به گزارش خبرنگار کردپرس، در آخرین روز از دی ماه سرد امسال، در مرز ایران و ترکیه در ارتفاعات سفید پوش مرزی ارومیه، بهمنی آوار شد و جان ٥ تن را گرفت.
٥ تنی که قصد کول کردن نان بر کول داشتند. کوچکترینشان، «فرات»، تنها ١٧ سال سن داشت، اما غم نان بزرگتر است.
«متین»، «یاور»، «بیلن»، «اولایی» و «فرات» قرار بود صبح برگردند اما این برگشتن یک هفته به درازا کشید و چشم مادرانشان به در خشک شد.
٣ نفر از این كولبران، متاهل بودند؛ متين پدر يك فرزند و بيلن هم پدر ٢ فرزند بود. اما سفره بی نان، سایه پدر را از این کودکان گرفت و مادران این روستا را دوباره عزادار کرد. انگار این مردم چارهای جز کولبری ندارند!
مردم محلي می گفتند؛ دولت تركيه، تا ظهر دوشنبه و يك هفته پس از وقوع اين حادثه تلخ، نهتنها هيچ گونه همكاري با دولت ايران نداشته، بلکه مرزبانان تركيه، ساكنان روستاي كوران را كه براي جستوجو و نجات هموطنان ایرانی به سمت مرز رفته بودند، تهديد به شليك مستقيم كردهاند.
از زمان وقوع بهمن، تمام درخواستها و رايزنيهاي مقامات ايران با سفير تركيه در ايران براي دريافت مجوز ورود اهالي «كوران» به روستاي كردنشين «دريشك» از روستاهاي مرزي تركيه بينتيجه مانده بود.
اعتماد نوشت؛ «دولت تركيه، تا ظهر دوشنبه، ورود هر تبعه ايراني به خاك كشور خود را انكار كرده اما مدعي بوده كه اگر هم فردي از اتباع ايراني، از معابر غير رسمي و به صورت غيرقانوني پا به خاك كشور تركيه گذاشته، يا عامل ترور بوده يا قصد تعرض به خاك اين كشور داشته و بنابراين، لزومي به امدادرساني نيست!!».
سخنگوی وزارت امور خارجه ایران هم دوشنبه ٦ بهمن ماه، اعلام کرد: «در کنار تماس های تلفنی و ملاقات سرکنسول کشور در ارزروم و پیگیری های ستاد بحران استان آذربایجان غربی با ارسال دو فقره یادداشت به مقامات ترکیه یکی از سوی سفارت ا یران در آنکارا به وزارت خارجه ترکیه و یک مورد هم از اداره کل کنسولی به سفارت ترکیه در تهران، درخواست اجازه ورود تیم تفحص هلال احمر ایران به محل حادثه و همکاری نیروهای ترکیه با آنان برای یافتن این عزیزان انجام شده است».
در نهايت، هنگ مرزي ايران، بعد از روزها رایزنی دیپلماتیک با هدف كمك به مرزنشينان، مجوز عبور مجاز از گذرگاه مرزي ايران و تركيه را صادر کرد و ظهر هشتمين روز بعد از وقوع بهمن و در حالي كه ديگر هيچ اميدي به زنده ماندن كولبران مدفون زير آوار برف نبوده، مردمان «كوران» پس از ساعتها جستوجو، موفق شدهاند جسد يخ بسته 5 كولبر ايراني را از زير خروارها برف بيرون بكشند و به روستای خود بازگردانند، تا در خاک زادگاهشان آرام بگیرند.
«متین»، «یاور»، «بیلن»، «اولایی» و «فرات» در ٧ بهمن ماه بعد از ٧ روز انتظار به خاك سپرده شدند و سفر کوتاهشان از برف تا خاک زادگاه به قیمت سیاه پوش شدن مردمانشان تمام شد.
روستای "کوران" سالهاست با محرومیت دست و پنجه نرم می کند و در نبود فرصتهای شغلی، جوانهایش چارهای جز کولبری ندارند.
یکی از اهالی روستا میگوید: «حیف جوانی شان! شاید اگر ماشینآلات و نیروهای تخصصی را زودتر به این منطقه میآوردند، حداقل زنده پیدایشان میکردیم. همان روزهای اول کولبران ماکو، پلدشت و بازرگان هم به روستای ما آمدند و چون به منطقه آشنایی داشتند دنبال بچهها گشتیم، اما با دست خالی چه فایده؟ نیروهای مرزبانی ترکیه هم اجازه ندادند و باید مجوزهای قانونی صادر میشد. سالهاست داغ فرزندانمان که فقط یک شغل میخواهند را به دل داریم».
نان، کار و کولبری در این منطقه سال هاست به هم دوخته شده اند، نمی شود سفره خالی بماند، اما اگر محرومیت و عدم توسعه بگذارد. روستاهای مرزی از کمترین امکانات رفاهی و توسعه ایی برخوردار هستند و جوانانش سینه کوه را گرفته و با باری بر کول در فکر نان شب خانواده شان.
قرار است، سازمان فنی و حرفه ایی استان آذربایجان غربی در قالب طرحی جامع به تدوین طرح مهات آموزی ویژه کولبران استان بپردازد تا دیگر جوانان به کولبری به عنوان یک شغل مشغول نشوند.
مدیر کل فنی و حرفه ای آذربایجان غربی در گفتوگو با خبرنگار کردپرس از تدوین طرح جامع مهارت آموزی کولبران برای عبور از بحران کولبری برای نخستین بار در دو استان آذربایجان غربی و کردستان خبر می دهد و می گوید: «طرحی که برای جایگزینی مشاغل کولبری مطالعه و تدوین می شود باید همگام با مناطق مرزی و همچنین مبتنی بر اقتصاد مرزی طراحی شود تا جذابیت های لازم را داشته باشد».
محمد سلیم عباسی بیان می کند: «در صورت تصویب طرح در آذربایجان غربی، در کوتاهترین زمان ممکن این برنامه جامع به مرحله اجرا در خواهد آمد. این دوره ها به صورت کاملاً رایگان در آموزشگاه های فنی حرفه ای آموزش داده می شود و افراد می توانند بر اساس نیاز در مشاغل جایگزین کولبری فعالیت کنند».
او تاکید می کند: «هدف این طرح توانمندسازی کولبران جهت استفاده از فرصت های مرزی است و این طرح جامع در نظر دارد در صورت اجرایی شدن از بحران کوله بری عبور کرده و یک جوان ماهر و شاغل را تحویل جامعه دهد که پس از مهار آموزی دیگر حاضر به قبول کوله بری نباشد».
قصه مرگ این کولبران هم مثل بقیه قصه های دیگر کولبران، چند روزی خبری شد و در نهایت به باد فراموشی سپرده می شود و "کوران" باز هم "کوران" محروم "صومای برادوست" ارومیه می ماند و این نمایندگان ارومیه اند که در قبال محرومیت همیشگی این منطقه سکوت اختیار کرده اند.
صلاح الدین خدیو فعال مدنی هم در واکنش به سکوت نمایندگان ارومیه نوشته بود؛ «به راستی نمایندگان ارومیه این سرافکندگی را کجا می برند؟ ده روز تمام پنج تن جوان رعنا که اگر فقر و فساد و تبعیض نبود، چه بسا جای امثال همین نمایندگان نشسته و یا وزیر و مدیر و پیمانکار و ...بودند، پنجه در پنجه مرگ افکنده و آقایان وکلا هم روزه سکوت گرفته بودند!سوگند نمایندگیتان کجا رفته؟ لابد هنوز شیفتگان خدمتید و نه تشنگان قدرت؟».
گزارش / تانیا شعفی
نظر شما