مشاغل مهارتی در فرهنگ ما دیده می‌شود. بعنوان مثال وجود فرهنگ اشتغال مرد سالار به تنهایی برای تضعیف بی چون و چرای مهارت آموزی با نادیده گرفتن نیمی از جمعیت فعال اقتصادی کشور کافی است!

توسعه بی رویه آموزش عالی نیز بدون در نظر نگرفتن سهم آموزش‌های مهارتی یکی از مبادی مهم بی مهارتی در کشور است. سالها و بلکه دهه هاست که آموزش عالی در خلاء برنامه ریزی می‌کند.آمارها نشان می‌دهد ایران ٥ برابر کشورهای پیشرفته جهان دانشگاه دارد. در ایران ٢٦٤٠ دانشگاه وجود دارد در حالی که چین با یک میلیارد و سیصد میلیون نفر ٢٤٨١ و هند یک میلیارد نفری ١٦٢٠ دانشگاه دایر کرده است و بخش غم انگیز ماجرا زمانی پر رنگتر می‌شود که بدانیم حتی سهم آموزشهای مهارتی در این توسعه بی رویه نیز دیده نشده است .

ناآگاهی عمومی از وزن اجتماعی مهارت و فقدان اطلاعات کافی در خصوص آموزش‌های فنی و حرفه‌ای به دلیل رویکرد تئوریک چند صد ساله آموزش و پرورش علاوه بر تضعیف فرهنگ کار مهارت محور به عدم اطلاع جوانان از بازارکار مشاغل مهارتی منجر شده است. در کنار همه اینها جذابیت مشاغل پشت میز نشینی و در یک کلام تبدیل شدن مشاغل مهارتی به آخرین تیر ترکش جوانان همه و همه نشان از سیاست‌گذاری غلط مجریان آموزش رسمی کشور در بحث مهارت و آموزش‌های فنی و حرفه‌ای دارد.

در خاتمه این یادداشت ذکر این نکته مهم خالی از لطف نیست که دولت و نظام آموزش رسمی و غیر رسمی کشور لاجرم باید یک روز به ریل مهارت برگردد.

در کنار برنامه ریزی عمومی به منظور انسداد مبادی بی مهارتی در کشور، در پیش گرفتن سیاست‌های انقباضی در آموزش عالی، خط مشی گذاری انبساطی مهارتی در آموزش و پرورش آخرین، بهترین و تنها راه نجات اقتصادی در چشم انداز توسعه استراتژیک منابع انسانی کشور است.

کد خبر 36210

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha