همایش بین المللی علامه بیتوشی در سردشت برگزار شد

سرویس آذربایجان غربی- همایش یک روزه و بین المللی بزرگداشت شخصیت علمی و عملی علامه بیتوشی در شهرستان سردشت برگزار شد.

به گزارش خبرنگار کردپرس، همایش بین المللی بزرگداشت شخصیت علمی و عملی علامه بیتوشی روز چهارشنبه با حضور شخصیتهای علمی از اقلیم کردستان عراق، تهران و سنندج در سالن مجتمع فرهنگی و هنری اداره ارشاد و اسلامی سردشت برگزار شد.

در این همایش دکتر شعله طهیری، محمد علی صالح ماموستا(ماموستا قره داغی) از سلیمانیه ، دکترشهباز محسنی ، دکتر عبدالله محمد محمود قره داغی از کرکوک، عدنال عبدالقادر هورامی، محمد سورانی و محمد زبیر بایزی مقاله های خود را ارائه می دهند.

« دکتر نادر کریمیان»، «دکتر عبدالسلام امامی » نیز در این همایش سخنرانی می کنند.

فرماندار سردشت در این همایش در سخنانی گفت: امسال علیرغم کمبود بودجه با هدف توسعه و مشارکت اجتماعی در حوزه های مختلف جشنواره و همایش متنوعی را با با همکاری مردم برگزار کردیم.

نژاد جهانی تصریح کرد: سرمایه اجتماعی و سرمایه نمادین دو واژه کلیدی در ادبیات توسعه هستند که بیانگر اهمیت انسان به عنوان محور توسعه و نقش برجسته ی آن در پیشرفت همه جانبه است.

وی افزود: باید همه ما با ترکیب متناسب و متوازن از شور شعور بیشترین نفع را به جامعه برسانیم.

فرماندار سردشت با اشاره به سرمایه های نمادین در سردشت گفت: این شهرستان در پرورش سرمایه های انسانی مانند علامه بیتوشی که نماد هویت، تمدن و فرهنگ ما هستند پیشرو و موفق بوده است.

وی ادامه داد: اکنون وظیفه ماست برای ارج نهادن به این سرمایه های گرانمایه، آنان را به جهان بشناسانیم و دستاوردهایشان رابه عصر کنونی و نسل های آینده منتقل کنیم.

جهانی بیان داشت : عالمان و اندیشمندان علاوه بر تفاوت های فردی و فکری وجوه مشترکی داشتند که عامل موفقیت آنان بوده و یکی از این وجوه مشترک تحمل زیاد و صبر و گذشت از متاع دنیاو تمرکز روی اهداف عالیه بوده است.

«کاوه حیاک» دبیر این همایش و رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی سردشت در حاشیه این همایش به کردپرس گفت: 40 مقاله به دبیرخانه این همایش ارسال شده است که هفت مقاله از شهرهای اربیل سلیمانیه و کرکوک است.

وی افزود: با بررسی و نظر هیئت علمی همایش متشکل از دکتر نادر کریمیان، عبدالسلام امامی و آراز محمد صالح از کشور عراق 20 مقاله به مرحله نهایی راه پیدا کردند.

حیاک در ادامه گفت: در این همایش یک روزه هشت مقاله ارائه شد و با نظر هیئت علمی هفت مقاله به عنوان مقاله برتر مورد تقدیر قرار گرفتند.

وی افزود: مقاله های ارائه شده در همایش به بررسی شرح احوال و زندگی نامه، افکار و اقدامات عرفانی،دینی و علمی علامه بیتوشی پرداخته است.

دبیر همایش بین المللی علامه بیتوشی در پایان گفت: این همایش یک روزه به هدف زنده نگه داشتن یاد و فعالیتهای بزرگمردان کشور، انتقال اندیشه های آنها به نسل جوان و فراهم کردن بستری برای تبادل اندیشه و آرائ توسط صاحب نظران است.

در پایان این همایش از 8 نفر رتبه های برتر مقالات تجلیل شد.

یکی از عالمان وادبیان خدمتگذار ادبیات عربی و علوم قرآنی علامه بیتوشی می¬باشد که در اواخر قرن دوازدهم و اوایل قرن سیزدهم هجری قمری می زیسته اند.

علامه بیتوشی که اسم ونسب ایشان بدین شرح است: شیخ عبدالله بن شیخ حمد بن اسماعیل بن ابراهیم بن عزالدین الشافعی الکردی آلانی الخانخلی البیتوشی اهل روستای بیتوش (از توابع سردشت کردستان ایران، حدفاصل بین آلان ایران آلان عراق) منسوب است.

بیتوشی ملا عبدالله دانشمندی متبحر، شاعری توانا، نویسنده ای چیره دست، ادیبی بلیغ و امامی بزرگ در علوم اسلامی بوده که آثار و تالیفات بسیار ارزنده و پر ارزشی را به نظم و نثر از خود به یادگار گذاشته است. پدرش ملا محمد بن اسماعیل بن ابراهیم بن عزالدین می باشد.

علامه بیتوشی در حدود سال ۱۱۳۵ (ه.ق) در روستای بیتوش و در خانواده ای که بیشترشان و از جمله پدرش ملا محمد که در روستای بیتوش سمت تدریس داشته و اهل فضل و ادب و دانش بوده، دیده به جهان گشوده است. همچنین ملا محمود برادر بزرگ علامه بیتوشی که به (ملای بزرگ) در منطقه آلان مشهور و معروف می باشد از لحاظ هوش و حافظه کم نظیر بوده است .

او را آلانی خانخلی نیز نامیده‌اند، چون پدر یا اجدادش در خانخل(روستایی در جنوب شرقی بیتوش) می‌زیستند.

علامه بیتوشی دوران کودکی و نوجوانی خویش را در روستای بیتوش بین خانواده و عشیره خویش گذراند و بزرگ شد. وقتی که به سن تمیز رسیده خواندن را نزد پدرش آغاز کرده و نزد پدر، به رسم آن روزگار به یادگیری قرآن، علوم عربی و کتابهایی چون گلستان سعدی پرداخت. بعد از ختم قرآن کریم و کتب متداوله فارسی و نصایح و آداب به آموختن علوم عربی پرداخته و با وجود اینکه پدرش در علوم عقلی و نقلی مقام والایی داشته؛ به هر کس و هرجا علوم زمان وجود داشت، روی می آورد.

او که بعد از مرگ پدر ۱۵ سال بیش نداشت، جهت آشنایی بیشتر با خارج از آن محیط همراه با برادر بزرگ خود (ملا محمود) تصمیم می گیرند و نزد علامه فهیم و یگانه عصر ملا محمد مشهور به (ابن الحاج) در قریه (سنجوی) از توابع آلان می روند و تا زمانیکه در اصول و فروع علوم پخته می شوند (و آنهم چند سالی طول می کشد) ملازم خدمت آن دانشمند بوده اند. سپس به قریه (ماوران) در منطقه (هه ولیر) رفته، مدتی هم در آنجا اقامت کرده و در خدمت عالم صاحب فضل (مولانا صبغه الله حیدری) کسب فیض نموده اند که در آن هنگام در (ماوران) تدریس می کرده است. بعد از آن به مدارس و جوامع دیگری در پاره ای از شهرهای عراق روی نهاده و تا به نهایت درجه ای که در بین محصلین کردستان در آن زمان معمول بوده رسیده اند و به قول فارغ التحصیل شده اند و آخرالامر در شهر (احساء) اقامت می کنند. ملا محمود در یکی از مدارس آنجا و علامه بیتوشی هم در مدرسه دیگری به تدریس مشغول می شوند .

در سال ۱۱۷۸ (ه . ق) عشق وطن و شوق دیدار اقوام و دوستان موجب می شود که هر دو به مسقط الراس خود یعنی قریه بیتوش باز گردند. ولی متاسفانه به محض رسیدن با چنان رویداد دلخراشی مواجه می شوند که سر از پا نشناسند و آنهم از دست دادن و به رحمت ایزدی پیوستن پدرشان بوده است. فرمانروای آن زمان بیتوش که (یوسف بن شیخه بیگ) بوده و تمام مردم روستا به گرمی از آنها استقبال می نمایند و به دلایلی (ملا محمود) را مجبور می کنند که دیگر دور شدن از بیتوش را از سر بدر کند و در بیتوش ماندگار شود و در مسند پدرش به تدریس بپردازد. ملا محمود هم درخواست مردم بیتوش را می پذیرد، در بیتوش می ماند و تا آخر حیات خویش مدرس و امام جمعه و جماعت آنجا بوده و نوادگان فرهیخته ای را از خود به جای گذاشته است .

اما برای علامه ملا عبدالله ماندن در جائی که برای وصول آرزوهایش مساعد نبوده، او را خوش نیامده؛ لذا تصمیم گرفته که از آنجا رو به بغداد یا بالاتر برود.

گویند بیتوشی چون خواست راهی بغداد شود، تنها دارایی خود را که همان القاموس المحیط بود، فروخت تا هزینۀ راه کند، اما پیش از فروش کتاب آن را سراسر حفظ کرد.

این دومین سفر علامه بیتوشی بوده که زادگاه خویش را ترک نموده و اوائل سال ۱۱۸۰ (ه .ق) به وقوع پیوسته است. ابتدا به خدمت استاد استادان، علامه سرشناس در میان علمای عراق (صبغه الله افندی حیدری) کبیرکه قبلاً نیز در روستای (ماوران) نزد او کسب فیض نموده و درس خوانده، رسید .بعد از آن بقصد هر جائی که خدا مقدر کرده باشد بغداد را ترک نموده و به نزد دوستش (شیخ درویش گوازی عباسی) در بصره رفته و سپس به کویت و سواحل خلیج فارس سفر کرده و به ولایت (احساء) از توابع (هجر در بحرین) رسیده . با (شیخ احمد بن عبدالله انصاری خزرجی احسائی) که بعدها حاکم احساء شده تماس برقرار کرده است. شیخ احمد آن کسی است که بیتوشی منظومه مشهور به (کفایه) را به نام وی تالیف کرده است و در میان ایشان علاقه ای محکم و برادری صادقانه و خالصانه حاصل شده است .

در اواخر سال ۱۱۸۱ باز درد دوری از وطن و آرزوی دیدار با فاملین او را بر آن وا می دارد که به بیتوش باز گردد. مدتی طولانی در بیتوش می ماند. در اواخر شعبان سال ۱۱۸۶ به قریه (هزارمرد) و به زیارت استادش (ابن الحاج) می رود و در آنجا با خط زیبای خود تقریطی به نثر و نظم بر یکی از رسائل استادش می نویسد. در آن هنگام (شیخ معروف نودهی برزنجی) هم در خدمت علامه ابن الحاج مشغول تحصیل بوده و آنجا درس می خوانده است شیخ معروف جوانی ۲۰ ساله و بیتوشی ۵۰ سال از عمر با ارزش خویش را سپری کرده بود. به علت نامی بودن بیتوشی و تعریف های زیادی که از نامبرده به گوش شیخ معروف رسیده و همیشه آرزوی دیدارش را داشته، فرصت را غنیمت دانسته و از استادش (ابن الحاج) اجازه گرفته و تقاضا کرده که علامه بیتوشی تا وقتی در آنجاست در حجره¬ی وی مهمان باشد. استادش نیز درخواست وی را می پذیرد و تا زمانی که بیتوشی در آنجا می ماند به صورت خستگی ناپذیر از آن دریای شعر و ادب و بلاغت به کسب فیض پرداخته است .

در اواخر سال ۱۱۸۸ (ه . ق) برای سومین و آخرین بار بیتوشی کردستان را ترک نموده و به بغداد و از آنجا به بصره رفته است .اوائل سال ۱۱۸۹ وارد بصره شده و در مدرسه (رحمانیه) آنجا به عنوان مدرس تعیین گردید. بعد از فاصله کمی (صادق خان زند) به آنجا لشکرکشی می کند. مدت ۱۶ ماه بصره را در محاصره خود نگاه می دارد و بیتوشی نیز به ناچاری در آن دام محبوس می ماند . بعد از آن و اواخر سال ۱۱۹۰ (ه . ق) بصره را ترک می گوید و به احساء می رود .

در دهه ششم (بین ۵۰ و ۶۰ سالگی) از عمرش دختر (شیخ عبدالقادر) قاضی احساء را به همسری اختیار می کند و از این زن صاحب دخترانی نجیبه و عفیفه ای می شود . از آن تاریخ به بعد در احساء ماندگار و به افاده و افاضه و تحقیق مشغول می شود. یکی از کتاب هایش یعنی (الکفایه) را به نام حاکم احساء (شیخ احمد احسائی) ترتیب و به او تقدیم می کند. بواسطه این عمل حاکم از او استقبال و تکریم فراوان نموده، دنیا به علامه بیتوشی روی می آورد و به وسعت زندگی از لحاظ مادی و ترقی معنوی نائل شده و از طرف حاکم و ادبا و وجها به انعام و اکرام و مقامی رسیده که جز عده ای انگشت شمار بدان مقام در درجه و احترام نرسیده اند. بنابراین حاکم وقت آنطور که لایق شان و مقام بیتوشی بوده او را تکریم نموده و دائما با مال و جاه دست کرمش به سوی او دراز بوده است. او را کمک می کرده و به رعایت مقام علمیش او را زیر سایه چتر کرم و رعایت خود جا داده است .

بیتوشی در سال وفاتش برای زیارت دوست خود (شیخ درویش عباسی) از احساء به بصره آمده و پس از اندک مدتی از وصولش به بصره وفات یافته است. سال وفاتش را ۱۲۱۰ یا ۱۲۱۱ (ه . ق) نوشته اند. در حال غربت دور از اولاد و اقارب و زادگاه خویش و در سن قریب به ۸۰ سال عمر افتخار آفرین، در زبیر و در مقبره (شیخ حسن بصری) به خاک سپرده شده است .

ویژگی ها و قدرت حافظه بیتوشی

بیتوشی در سخنرانی و بدیهه گویی و اقامه دلیل و حاضر جوابی، از اعاجیب روزگار بوده و در مناظره و مجادله کسی تاب برابری با او نداشته است .

در باره قدرت حافظه او نوشته اند: در اوائل تحصیل، وقتی که با برادرش ملا محمود تصمیم به مسافرت به بغداد را می گیرند چیزی برای خرج سفر نداشته اند و دارائی آنان منحصر به دو کتاب بوده است : ۱- قاموس المحیط فیروز آبادی در لغت ۲- تحفه المحتاج شیخ ابن حجر هیتمی مکی در فقه. در ظرف چند شبانه روزی ملا محمود تحفه را و ملا عبدالله قاموس را حفظ کرده، پس از آن کتاب ها را به فروش رسانیده و از بهای آن ها خرج راه خود را تامین نموده اند و بعد از به مقصد رسیدن هر کس کتاب حفظ شده را با خط مبارکشان بدون کم و کاست نوشته اند

.

شعر و شاعری بیتوشی

بَیْتوشی، عبدالله بن محمد، ادیب شافعی مذهب و شاعر سدۀ ۱۲ق/۱۸م که به ۳ زبان عربی، فارسی و کردی شعر می‌سرود.

وی از نوجوانی به شعر علاقه‌مند بود و از آنجا که به تصوف نیز گرایش داشت، گاه در اشعارش، خود را درویش خطاب کرده است. گویند وی در جوانی کتاب الکافی فی علمی العروض و القوافی را سرود تا قریحۀ شعری خود را در بوتۀ آزمایش گذارد.

بیتوشی ضمن اشعار مربوط به مواضع و مسائل علمی در سایر زمینه ها از قبیل: مدح ،عشق ، توصیف، رثاء ، عتاب و گله ، شوخی و مطایبه دست داشته و قصاید و غزل و قطعات و دو بیتی های زیادی سروده که متاسفانه قسمت زیادی از آن ها از بین رفته است .

بیتوشی در لغت عرب قاموس متحرکی بوده است. در ادبیات عرب و اصطلاحات ادبی اگر او را متنبی عصر و حریری زمان خود بدانیم ، چیزی به گزافه نگفته ایم. تا کسی مراسلات و نوشته های او را ندیده باشد ، مشکل است با ما در این مقوله هم آواز و هم عقیده شود .

از خصوصیات شعری وی می‌توان به کارگیری صنایع شعری چون: استعاره، جناس، تضمین، توریه، تشبیه و نیز استفاده از مضامین بدیع اشاره کرد. وی در مجون نیز دستی داشت. اسلوب شعر وی چون شاعران کهن، با گریه بر اطلال و دمن آغاز می‌شود. از اشعار وی می‌توان به قصیدۀ مشهور او در وصف زادگاهش، و قصیده‌ای دیگر در اشتیاق و یاد بغداد اشاره کرد.

بیتوشی بیشترین اشعار مدحیۀ خود را به حاکم احساء تقدیم کرده است. این اشعار گاه با مناسبتهایی نیز همراه بوده است؛ مثلاً قصیده‌ای در ۳۸ بیت به مناسبت عید فطر و قطعه‌ای در ۱۵بیت به مناسبت سفر حاکم به بادیه حاکم احساء نیز که خود ادیب و شاعر بود، گاه بیتوشی را با اشعاری پاسخ داده، و او را ستوده است.

از دیگر کسانی که بیتوشی مدح کرده است، می‌توان به سعدون‌بن‌عرعر، حاکم قبلی احساء، سلیمان‌بک‌شاوی حمیری، احمدبن‌محمدبن رزق و احمدبن درویش کوازی عباسی اشاره کرد. همچنین بیتوشی در قصیده‌ای سُداسی، در بحر کامل ـ که خودش شامل ۱۷ قصیده و ۱۱ قطعه می‌شود ـ استادش ابن‌حاج را مخاطب قرار داده، و او را ستوده است.

نکتۀ مهم در احوال بیتوشی آن است که وی به‌رغم گرایش به زبان عربی و اقامت طولانی در سرزمینهای عرب‌نشین، هیچ‌گاه از زبان فارسی روبرنتافت. مضمون تنها بیت کردی نقل شده از او نشان می‌دهد که آثار شاعران بزرگ ایران را می‌خوانده، و می‌کوشیده است به این زبان نیز شعر بسیراید.

ئه گه ر له ش دووره لیت، گیان هه ر له ویبه

سر و سارده له شم، تووشه به بی تووش،

ده لین دژواره چاو سوما له ده س دا

به وه رازیم که (بیتووشی )م نه بی تووش.

از جمله اشعار فارسی وی می‌توان به قصیدۀ ۱۳ بیتی او به مناسبت تولد یوسف‌بن‌شیخه‌بک در ۱۱۵۵ق/۱۷۴۲م اشاره کرد. علاوه براین، ۶ دو بیتی و ۵تک بیت از شعر فارسی وی در منابع ذکر شده است. حتی برخی از بزرگان معانی بعضی از اشعار عربی وی را برگرفته از اشعار فارسی می‌دانند.

نثر عربی بیتوشی، بنا به سنت آن روزگار، سخت متصنع، و به همین سبب، مورد توجه بود. مکتوبات وی از رسائل گرفته تا تقاریظ، منظومه‌ها و شروح، همه از شهرتی خاص برخوردار است. از رسائل وی می‌توان به «الرساله العراقیه» خطاب به عبدالله‌بن‌صبغه الله‌حیدری ماورانی اشاره کرد که در ۱۱۹۷ق/۱۷۸۳م نوشته است. از دیگر رسائل قابل ذکر وی، نامۀ او به سلیمان‌بک‌شاوی، از صاحب منصبان بزرگ بغداد است که در آن برای نجات بصره از او یاری طلبیده است. نامۀ دیگری از او خطاب به ابن‌حاج و نیز عبیدالله‌افندی حیدری است.

مستندات و خلاصه آثار علامه بیتوشی

بیتوشی دارای ۲۲ اثر و منظومه های زیادی در باب تعداد حروف معانی از احادی و خماسی می باشد که قسمتی از آن ها به چاپ رسیده و قسمتی هم همچنان باقی اند. بیتوشی در سخنرانی و بدیهه گویی و اقامه دلیل و حاضر جوابی، از اعاجیب روزگار بوده و در مناظره و مجادله کسی تاب برابری با او نداشته است . بیتوشی در لغت عرب قاموس متحرکی بوده است. در ادبیات عرب و اصطلاحات ادبی اگر او را متنبی عصر و حریری زمان خود بدانیم، چیزی به گزافه نگفته ایم همچنین وی دارای حافظه ای خارق العاده ای بوده است.

بیتوشی قصیده ای را خطاب به استادش (ابن الحاج) سروده است که می توان از آن ۱۶ قصیده دیگر و یازده قطعه با بحور و اوازن مختلف استخراج کرد.

آثار و تألیفات

جامع‌ترین اثر دربارۀ وی، کتابی است به نام البیتوشی که محمدخان در ۳۰۱صفحه نگاشته است.

منابع وی یا نسخه‌های متعددی از آثار بیتوشی است که وی در اختیار داشته ویا یادداشتهای خود بیتوشی است که وی دربارۀ زندگی، سفرها، دوستان و یا سال تألیف آثارش بر حاشیۀ نسخه‌هایش نوشته است.

منابع فارسی نیز از وی غفلت نکرده‌اند و از او به عنوان «پارسی‌گوی کرد» یاد کرده، و شرح‌حالی از وی آورده‌اند.

۱ـ الکافی (منظومه‌ای در عروضی و قوافی ـ۳۲۷ بیت ـ سال ۱۱۳۸ خورشیدی نوشته شده)

۲ ـ الوافی بحل الکافی (شرحی است بر الکافی)

۳ ـ تحف الخلان لاشحاذالاذهان

۴ ـ حدیقه السرائر فی نظم الکبائر (سال ۱۱۴۹ خورشیدی به نظم در آمده ـ ۷۲۹بیت)

۵ ـ طریقه البصائر الی حدیقه السرائر (شرح منظومه حدیقه السرائر ـ ۱۱۵۴خورشیدی)

۶ ـ المکفرات لکل ذنب سابق و آت، منظومه‌ای در ۴۹ بیت که آن را در احساء در ۱۱۹۴ق به نظم کشید.

۷ ـ المبشرات شرح مکفرات

۸ ـ کفایه المعانی فی نظم حروف المعانی (منظومه‌ای در حروف معانی ـ ۶۷۲بیت – ۱۱۵۱ خورشیدی نوشته شده، سال ۱۲۸۹ در استامبول چاپ شده)

۹ ـ الحفایه بشرح الکفایه (شرح برمنظومه کفایه المعانی فی نظم حروف المعانی)

۱۰ ـ صرف العنایه بکشف الکفایه (مختصری از شرح الکفایه – ۱۹۲۲ در شهربصره به چاپ رسیده)

۱۱ ـ حواشی مدون بر شرح فاکهی (علم نحو ـ ۵۴۵ صفحه ـ ۱۱۶۸ خورشیدی تألیف شده است)

۱۲ ـ حواشی مدون بر کتاب البهجه المرضیه شرح الالفیه در صرف و نحو

۱۳ ـ منظومه‌ای در بیان افعالی که هم لازم و هم متعدی استعمال می‌شوند (۵۵ بیت)

۱۴ ـ شرحی بر منظومه فوق

۱۵ ـ منظومه‌ای در بیان افعالی که هم واوی و هم یایی بکار می‌روند (۷۷ بیت)

۱۶ ـ شرحی بر منظومه فوق

۱۷ ـ منظومه‌ای در بیان مثلثات افعال و اسماء

۱۸ ـ شرحی بر منظومه مثلثات افعال و اسماء

۱۹ ـ الموائد المبسوطه فی الفوائدالملقوطه (۱۵۰ بیت)

۲۰ ـ منظومه‌ای در بیان مؤنثات سماعی (۳۵ بیت)

۲۱ ـ منظومه‌ای در بیان مصادر شاده

۲۲ ـ منظومه‌ای در بیان خصایص حضرت رسول (ص)

کد خبر 48818

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha