ترکیه عادت کرده سیاستی را در سوریه در پیش بگیرد که در نهایت مجبور شده دو قدم به عقب بازگردد. برای مثال، بحران اخیر بر خلاف ادعای رجب طیب اردوغان رییس جمهور ترکیه فقط ریشه در حمایت آمریکا از نیروهای کرد سوریه یا ypg ندارد بلکه حاصل یک سری محاسبات اشتباه در مراحل اولیه تقابل در سوریه بوده است. ظهور مخالفان بشار اسد، عملیات نظامی ترکیه در خارج از کشور، رد کردن خودمختاری کردها در سوریه پس از اسد و حتی پیش رفتن تا آن حد که با ایجاد پیش نویس قانون اساسی از سوریه به عنوان جمهوری عربی نام برده شد از جمله این اشتباهات بوده است.
البته در آن زمان کمتر کسی فکر می کرد تقابل به این جا برسد و انتظار داشتند که حکومت اسد نیز مانند برخی حکومت های اطراف آن به زودی سقوط کند. و در همین راستا، اپوزیسیون عرب مخالفان کرد سوریه را به سمت همکاری با دولت بشار اسد سوق دادند تا ادامه حیات کردها بر خلاف رفتار نامناسب گذشته دولت تضمین شود. فقط چند ماه بعد از آغاز نآرامی ها در سوریه و رد خواسته های کردها از سوی اپوزیسیون، دولت بشار اسد در فوریه 2012 پرسنل خود را از شهرها و مناطق غالبا کردنشین سوریه خارج کرد تا تلاش های خود را روی شورسیان متمرکز کند و ypg نیز به دنبال آن خودمدیریتی را در مناطق تحت کنترل خود اعلام کرد.
در حالی که جهان توجه خود را در سال 2014 روی ظهور داعش و اعلام خلاف آن متمرکز کرده بود اما ypg در طول یک سال پیش از آن سرگرم جنگ با گروه های افراطی مانند جبهه النصره بود. این امر باعث شد کردها قدرت خود را در مناطق غالبا کردنشین متمرکز کرده، توانایی نظامی خود را بالا ببرند و قدرت سازماندهی میدان نبرد و موثر بودن خود را چنان به رخ بکشند که آمریکا را ناچار کنند برای مبارزه با داعش اتحاد با کردها را انتخاب کند.
YPG در لحظه ای حیاتی خلاء امنیتی را برای آمریکا و جامعه بین الملل در سوریه پر کرد. این مسئله بیشتر به این دلیل بود که ترکیه و سوریه با هم اختلاف داشته و گروه های اپوزیسیون به جای تمرکز بر داعش به فکر ساقط کردن نظام فعلی در سوریه بودند و این دلیل خوبی بود.
در ابتدا بازکردن گره ایجاد شده میان اپوزیسیون مورد حمایت ترکیه و نیروهای ypg مشکل بود. به هر حال شاید در دهه های آینده از این که تلاش و منابع کافی برای رفع آن نشده پشیمانی به بار بیاورد زیرا امکان ایجاد یک نیروی چند قومیتی که نمایانگر همه مخالفان در مقابل دولت باشد از دست رفته است. این مسئله می توانست حضور قدرتمند تر نظامی غرب در تقابل موجود و به همین ترتیب ایجاد یک چارچوب منسجم برای بازسازی کشور را به همراه داشته باشد.
اما ممکن است رهبران پ.ک.ک بر خلاف این امر، به این نتیجه رسیده باشند که رویکرد فراملی گرایی پ.ک.ک به پاشنه آشیلی تبدیل شده که منطقه خودمختارش را در سوریه که در طول تاریخ چنان سرزمین گسترده ای در تصرفش نبوده و این اندازه به ایجاد کشور دی فاکتو و مشروعیت بین المللی دست نیافته تضعیف کند.
YPG می توانست با تقسیم قدرت با گروه های رقیب کُرد خود به یک عامل فراگیر و منسجم تر تبدیل شو زیرا آنها توانایی رفع نگرانی های ترکیه و سرکوب گفتمان ناسیونالیستی ترکیه را که مناطق کردنشین سوریه را صرفا یک منطقه تحت کنترل یک حزب و آن را سکوی حملات به ترکیه می داند داشتند. اگر ساختار اداره خودگردان در شمال سوریه فراگیرتر بود نیروهای دموکراتیک سوریه را به عنوان نیرویی چند قومیتی و فراگیرتر و نه صرفا پوششی برای نیروی غالب YPG که به دنبال مشروعیت بخشیدن خود و اتحادش با آمریکاست نشان می داد.
YPG روز به روز قدرتمند تر شده و اقدام به برگزاری انتخابات کرده و حتی در داخل قلمرو عراق نیز پیش رفته است. تنها عملیات فراگیری که ترکیه در طی یک سال گذشته اجام داده عملیات سپر فرات به منظور جلوگیری از به هم پیوستن سه کانتون عفرین، کوبانی و جزیره به یکدیگر در داخل کشور سوریه بوده است. بنابر این، ترکیه بر اساس استانداردهای تاریخی اش یک ناظر منفعل بوده و فقط گاه گاهی از آمریکا خواسته است خودمختاری کردها را در داخل سوریه محدود کند.
آنچه که ypg نتوانسته درک کند این است که هرچه حجم و اندازه چیزی بیشتر شود مسئولیت آن نیز افزایش پیدا می کند. گسترش یافتن حوزه قلمرو ypg در سوریه با نارضایتی داخلی و مخالفت ها در داخل قلمرو تحت کنترل و اداره آن همراه بوده و ناچارا ترکیه و دیگر قدرت های منطقه ای را بر آن داشته است تا نفوذشان را حفظ کنند. در نهایت، برتری بلامنازع ypg بسیج کردن جامعه ترکیه و کسب حمایت های منطقه ای را برای اردوغان در تهاجم علیه عفرین همانند دیگر تهاجماتش آسان تر کرده است و یک کارت با ارزش برای اردوغان در آستانه انتحابات ریاست جمهوری در سال جاری یا سال آینده خواهد بود.
تهاجم ترکیه به عفرین علاوه بر تاثیر بر انتخاب دوباره اردوغان، در برحه ای حیاتی پیرامون آینده سوریه و ژئوپلتیک منطقه ای صورت گرفته است. سخنان دو هفته پیش رکس تیلرسون وزیر خارجه آمریکا و اعلام استراتژی دولت ترامپ در مورد سوریه بویژه اعلام تشکیل نیروی 30000 نفره مرزی عمدتا از میان نیروهای ypg به مثابه آغاز رقابت بر سر نظم سیاسی سوریه پس از داعش بود. بخشی از هدف تهاجم نظامی ترکیه در عفرین فشار آوردن بر ypg بود اما این اتفاق همچنین برای کسب سهمی بزرگ تر در آستانه تلاش ها برای حل سیاسی بحران سوریه و تلاش جامعه بین الملل در این مورد و نیز بازسازی سوریه صورت گرفته است.
همچنان که ترکیه در دهه 1990 در مورد اقلیم کردستان و در مسئله خودمختاری غیررسمی کردها پی برد حضور برابر است با ریشه دواندن و قدرت گرفتن. ترکیه با همکاری با ائتلاف به رهبری آمریکا در اجرای برنامه پرواز ممنوع که خارج از ترکیه و در اقلیم کردستان صورت گرفت و ارتباط بیشتر برقرار کردن با اقلیم کردستان، هم نفوذ خود را در اقلیم کردستان بیشتر کرد و هم از برقراری ارتباط با اقلیم کردستان عراق نفع اقتصادی برد.
این مسئله می تواند در مورد سوریه تکرار شود. البته این امر تا زمانی که استراتژی آمریکا در آرام کردن ترکیه و هم زمان کارامد کردن کردهای سوریه برای ایجاد یک مانع درازمدت در برابر داعش محقق نشود امکان پذیر نیست. ایالات متحده در عفرین به طور خاص و غرب رود فرات به طور عام حضور چشم گیری ندارد اما ادعای آمریکا در مورد تلاش برای نظارت بر مراودات فرامرزی میان پ.ک.ک و ypg در درازمدت می تواند نگرانی های ترکیه را بر طرف کند هر چند این امر در ظاهر فقط یک تلاش نمادین محسوب شده و در حال حاضر ممکن به نظر نمی آید.
رها کردن کامل ypg در سوریه و در زمانی که آمریکا انتخاب های محدودی آن هم در زمانی که نظم امنیتی منطقه ای ناپایدار و حضور آن برای ثبات و بازسازی سوریه لازم است منطقی به نظر نمی آید. علاوه بر آن جداسازی پ.ک.ک و ypg در این مرحله غیرمعقول به نظر می آید. حتی اگر این دو گروه جدا شوند این مسئله از نظر سیاستگذاران ترکیه مورد تایید قرار نخواهد گرفت چرا که عمق مسئله که از نظر آنها جدایی طلبی کردها، دولت سازی که متاثر از سیاست پ.ک.ک است و نیز اقمار پ.ک.ک و کادرهای آن به هر شکل و فرم است حل نمی شود.
کنترل بحران و نیز ypg تنها زمانی ممکن است که ترکیه و پ.ک.ک دوباره به از سرگیری روند صلح سال 2014 بازگردند. بازگشت به روند صلح ممکن بوده و راه حلی بادوام خواهد بود. آمریکا می تواند از تبدیل شدن مناطق کردنشین سوریه به یک منطقه تحت سیطره ypg و قدرت گرفتن یک حزب جلوگیری کند و این امر مستلزم آغوش باز کردن برای حکمرانی بهتر و نهادسازی است تا این منطقه بتواند با یک استراتژی فعال و قدرتمند بر توسعه سیاسی مناطق کردنشین سوریه نظارت کند و نیز اطمینان حاصل شود که ypg قدرت، نهادهای محلی، اقتصاد و کمک ها برای بازسازی را به صورت انحصاری در اختیار نمی گیرد.
سیاست با امنیت هم پوشانی دارد. ترکیه نیز باید به نوبه خود درک کند که تهاجم آن نه تنها کردها و پایگاه پ.ک.ک را رادیکال تر می کند بلکه احتمال متحد شدن همه گروههای کرد سوریه را افزایش می دهد. تهاجم ترکیه ممکن است پ.ک.ک را به عنوان قهرمان ناسیونالیسم کردی در منطقه معرفی کند و به ضرر دیگر گروه های کرد در منطقه مانند اقلیم کردستان باشد که ترکیه و غرب رابطه ای تاریخی با آنها دارند. آمریکا باید در مسیر خود در سوریه تاریخ را با ایجاد یک استراتژی سیاسی برای کردها سوریه تکرار کند همانند آنچه برای کردهای عراق انجام داد در غیر این صورت خلا سیاسی از سوی رقیبان آن پر خواهد شد.
منبع: موسسه بروکینز
ترجمه: خبرگزاری کردپرس- سرویس جهان
کد خبرنگار: 40101
نظر شما