به گزارش کردپرس، متن این یادداشت که در کانال شخصی دکتر خدیو منتشر شده به شرح زیر است:
این پل زیبا که با معماری مکتب اصفهان ساخته شده بود و یادگار عهد حکومت امرای کردستان مکری بود، پس از سیصدسال بی هیچ دلیلی هنگام آبگیری سد نوبنیاد مهاباد در اواخر دهه چهل تخریب شد.
درست زمانی که در تهران نونوار شده با مدرنیسم دهه چهل برج میدان آزادی با تلفیق سبکهای معماری ایران باستان، اسلامی و غربی ساخته می شد.
سوال اینجاست در زمانه ای که ملکه وقت بدلیل علائق شخصی و تحصیلی و نیز بزک کردن سیمای استبدادی حکومت، به اندیشه حفظ میراث فرهنگی و باستانی مملکت افتاده بود، چگونه این فاجعه در روز روشن اتفاق افتاد و کک کسی هم نگزید؟
لازم به یادآوری است که دهه چهل و پنجاه زمانه ای بود که غرب ستیزی و ایده بازگشت به هویت و خویشتن خویش، نه تنها در عوالم روشنفکری بلکه در خود دربار هم طرفدارانی پروپاقرص داشت و از روشنفکران چریکی گرفته تا منورالفکران لانه کرده در دفتر فرح، همه در کاستن از نفوذ غرب و استفاده از عناصر بومی و سنتی برای بازتعریف هویت ایرانی متفق بودند.
در چنین شرایطی یک پل فاخر نه از سر سهو و غفلت بلکه باقصد و عمد تخریب شد. بدون شک خطای انسانی و نادانی عاملان و آمران عامل اصلی بود ولی این را باید در بستری بزرگتر دید:
ارتباطات مانند امروز نبود، موجهای سیاسی و فرهنگی پایتخت دیر به ولایات می رسید و تازه بدلیل قلت جمعیت تحصیلکرده به اندازه امروز مخاطب و گیرنده هم نداشت. به همین سیاق اخبار گوشه و کنار کشور هم به سرعت امروز به مرکز نمی رسید، فضای مجازی و شبکه های اجتماعی هم نبود تا با بازنمایی غول آسای امور خرد و درشت، جهان را کوچک و دم دست کند. غیر از اینها سرشت مطلقه حکومت و مناسبات اقتدارگرایانه حاکم بر آن، یحتمل در این حد هم اجازه انتقاد و بررسی و هم اندیشی نمی داد.
نظر شما