این جمله ی ساده اما به شکلی محتاطانه شرطی نکته ای بسیار مهم را پیش روی ما می گذارد که غالباً نادیده گرفته شده و آن این است که ی پ گ در واقع از سال 2012 به این سو نه تنها برای ترکیه بلکه برای نیروهای ترکیه در داخل سوریه هم خطری نداشته است. درست پنج سال پیش در جولای سال 2012 بود که شبه نظامیان کرد سوری کنترل بخش بیشتر منطقه ی مرزی سوریه و ترکیه را در دست گرفتند. همان موقع بود که ی پ گ در توافقی با میانجی گری مسعود بارزانی رئیس حکومت اقلیم کردستان و هم پیمان ترکیه قول داد که صرفاً بر سوریه تمرکز کند و از حمله به ترکیه و حتی حمایت از حملاتی که توسط پ ک ک (حزب کارگران کردستان) جنبش مولد خود علیه این کشور صورت می گیرد، خودداری کند.
در تمام پنج سال گذشته ی پ گ و حزب سیاسی وابسته به آن یعنی پ ی د به این وعده وفا کرده اند. بی تردید دولت ترکیه دیگر آشکارا به این واقعیت اذعان نمی کند اما تا همین اواخر سال 2015 مرتب این کار را می کرد. این زمانی بود که گفت وگوهای صلح ترکیه با پ ک ک به پایان رسید. این تجربه نشان می دهد که پیمان همکاری ای از این دست می تواند بار دیگر بین آنکارا و پ ی د (حزب اتحاد دموکراتیک) شکل بگیرد.
در واقع هدف بلندمدت ترکیه، با حمایت آمریکا و دوستان دیگر آن، باید برقراری رابطه ای مشابه رابطه ی دوستانه ی ترکیه با حکومت اقلیم کردستان در عراق بین این دو دشمن کنونی (ترکیه و پ ی د) باشد. تا همین یک دهه پیش ترکیه و حکومت اقلیم کردستان نیز دشمن سرسخت یکدیگر بودند اما از آن زمان تحولی تاریخی در روابط آنها رخ داده است طوری که امروز آنها نزدیک ترین متحدان منطقه به لحاظ اقتصادی، نظامی و سیاسی هستند. این هدف در بلندمدت می تواند برای ترکیه و کردهای سوریه نیز دست یافتنی باشد. حتی محمد شمشک یکی از رهبران آ ک پ (حزب عدالت و توسعه) آشکارا اذعان کرده است که نتیجه ی مطلوب خصومت کنونی می تواند همین باشد.
ترفندی که باید به کار بست، دور کردن بیشتر کردهای سوریه و حزب کارگران کردستان (پ ک ک) از یکدیگر و از این طریق حرکت به سوی جلب رضایت ترکیه و سرانجام اتحاد آن با منطقه ی تحت کنترل کردها در سوریه است. این حرف شاید بسیار آرمان گرایانه به نظر برسد اما اینطور نیست بلکه این همان چیزی است که در دهه ی اخیر با حمایت خاموش اما قاطع آمریکا بین ترکیه و منطقه ی خودمختار کردستان عراق اتفاق افتاده است. روابط گرم کنونی بین آنکارا و اربیل که به رغم تنش های آشکار بر سر همه پرسی استقلال 25 سپتامبر حکومت اقلیم کردستان در نوع خود استثنایی است، نشان گر آن است که این "کشمکش قومی دیرینه" برای مصلحت سیاسی نباید مشکلی چاره ناپذیر به حساب آید. می خواهید باور کنید می خواهید نه، اما شاید ترکیه یک روز یک منطقه ی خودمختار کردی در مرز خود با سوریه ببیند که دقیقاً به همان اندازه ی اقلیم کردستان عراق همسو با منافع آن باشد.
نگاه ترکیه به پ ی د: کنار آمدن با واقعیت های جدید
درست است، تفاوت های بزرگی بین این دو مورد کردی هم مرز با ترکیه وجود دارد. پ ی د بر خلاف حزب دموکرات کردستان و اتحادیه ی میهنی کردستان، احزاب حاکم در کردستان عراق، پیوستگی های تاریخی یا ایدئولوژیکی با پ ک ک و رهبر آن عبدالله اوجالان دارد که بین سال های 1988 تا 1998 در سوریه به سر می برد و سپس از آنجا گریخت اما دستگیر شد و از آن زمان تا کنون در ترکیه زندانی است. پ ی د هنوز خود را شاخه ای از پ ک ک می داند و حتی امروز هم (به عنوان مثال در آخرین کنگره اش در سپتامبر 2016 در بروکسل) به ابراز هم دلی و نگرانی خود در مورد وضعیت شخصی اوجالان ادامه می دهد.
چیزی که وضعیت را به ویژه از نقطه نظر ترکیه پیچیده می کند، این است که بسیاری از کردهای سوریه از دیرباز روابطی مانند روابط خویشاوندی و ... با کردهای ترکیه داشته اند. کردهای سوریه که به سختی سه میلیون می شوند، بر خلاف کردهای عراق و ایران که جمعیت شان بیشتر است، به لهجه ی کرمانجی زبان کردی حرف می زنند که همان لهجه ای است که پانزده میلیون کرد ترکیه نیز به آن حرف می زنند. افراد و پیکارجویان پ ی د و پ ک ک همچنان بین دو جنبش در رفت و آمد هستند و رهبران پ ک ک که در کوه های دور قندیل در نزدیکی مرز حکومت اقلیم کردستان مخفی شده اند، همچنان تا حدی بر تصمیمات پ ی د تأثیر می گذارند.
با این حال پ ی د در همان حال که طی پنج سال گذشته به موفقیت نظامی، حمایت آمریکا و خودمختاری عملی برای کردهای سوریه رسید، بیشتر و بیشتر از پ ک ک متمایز شد و ساختارها و منافع متأثر از جغرافیای خود را در داخل سوریه و خارج از مرزهای ترکیه شکل داد. پ ی د اکنون سلسله مراتب فرماندهی سیاسی و نظامی خود را دارد که از ریشه های پ ک ک ای آن مجزاست. رهبری دو جنبش نه تنها به لحاظ نفرات بلکه به لحاظ سیاست های شان متفاوت است.
در واقع همان طور که صالح مسلم رهبر مشترک پ ی د (در کنار همتای زنی که رهبری مشترکش به لحاظ ایدئولوژیکی الزامی اما در واقع صوری است) و دیگر مقامات آن با جزئیاتی متقاعد کننده برای نویسنده شرح داده اند، رؤسا و شوراهای محلی پ ی د در داخل سوریه نه تنها مستقل از هر قدرت خارجی بلکه حتی مستقل از یکدیگر عمل می کنند. همان طور که صالح مسلم در جمله ای به یادماندنی خطاب به نویسنده نوشت، حاکمان محلی پ ی د شاید سخت گیر باشند "اما حداقل سر نمی برند." همچنین فرماندهان قندیل حتی اگر همچنان نفوذ خود را بر عملیات های پ ی د در داخل سوریه اعمال کنند، سیاست های واقعی که تمام آنها دنبال می کنند معطوف به حفظ و گسترش کنترل آنها در سوریه و نه حمله به ترکیه یا کمک به پ ک ک برای انجام این کار در آن سوی مرز است.
در واقع از مناطق مرزی تحت کنترل پ ی د اسلحه، مواد مخدر و پول به داخل ترکیه قاچاق نمی شود. این نظر شخصی نویسنده نیست. این نظر بر پایه ی شواهدی است که تحلیل گران اطلاعاتی خود ترکیه در یک جلسه ی ی خصوصی که نویسنده هم در آن حاضر بود، ارائه کردند. جیمز جفری سفیر سابق آمریکا در کشورهای ترکیه و عراق و مشاور معاون امنیت ملی آمریکا همان طور که در سخن رانی امسالش در بنیاد ستا (SETA)ی وابسته به آ ک پ گفت نیز همین نظر را دارد.
پ ی د به پیمانی که در سال 2012 برای پرهیز از حمله به ترکیه بست، وفادار مانده و این کار را دقیقاً به این دلیل انجام داده که بازتاب منافع جدید پ ی د است: محافظت از قلمرو خود در داخل سوریه به جای انتقال مبارزه ی کردی به آن سوی مرز. همین پ ی د و ی پ گ را به متحدان بالقوه ی ترکیه در تأمین امنیت جبهه ی مشترک شان با پ ک ک، داعش و دیگر نیروهای متخاصم تبدیل می کند و نه تهدیدهایی برای آن. این اتفاق در بلندمدت "عملیات بسیار دشوار" است نه عملیات غیرممکن. برای صحه گذاشتن بر این نگاه غیرمتعارف نگاهی گذرا به زمانی نه چندان دور که آنکارا آشکارا موافق این ارزیابی خوشبینانه تر بود، خالی از فایده نیست.
پس زمینه ی سال های اخیر: بهبود روابط ترکیه و پ ی د طی سال های 2015-2012
دولت ترکیه به مدت چهار سال، تا سال 2015، حداقل در عمل مجموعه ی جدید واقعیات مربوط به کردهای سوریه را به رسمیت شناخت. دولت ترکیه چندین بار صالح مسلم را برای گفت وگو و مذاکره به آنکارا دعوت کرد و کنترل پ ی د را بر بخش بیشتر منطقه ی مرزی سوریه پذیرفت. ترکیه در سپتامبر 2015 به چند هزار پیشمرگه ی کرد عراقی اجازه ی عبور از خاک خود را داد تا در آزادسازی شهر مرزی کوبانی از دست داعش به پ ی د و ی پ گ کمک کنند. افزون بر آن در همان زمان آنکارا در برابر حملات هوایی آمریکا و فروانداختن اسلحه برای نیروهای سوریه ی دموکراتیک دست به عمل متقابل نزد. نیروهای سوریه ی دموکراتیک آمیزه ای از ی پ گ (80 درصد) و شبه نظامیان عرب و دیگر نیروهای محلی (20 درصد) است.
در فوریه ی 2016 حتی خط قرمز اولیه ی ترکیه مبنی بر "گذر نکردن ی پ گ به کرانه ی غربی رود فرات" به طور ضمنی تعدیل شد تا امکان حمله ی "موقتی" و موفق ی پ گ به شهر استراتژیک منبج در آن سوی فرات و در فاصله ی سی متری مرز ترکیه فراهم آید. آنکارا در آگوست 2016 ، درست یک ماه پس از کودتای نافرجام ترکیه، نیروهای خود را برای تصرف منطقه ای محاط یا همان دهلیز اعزاز-جرابلس به داخل خاک سوریه فرستاد و بین کانتون عفرین پ ی د در غرب و کانتون های جزیر و کوبانی در شرق فاصله انداخت و به این ترتیب مانع از کنترل کامل منطقه ی مرزی سوریه-ترکیه توسط کردها شد اما ترکیه، نیروهای سوریه ی دموکراتیک را مورد حمله قرار نداد و دو طرف در داخل سوریه گرفتار تنگنایی ناخوشایند شده اند.
توافق موقت ترکیه و پ ی د، از 2016 تا امروز
روابط ترکیه و پ ی د در سطح رسمی دقیقاً در جولای 2015 یعنی همان زمانی که گفت وگوهای صلح ترکیه و پ ک ک به پایان رسید، از هم فروگسست. به دنبال آغاز درگیری ها میان ترکیه و پ ک ک پس از دو سال گفت وگوی نویدبخش، آنکارا و پ ی د از لحن خصومت آمیزی علیه یکدیگر استفاده کردند و استفاده از الفاظی مانند "تروریست" و "ظالم و سرکوب گر" را از سر گرفتند. اما همه چیز تمام نشده است. دو طرف به رغم آنکه درگیری های پراکنده و جزئی بین آنها در داخل سوریه ادامه دارد، در اکثر موارد از درگیری مستقیم در طول مرز مشترک شان پرهیز کرده اند. هنگامی که پ ی د با روحیه ی مساعدت و همکاری و به دستور آمریکا و ترکیه بسیاری از نیروهایش را از منبج عقب کشید، آنکارا آشکارا به این حرکت مثبت اذعان کرد. آنکارا همچنین اعلام کرد که می تواند با نیروهای عرب نیروهای سوریه ی دموکراتیک اگرچه نه با فرماندهان کرد ی پ گ ای این نیروها همکاری کند.
نکته ای که بیشتر گویای این واقعیت است، این است که ترکیه به رغم ادامه دادن به اعتراضات لفظی هنگامی که نیروهای سوریه ی دموکراتیک (که منظور از آن بیشتر ی پ گ است)، قدرتمندانه (و با حمایت قابل توجه آمریکا از جمله ارسال مستقیم برخی سلاح های سنگین برای ی پ گ) به سمت رقه پایتخت داعش حرکت کرد، ترکیه فقط تماشا کرد. ترکیه برای مقابله با این تحول بزرگ که با شدت و حدت تمام در مورد آن هشدار داده بود، نیرو به جنوب ارسال نکرد؛ پایگاه هوایی اینجرلیک همچنان به روی آمریکا باز ماند و اردوغان هم طبق برنامه با ترامپ در واشنگتن دیدار کرد. هم اکنون نیز همان طور که در آغاز این مقاله آمد، هشدارهای ترکیه پیوسته در قالب شرطی "اگر ی پ گ به ما حمله کند، جواب آن را می دهیم" بیان می شود و نه به شکل مخالفت مطلق.
به این ترتیب ترکیه نه در سخن بلکه در عمل نشان داده است که پ ی د و ی پ گ حداقل در حال حاضر تهدیدی برای آن نیستند. ترکیه می داند که حرکت نیروهای کرد سوریه به طرف جنوب و رقه ارجحیت بسیار بیشتری نسبت به حرکت آنها به سوی شمال و مرز ترکیه دارد. ترکیه همچنین، بازهم به رغم لفاظی های خشمگینانه، می داند که بهتر است اتحاد بنیادین خود با آمریکا را به خاطر این اختلاف خاص در مورد کردها به خطر نیاندازد. حال بگذارید که با توجه به این واقعیات از گذشته ی پیچیده و حال مبهم روی بگردانیم و به آینده ی میان مدت بپردازیم که پیش بینی آن در خاور میانه همیشه آسان است.
چشم انداز آینده و توصیه هایی برای سیاست گذاری
گزینه های میان مدت ترکیه در این حوزه همان طور که در بالا نشان داده شد، به شدت متأثر از واقعیات موجود سوریه و سیاست های آمریکا در این عرصه است. از نقطه نظر واشنگتن منطق اصلی نهفته در پس حمایت از پ ی د، ی پ گ و شبه نظامیان عرب متحد آنها امنیت است، نقطه سر خط. این تلاشی برای فاصله انداختن بین آمریکا و ترکیه، متحد ناتویی بسیار مهم ما، نیست بلکه تنها راهی برای مقابله ی مؤثرتر با داعش و در همان حال هدایت آمال طلبی های کردهای سوریه به سوی خودمختاری آنها در سوریه و نه علیه ترکیه است. به این لحاظ حمایت آمریکا از پ ی د و ی پ گ حتی با این فرض که پس از آزادسازی رقه و شکست داعش ادامه یابد، تهدیدی برای امنیت ملی ترکیه نیست بلکه به سود آن است. دولت ترکیه امروز حداقل به شکل علنی این نگاه را قبول نمی کند اما من نشان می دهم که ناخواسته برای پذیرش آن حداقل به شکل غیرعلنی آماده می شود. آیکان اردمیر از پژوهش گران جوان و برجسته ی ترکیه و نماینده ی سابق پارلمان این کشور نیز همین نگاه را دارد. او به تازگی در همایشی عمومی در واشنگتن تصریح کرد:"اگرچه هنگامی که پای سیاست جهانی به میان می آید، این برای دولت ترکیه در داخل چالش بزرگی است – به این معنا که آنها باید به تظاهر ادامه دهند، به این معنا که باید در داخل سخنان تندشان علیه آمریکا را ادامه دهند – من فکر می کنم که آنها حاضرند پای این تصمیم بایستند. فکر می کنم که آنها همچنین این را تاکتیکی می دانند زیرا خودشان می دانند همکاری با پ ی د و ی پ گ به شکلی تاکتیکی به چه معناست."
بنابراین پیوند آمریکایی ترکیه دست کم در منطقی ترین سناریوهای کوتاه مدت احتمالاً به طرف رضایت ضمنی به نوعی از خودمختاری عملی کردها تحت کنترل پ ی د در نواحی مرزی سوریه و ترکیه تغییر جهت دهد. البته پیش فرض این امر آن است که آمریکا با جدیت تمام به پ ی د گوشزد کند که در برابر کمک نظامی و حمایت سیاسی آمریکا از راه حل سیاسی "فدرال" در سوریه همچنان از حمله به نیروهای ترکیه و هرگونه حمایت مهم از پ ک ک دوری گزیند. رفتار ترکیه جدای از این محاسبه ی فوری احتمالاً بازتابی از دو متغیر عمده ی دیگر در ارتباط با کردها هم در داخل و هم در خارج از این کشور باشد. نخست اینکه ترکیه بهتر است به خاطر داشته باشد که منافع سیاسی و نظامی کردها به ویژه در پنج سال گذشته به لحاظ جغرافیایی دچار واگرایی شده است. همان طور که کردهای سوریه در کنار احزاب، جنبش ها، شبه نظامیان و نهادهای شان اکنون از کردهای خود ترکیه متمایز و متفاوت هستند، از پسرعموهای کرد عراقی شان بسیار بیشتر از آن هم متمایز هستند. در واقع بیشتر کردها در سوریه، عراق، ترکیه و ایران تصمیم گرفته اند که چشم انداز سیاسی پان کردی را رها کنند و به جای آن جداگانه به دنبال کسب حقوق شان در کشورهای مربوط به خود باشند (یا در مورد حکومت اقلیم کردستان شاید در خارج از عراق). این واقعیت نوظهور فضای بیشتری در اختیار ترکیه برای مانور در زمینه ی این مسائل قرار می دهد به ویژه در زمینه ی تلاش برای دور کردن پ ی د از پ ک ک به طور متصل به جای نزدیک کردن آنها به یکدیگر به طور مقطعی.
اما کردها بازهم کرد هستند و به ویژه کردهای سوریه و ترکیه که با هم مرتبط هستند، احتمالاً تقدیر این باشد که دست کم به شکل غیرمستقیم ارتباط شان را حفظ کنند. فعلاً در داخل ترکیه، آنکارا و پ ک ک به شکلی تراژیک آتش بس دوساله شان بین سال های 2013 و 2015 را رها کرده اند و دوباره درگیر جنگی تمار عیار شده اند. شکاف میان دو طرف که همین دو سال پیش آشکارا کم شده بود، اکنون آن قدر عمیق شده که پرکردنش ناممکن به نظر می رسد اما ممکن است یک روزهم پر شود (اگر احتمالاً نه با پ ک ک با دیگر احزاب معتبر یا جنبش های مردمی کرد). هر پیشرفتی در این مورد افزون بر ارزش ذاتی آن آشکارا نگرانی ها و سوءظن های ترکیه در مورد گذشتن پ ی د از مرز را کاهش می دهد.
همین دلیل دیگری است برای اینکه آمریکا باید به شکل خصوصی به دوستان ترکیه ای خود توصیه کند که روند صلح داخلی با پ ک ک را از سر گیرند و در این راه از هر کمک ملموس و عینی که لازم باشد، فروگذار نکند. در این مورد خاص حرف تکراری "راه حل جنگ نیست" شاید واقعاً به کار بیاید. این موضوع در مورد کردهای سوریه مصداق بیشتری هم دارد. ترکیه در مورد کردهای سوریه هیچ دلیل خوبی برای دنبال کردن گزینه ی نظامی ندارد در حالی که دلایل زیادی برای دنبال کردن همزیستی مسالمت آمیز در دو سوی مرزی مشترک و حتی به طور بالقوه دارای همکاری دارد.
منبع: انستیتو واشنگتن برای خاورمیانه
ترجمه: خبرگزاری کردپرس- سرویس جهان
[*] دکتر دیوید پولاک از پژوهش گران کاوفمن و مدیر "پروژه ی فکرة" در مؤسسه ی واشنگتن است. دکتر پولاک قبلاً از مشاوران ارشد وزارت خارجه ی آمریکا در زمینه ی "خاور میانه ی بزرگ" بود.
نظر شما