دشمن پشت دروازه ها/ متین مستوفی

سرویس ترکیه- اردوغان اکنون در سپهر سیاسی ترکیه دوستی جز باغچه لی ندارد. دراین تصویر اردوغان اسطوره ملی گرایی ترکی است و یک وطن پرست تمام عیار به شمار می رود.

رجب طیب اردوغان بی شک جنجالی ترین چهره سیاسی معاصر ترکیه است. شاید پس از کمال مصطفی پاشا در تاریخ جمهوری ترکیه هیچ شخصیتی به سان اردوغان وجود نداشته باشد که اینچنین در معرض نقد و مدح رسانه ها و افکار عمومی در ترکیه و جهان باشد. اردوغان 64 ساله طی سه دهه از یک سیاستمدار ناشناس پیرو نجم الدین اربکان به مقتدرترین شخصیت سیاسی ترکیه بدل شد.

وی اکنون بعنوان رئیس جمهور ترکیه سرتاسر تصمیمات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، مذهبی و... این کشور را اتخاذ می کند. مسئله ای که تنها به سمت ها و مقام های اردوغان مرتبط نیست، بلکه شخصیت این رهبر سیاسی ترک در اقتدار وی نقشی اساسی را ایفا می کند.

اردوغان به مانند سیاست داخلی، معمار و تصمیم گیرنده نهایی سیاست خارجی ترکیه نیز هست. نکته اساسی درخصوص تصمیمات وی، نخست غیرقابل پیشبینی بودن، دوم مسئله چرخش های بعضا 180 درجه ای در تصمیمات و در آخر قهرمان نمایی های وی است. مسئله ای که در دهه اخیر بیشتر در مسلک سیاسی اردوغان دیده می شود.

نکته حائز اهمیت در سیاست های اردوغان طی دهه گذشته دو موضع بارز و آشکارش در خصوص مسئله کردها و روابط با جهان غرب است. اردوغان پیشتر حامی مذاکره و تساهل در برخورد با کردهای کشورش بود. وی اوجالان را یک فرد محترم خواند و دستور مذاکرات پیدا و پنهان با تشکیلاتش یعنی پ.ک.ک را صادر کرد. در خصوص کردهای ترکیه معتقد به فضای باز بود و بعضا تسهیلاتی در زمینه زندگی آنها فراهم کرد. اردوغان تاجایی پیش رفت که ناظران سیاسی بیم آن را داشتند که به سرنوشت تورگوت اوزال رئیس جمهور اسبق ترکیه دچار شود. تا این جا وی قهرمان مصالحه با کردها و ضامن همگرایی و اتحاد کشورش بود.

اما از سال 2015 به یکباره بساط مذاکره با پ.ک.ک را برچید و جنگی شهری، طولانی و خانمان سوز با این گروه نظامی کرد را آغاز کرد. بسیاری از شهرهای کردستان ترکیه که تحت هژمونی پ.ک.ک قرار داشتند ویران شدند. شرناخ، جزیره، سور، و... شهرهایی بودند که گاها تا 50 درصد با کاهش جمعیت براثر جنگ و آوارگی روبرو شدند. شرناخ و جزیره به ویرانه ای بدل گشتند و صدها نفر جان خود را ازدست دادند. نه تنها هواداران پ.ک.ک بلکه رهبران سیاسی احزاب قانونی کرد ترکیه همچون ه.د.پ بازداشت شدند. نمایندگان کرد پارلمان به زندان افتادند و در یک کلام اردوغان دنیا را بر سر کردهای میانه روی که امید به اصلاح ارتباط با دولت مرکزی را داشتند، آوار کرد. این بزرگترین چرخش سیاسی اردوغان در خصوص کردها بود. حال دیگر کسی نمی تواند از حمایت اردوغان در زمینه حل مسئله کردها سخن به میان بیاورد. اکنون بزرگترین متحد داخلی وی، دولت باغچه لی رهبر افراطی ترین حزب سرشناس ترکیه است. حزب حرکت ملی حزبی پان ترکیست با رادیکال ترین سیاست ها علیه کردهای ترکیه است. اردوغان اکنون در سپهر سیاسی ترکیه دوستی جز باغچه لی ندارد. دراین تصویر اردوغان اسطوره ملی گرایی ترکی است و یک وطن پرست تمام عیار به شمار می رود.

اما در موضوع سیاست خارجی اردوغان چه می گذرد. شاید کسی فکر نمی کرد اولین مسلمانی که جایزه کمیته آمریکایی یهودیان به وی اعطا شد، امروز در سیاست بین الملل دوستی در میان غربی ها نداشته باشد. اردوغان در سفر دهه پیش خود به آلمان از آلمانی های ترک تبار خواست تا زبان این کشور را فرا گیرند و با فرهنگ آلمانی سازگار شوند، بارها از اروپا حمایت کرد و سعی نمود تا استاندارد های لازم برای پیوستن به اتحادیه اروپا را ایجاد کند. در این صحنه اردوغان رهبری با استاندارد های دموکراسی غربی است. قهرمانی که ملتش را در جهان سربلند می کند.

وی در آغاز دوران نخست وزیری معتمد غرب بود و کسی فکر نمی کرد زمانی شرکای اروپایی و آمریکایی خود را یاغی، دزد، و قاتل معرفی کند.

اما امروز تصویری که اردوغان در میان غربی ها از خود ترسیم کرده است، دشمن شماره یک است.

اکنون سوال اینجاست که چه چیزی اردوغان و مواضعش را به شرایط کنونی کشانده است. ذکر تیتر وار مسائل زیر خالی از لطف نیست.

اردوغان طی دو دهه فعالیت سیاسی موثر خود نشان داده که همواره درپی آنست که تصمیم گیرنده نهایی باشد. پس از نخست وزیری، کم کم عبدالله گل را از شخص شماره یک آک پارتی به زیر کشید و هر چهره ای را که قصد طرح شدن بیش از اندازه دلخواهش در سیاست ترکیه را داشت، زمین زد. به جزعبدالله گل، نمونه های فراوانی در این خصوص وجود دارد. داوود اوغلو، دمیرتاش، قلیچدار اوغلو و شمار زیادی از اعضای آک پارتی با غضب اردوغان عملا از میدان سیاسی ترکیه به حاشیه رانده شده اند. اردوغان ثابت کرده که از خواسته هایش پا پس نمی کشد و در خصوص نفر شماره یک بودن نیز با کسی شوخی ندارد. زمانی که مشاهده کرد بها دادن به کردها می تواند قدرتش را تضعیف کند، میز مذاکره با کردها را واژگون کرد. مهمترین مسئله در خصوص این تصمیم اردوغان به آرای بالای دمیرتاش در انتخابات ریاست جمهوری و ورود ه.د.پ به پارلمان ترکیه به قیمت ریزش کرسی های آک پارتی بر می گردد. اردوغان حتی پس از این مسئله منتظر ماند تا کردها بعنوان متحد پشت سر وی قرار گیرند اما با امتناع آنها از پیروی از اردوغان، یکی از همان چرخش های 180 درجه ای وی رخ داد.

در خصوص جامعه بین الملل نیز اردوغان به این نتیجه رسید که اروپا و آمریکا ممکن است در پی حذف شخص وی از عرصه سیاسی ترکیه باشند و تمایلاتی را در غربی ها مشاهده کرد که ممکن است به حذف وی منجر شود. مهمترین رقبایش را فتح الله گولن و پیروانش یافت و در صدد حذف آنها بر آمد. کودتا را نتیجه نقشه غربی ها بحساب آورد و به یکباره دشمن را پشت دروازه های استانبول دید و چرخش بعدی وی رخ داد.

اکنون اردوغان فرمانش را به سمت روسیه و ایران تا حدی کج کرده است. اما روس ها و حتی ایرانی ها نیک می دانند که این دوستی تا زمانی بردوام است که اردوغان منافعش را در آن ببیند. به همین دلیل است که نه ایران و نه روسیه تمام سیب هایشان را با اردوغان به شراکت نگذاشته اند. موضع ایران در خصوص مسئله عفرین، و مواضع روسیه در قبال دولت اسد، این مسئله را به روشنی نشان می دهد.

شاید توصیفی از وضعیت اردوغان در میانه درگیری های خاورمیانه، نشانه ای از سیاست های بین المللی وی باشد. اردوغان اسد را تروریست خطاب کرد و وعده نماز ظهر در دمشق و حلب را داد. وی با آمریکا روابط پرتنشی دارد و دیدارهای دیپلماتیک اخیر مقامات دو کشور این مسئله را اثبات می کند. فرانسه و آلمان(والدین اتحادیه اروپا) امکان عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا را در حد محال می دانند. عربستان و امارات بر سر مسئله قطر روابط سستی با اردوغان دارند. ایران و روسیه به چشم یک دوست-دشمن به وی می نگرند. جمهوری چک حاضر نشد یک شخصیت سیاسی سابق کرد سوریه را به ترکیه تحویل دهد(مقایسه کنید بازمانی که نیمی از سازمانهای جاسوسی جهان به خاطر ترکیه در پی دستگیری و تحویل اوجالان رهبر کردهای ترکیه به این کشور بودند). هر از چندگاهی یک سفیر اروپایی به خاطر اقدامات کشورش به وزارت خارجه ترکیه احضار می شود. مصر پس از جمع کردن بساط اخوان المسلمین ترکیه را دشمن خود می داند. ارمنستان، یونان، قبرس و... نیز که کماکان دشمن ترکیه هستند.

این اواخر سفرهای شاخ آفریقا و آسیای دور و آمریکای لاتین اردوغان ما را به یاد یکی از روسای جمهور هم کیش و مسلک اردوغان می اندازد.

اما این ها به کنار، اردوغان مرزهایش را شدیدا نا امن می بیند و درحال نبردی همه جانبه با گروهی از کردهای نظامی است که چند سالی از تاسیس حزبشان نمی گذرد. وی می خواهد با حذف این گروه سیاسی نظامی، بقول خودش دشمنان را از پشت دروازه های کشورش دور کند. اما مسئله اصلی اینجاست که آیا دشمن پشت دروازه ها، چندهزار کرد سوری با اسلحه های ابتدایی در قیاس ارتشی ناتویی هستند.

اردوغان شاید سال 2019 مجبور به ستیزی دیگر با دشمنانش شود. اما آن زمان چه کسی دشمن است را باید به انتظار نشست.

لب کلام اینکه برای کسی که می خواهد خود را قهرمان و تک تیرانداز وطن پرست جلوه دهد، همیشه یک دشمن پشت دروازه ها منتظر است. زمانی کردها، زمانی گولن، زمانی روسها و هواپیماهای مزاحمشان، غربی ها و... پتانسیل دشمن شدن را دارند.

کد خبر 54571

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha