به گزارش کردپرس، کمیته ادیان و مذاهب کنفدرالیسم جوامع کردستان(KCK) با توجه به این مسئله که کانون زلزلههای اخیر در منطقهای با جمعیت بیشتر کرد و علوی بوده نسبت به کاهش جمعیت این مناطق هشدار داد و اعلام کرد که مردم کرد- علوی نباید سرزمین خود را ترک کنند.
به نوشته آژانس خبری فرات، کمیته ادیان و مذاهب KCK به سیاست دولت ترکیه با هدف قتلعام اشاره کرد و از مردم کرد-علوی خواست که سرزمین خود را ترک نکنند و از هویت خود دست نکشند و در رابطه با مصیبت زلزله و مسئولیت دولت در مقابل عواقب آن اظهار داشت: «بی شک زلزله یک بلای طبیعی است. طبیعتی که ما بخشی از آن هستیم و در آن زندگی میکنیم، نظم ویژهای دارد. در حرکتی دائمی است و تلاش دارد تعادل خود را با زبان خویش ایجاد کند. از این نظر، زلزله امری طبیعی است اما آنچه غیرطبیعی است نوع واکنش انسان به زلزله است. این مسئله که انسان عواقب مخرب زلزله را تجربه کند طبیعی نیست، آن هم در شرایطی که خط گسلها مشخص هستند و حتی میتوان مکان و بزرگی زلزلههای احتمالی را پیشبینی کرد. باز هم شکی نیست که دولتی که حق خودمدیریتی جامعه را تصاحب کرده و همه بخشهای زندگی در جامعه را در انحصار خود دارد، مسئول است. دولت مسئول ساخت سکونتگاههایی است که زندگی اجتماعی در آن جریان پیدا میکند. بنابراین جمهوری ترکیه مسئول عواقب هر دو زلزله به مرکزیت مرعش است. بسیاری از مردم به دلیل عدم رعایت احتیاط لازم کشته شدند و قاتل، جمهوری ترکیه است که تحت حاکمیت دولت سرمایهداری، پولخوار و غیراخلاقی AKP/MHP است. این دولت اجازه ساخت در مناطق نامناسب را برای منفعت خود داد، چندین بار اجازه ساخت را با بهانه قرارداد صلح داد، اقدامات پیشگیرانه را انجام نداد و ملزومات تجویز شده برای مناطق زلزلهزده کردستان ترکیه را نادیده گرفت. شکی نیست که دولت باید پاسخگوی این مصیبت دردناک و تکاندهنده باشد.»
در ادامە کمیتە ادیان و مذاهب KCK تاکید کرد که در خصوص مسئولیت مستقیم دولت در مقابل عواقب زلزله، دولت بار دیگر نشان داد که با عدم کمک لازم به مردم در مناطق ویران شده و با ممانعت از کمک افراد دیگر، چقدر اعمالش «پست، خودخواهانه و انسانستیزانه» است و ادامه داد: «حتی در این وضعیت بحرانی، دولت تنها به فکر حفظ قدرت خود است. همانطور که میدانیم مرکز زلزلهها در منطقهای با جمعیت بیشتر کرد-علوی بوده است. مردم منطقه زلزلهزده میگویند دلیل عدم کمک دولت ترکیه هویت کرد- علوی بودن آنها است. مردم کرد صد سال است که مورد نسلکشی قرار گرفتهاند و دولت قصد دارد با یک نسلکشی فرهنگی از طریق آسیمیله کردن آنها در مناطق ترکنشین، آنها را نابود کند. علویگرایی مذهبی است که جمهوری ترکیه میخواهد در داخل دولت ملت اسلامگرای ترکیه حل و نابود شود. دلیل توقیف کمکهای جمع شده پس از زلزله برای این مناطق، هویت کرد-علوی جمعیت مناطق آسیب دیده است. قصد دارند این هویت نابود شود و دولت تلفات حاصل از زلزله را فرصتی مناسب برای سیاست نسلکشی خود میداند. این نسلکشی به این علت است که حکومت، مردم این منطقه را دشمنی میداند که باید نابود شود. بنابراین، این واقعیت که دولت مردم زلزله زده را رها کرده، نتیجه غیرممکنها نیست بلکه نتیجه یک سیاست نسلکشی بسیار عمدی و برنامهریزی شده است.»
کمیته ادیان و مذاهب KCK همچنین گفت: «همانگونه که مشخص است، درست پس از تاسیس حزب کارگران کردستان (PKK) در دسامبر ۱۹۷۸، یک نسلکشی گسترده برای پاکسازی مرعش از جمعیت کرد و علوی آن انجام شد. بیش از هزار نفر به طرز وحشیانهای قتلعام شدند و بقیه جمعیت باقیمانده نیز از این مناطق خارج شدند. حتی پس از آن نیز با تهدید، باجخواهی و فشار از مردم محلی خواسته شد که کردستان را ترک کنند. این امر هم از طریق تسهیل خروج از سوی دولت ترکیه و هم از طریق تمایل برخی از کشورهای اروپایی برای پذیرش افرادی که با ترکیه همکاری میکردند، انجام شد. آنچه در واقع اتفاق افتاد اجرای طرح «گلادیو» بود. هدف این بود که جنبش در حال توسعه ما نتواند در مناطق کرد-علوی نفوذ پیدا کند. در این منطقه سیاست نسلکشی و کاهش جمعیت با اهداف تاریخی و معاصر دنبال شد و تا حدودی این سیاست موفقیتآمیز بود. بخش بسیار زیادی از جمعیت ساکن در این منطقه از سرزمین اجدادی خود یعنی کردستان به کلانشهرهای ترکیه و بالاتر از همه به اروپا مهاجرت کردند.
در پایان کمیته ادیان و مذاهب KCK اظهار داشت: «حاکمان خودخواه هستند و جامعه بسیار همبسته، حساس و اشتراکی است. بار دیگر مشخص شد که ماهیت اشتراکی و طبیعت اجتماعی انسانها با همه هجمههای موجود، زنده مانده است. ما میتوانیم با تکیه بر جامعه و اجازه رشد آن، همه دردها را کاهش دهیم و بر همه مشکلات پیروز شویم. بیتردید باید سیاست دموکراتیک در این زمینه انجام شود. زیرا سازماندهی این شبکه همبسته بسیار مهم و ضروری است. سیاست دموکراتیک یعنی حل مشکلات جامعه. این وظیفه سیاست است که همبستگی و اشتراک را در جامعه سازماندهی کند. تاکنون حساسیت و قاطعیت نشان داده که این کار شدنی است. بنابراین ما به عنوان نیروهای اجتماعی باید همه کارها را، بدون اینکه انتظاری از حاکمان ضد زندگی، ضد طبیعت، ضد جامعه و ضد بشر و دولت داشته باشیم، انجام دهیم. علاوه بر این، ما باید با دولت و حکومتی که مسئول این تخریب است، مبارزه کنیم. ما باید با مقابله به مثل خواستار پاسخگویی باشیم. ما باید آنها را مسئول اعمالشان بدانیم تا بتوانیم طبیعتمان، خود و زندگی همه مردم را تضمین کنیم. در غیر این صورت ترکیه و کردستان به عنوان یک کشور زلزلهزده، تخریبهای مشابه زیادی را تجربه خواهند کرد.»
نظر شما