جناح راست گرای سیاسی در ترکیه وارد روندی شده که می توان از آن به دوران «بازگشت دودمان بوربون ها به سلطنت فرانسه» نام برد. نمونه بارز و آشکار این تجددگرایی در سیاست جناح راست ترکیه را می توان در موضع گیری تند نمایندگان این جناح – که در این جا منظور جناح راست گرای حزب عدالت و توسعه به رهبری رجب طیب اردوغان می باشد – علیه موسس حزب عدالت و توسعه و رئیس جمهور سابق ترکیه؛ عبدالله گل است. حملاتی که بعد از انتقاد عبدالله گل از قوانین وضعیت اضطراری از سوی اردوغان و نمایندگان هم حزب وی صورت گرفت یک بار دیگر نشان داد که عرصه سیاسی، آزادی اندیشه و بیان در داخل جناح راست سیاسی ترکیه تا چه اندازه تنگ شده است. تنها یک هشدار ساده عبدالله گل علیه قانون 696 که در چارچوب وضعیت اضطراری در کشور تصویب شده کافی بود تا تمام حملات، آن هم از سوی هم حزبی هایش را به سمت خود بکشاند. این واکنش ها در واقع ابعاد بسیار وخیمی را در داخل حزب به نمایش گذاشته و نگرانی ها در خصوص آینده ترکیه را کاملا واضح به نمایش می گذارد.
در واقع اردوغان مدت زمان طولانی است که سیاست «هرکسی از من نیست؛ بر من است» را اتخاذ کرده و همواره هر کسی که طرفدار او نبوده را دشمن اعلام کرده و دارای شخصیتی است که چه در سیاست داخلی و چه در سیاست خارجی می تواند حتی با نزدیکترین دوستانش نیز به صورت آنی و ناگهانی دشمن شود. زیرا در ترکیه دیگر تغییر سیاسی حاکمیت بسیار فراتر از یک پروسه دموکراسی رایج رفته و در تمام لایه های دولت سازماندهی کلانی به وجود آمده و یک شبکه همکاری گسترده را تشکیل داده که در درون این شبکه برای ماندن در قدرت هر کاری انجام می دهند. در واقع زمانی که از دوران «بازگشت دودمان بوربون ها به سلطنت فرانسه» برای ترکیه مثال می زنیم منظور دقیقا همین موضوع است.
عبدالله گل، رئیس جمهور سابق ترکیه، عضو موسس حزب عدالت و توسعه، نماینده فعلی حزب عدالت و توسعه به یک باره به دشمن، برهم زننده نظم، حامی کودتاچیان تبدیل می شود. این روند نشان می دهد اتخاذ یک تصمیم خارج از اراده حزب عدالت و توسعه و یا اتخاذ یک خط سیاسی برخلاف خطوط سیاسی حزب عدالت و توسعه به خط قرمز و حرکت ممنوعه در داخل این حزب تبدیل شده است. تمام استراتژی اردوغان در یک مورد می تواند خلاصه شود: به هر ترتیبی که هست باید حاکمیت را حفظ کرد. زمانی که این استراتژی سخت تر شده و یا با تهدید روبه رو می شود روش های محافظت از این اقتدار، قانون گریزی ، وضعیت اضطراری، نقض قانون اساسی، تصفیه ها و فشارها نیز افزایش پیدا می کند. در واقع ادعای مرال آکشنر، رئیس حزب خوب ترکیه در خصوص تسلیح و آموزش نظامی مخفیانه از سوی حزب حاکم و یا جریانی تحت عنوان حرکت ویژه خلق HÖH نیز در همین راستا قابل تحلیل و ارزیابی است.
ولی موضوعی که باید به آن اشاره کرد این است: عبدالله گل را نباید دست کم گرفت. عبدالله گل مانند مرکز ایجاد تعادل در داخل جریان راست گرای ترکیه عمل می کند. به همین خاطر است که رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه از سال 2007 در تلاش برای کنترل این شخص به روش های گوناگون می باشد که آغاز این مسئله را می توان دستکاری صورت گرفته در انتخابات ریاست جمهوری 2007 دانست که برای کنترل عبدالله گل، امکان ریاست حزب برای رئیس جمهور برداشته شد (هرچند اکنون در دروان ریاست جمهوری رجب طیب اردوغان این قانون به حالت قبلی برگشته است). تنش میان رجب طیب اردوغان و عبدالله گل از آن سال ها آغاز شد ولی عبدالله گل از اتخاذ مواضع قاطعانه همواره خودداری کرده و یک سیاست دوجانبه را اتخاذ کرده است که این سیاست دوگانه را می توان در موضع گیری های کنونی وی نیز مشاهده کرد. ولی اکنون که به یک دوران بسیار سخت مدیریتی در ترکیه وارد شده ایم می توان به راحتی مشاهده کرد که برخی در حال آمادگی برای انجام مانورهای غافلگیرانه هستند. عبدالله گل در این دروان گذر می تواند با اتخاذ یک رفتار واقع گرایانه و در داخل جناح راست تمام ابتکار عمل را به دست بگیرد.
با یک نگاه گذرا به یک سال اخیر در ترکیه به خصوص 7 ماه گذشته در این کشور متوجه خواهیم شد که عبدالله گل دست به سیاست ورزی پویا در صحنه سیاسی ترکیه زده است. اظهار نظرهای متعدد اخیر، ظاهرشدن بیشتر درتریبون رسانه ها و مهم تر از همه سفرهای خارجی که مهمترین آن به آذربایجان برمی گردد، همه نشانه های فعالیت وی هستند. عبدالله گل به خصوص بعد از 16 آوریل 2017 بیشتر دیده می شود و بیشتر حرف می زند. اردوغان متوجه این مسئله است و اکنون برای برهم زدن طرح های پشت پرده وارد عمل شده است. در واقع تنشی که میان اردوغان – گل با قانون تصویب شده به وجود آمده است پرده کوچکی از تنش های ریاست جمهوری 2019 است.
در کنار تمام این موارد، عبدالله گل هنوز در داخل حزب عدالت و توسعه و جریان راست و محافظه کار ترکیه دارای طرفداران زیادی است. حمایت بولنت آرنج، از اعضای موسس حزب عدالت و توسعه و رئیس پارلمان سابق ترکیه از وی در انتقاد از قوانین وضعیت اضطراری و جای گرفتن حسین چلیک از اعضای بسیار مهم حزب عدالت و توسعه که سابقه وزارت در دوران حاکمیت حزب عدالت و توسعه در ترکیه را نیز داشته است، نمایان گر این مسئله است که عبدالله گل از یک جریان خاصی مورد حمایت قرار می گیرد که این جریان طبقه متوسط رو به بالای بورژوازی اسلامی در ترکیه است. با در نظر گرفتن 3 ضلع قوی و مهم عبدالله گل – بولنت آرنج و حسین چلیک در داخل حزب عدالت و توسعه نمی توان عبدالله گل را یک شکست خورده صرف در برابر اردوغان به حساب آورد. به خصوص اگر جریان احمد داوود اوغلو را نیز به این جریان عبدالله گل در داخل حزب عدالت و توسعه اضافه کنیم شاهد یک جریان قوی در داخل حزب عدالت و توسعه علیه رجب طیب اردوغان خواهیم بود که می توانند معادلات موجود در صحنه سیاسی ترکیه را به کلی زیر و رو کند.
کد خبرنگار: 30102
نظر شما