پس از انتقادها به برگزاری نشست روسای شورا و شهرداران مراکز برخی از استانهای شمالغرب به میزبانی شهرداری ارومیه در گران قیمت ترین هتل شهر که برآورد میشود در این شرایط اسف بار مالی که مجموعه مدیریت شهری ارومیه با آن دست و پنجه نرم میکند حدود یک میلیارد تومان صرف این ضیافت سوپرلاکچری شده است، روابط عمومی شهرداری با تاخیری چند روزه فیلمی از سخنان نقی کریمی رئیس شورای شهر ارومیه را در پایان این نشست بینتیجه و نمایشی منتشر کرده است که در آن وی آشکارا و بدون هیچ دلهرهای و با اعتماد بنفسی بالا بادی در گلو انداخته و مدعی جغرافیایی به نام " آذربایجان" است که از منظر او در نشست مدیران شهری ارومیه، تبریز، زنجان و اردبیل تجلی پیدا کرده است او با چنان صراحتی از استانهای به گفته خودش ترک نشین میگوید که فراموش کرده در استانی که او زندگی میکند حداقل پنجاه درصد جمعیت آن غیر ترک است!
برای کُدگشایی از این نشست و قبل از آنکه این سخنان حتی بیرون آید در توئیتی به اهداف نمادین آن اشاره کردم. بسیار آشکار است که مجموعه مدیران انتخابی در این چهار شهر بیش از آنکه در حرکات و عواقب سخنان خود اندیشه کنند به فکر پر کردن سبد آرای خود هستند اما چرا و چه شده است که تنها راه طی این مسیر از نردبان هویت طلبی افراطی قومی میگذرد و در شرایطی که ابربحران های مالی و فسادهای اقتصادی، دامن مدیران مجموعه شهری را گرفته است آنان در سطحی بالاتر، هماهنگ تر و منسجم تر در حال دامن زدن به چنین فضایی و گرفتن ماهی از این باتلاق اند؟
در عجبم که چطور خواب سنگین غفلت بر چشمان نهادهای کلان امنیتی و سیاسی کشور نشسته است و نمیبینند که این آقایان دنبالهرو همان سیاستی و سیاست مدارانی هستند که چندی پیش شورای منطقهای کشورهای ترک زبانان را تاسیس کردند و به همان قبلهای که آنان سجاده پهن کرده اند نماز میخوانند؟ آیا تئوریسن های ارشد کشور، تضاد آشکار این شورای منطقهای با منافع ایران در مناقشه آذربایجان و ارمنستان را فراموش کرده اند؟
چطور میشود افرادی چون نقی کریمی که تمام عمر خود را به واسطه شعارهای موسوم به ارزشی و انقلابی، پشت میز مدیریت سپری کرده اند امروز اینقدر واضح و آشکار در زمینی بازی کنند که از هرطرف و با هر عینکی به آن چشم بدوزی، اثری از حسن نیت در آن یافت نمیشود!
هنگامی که تشکیلات مجعول "مجلس ملی موقت آذربایجان جنوبی" در یکم اکتبر ۲۰۲۲ در شهر آنکارا پایتخت جمهوری ترکیه، بیانیه تاسیس خود را با حضور چهرههای فراری و شاخص پانترکیسم قرائت میکرد باخود گفتم آنها حق دارند چنین با اعتمادبنفس دست به چنین کاری بزنند چرا که اطمینان دارند پیاده نظام آنان در داخل ایران نه فقط شهروندان عادی بلکه کار به دستان، کارگزاران و مسئولینی هستند که هر ازگاهی برایشان مشعلی روشن کرده و تکان میدهند و اطمینان دارند که یا ارادهای برای برخورد با آنان وجود ندارند و یا حتی بدتر، احساس خطری از جانب شان تاکنون برای نهادهای امنیتی و سیاسی محرز نشده است!
در نهایت باید منتظر ماند و دید که اسب سرکش پانترکیسم در کدام ایستگاه قرار است برای همیشه مهار شود و سوارکارانش از صحنههای قدرت و سیاست حذف و کنار گذاشته شوند! توصیهای که در بسیاری از بزنگاههای حساس با دلیل و تجزیه و تحلیل توسط این قلم تکرار شده است.
نظر شما