این در حالی است که در ایران باستان مقر حکومتی و یا محل جمع آوری نیروها برای انجام کارهای حکومتی ارگ نامیده می شد که رییس ارگ ، ارگبد نامیده می شد که بالاترین مقام نظامی آن دوران بود که آن زمان اردشیربابکان آن را مختص خود کرده بود همچنان که بالاترین مقام دینی نیز به همین شاه ساسانی اختصاص یافت.این محل جمع آوری سپاه در بندهشن به صورت کورنگ آمده است.
آنچه ذکر آن در این باره ضروری است اینکه نامگذاری این سازه دوره ساسانی با نام خانهاربابی متناسب با سازه نیست همچنان که نامگذاری این کهن شهر اسطوره ای با نام سیمره نمیتواند برای این شهر کسب اعتبار کند.
کهن شهر مهرگان کده، ششمین اثر ملی ثبت شده ایران است و به نظر می رسد کهن ترین شهرایران _باستان است که بدین صورت با تمام اجزای باستانی خود باقی مانده است.
گرچه اعتبار این کهن شهر ممکن است کمتر از آثار دیگر ایران باستان مثل تخت جمشید، پاسارگاد، کتیبه بیستون، معبد چغازنبیل و مجموعه تاق بستان باشد ولی وسیعترین مجموعه آثار ملی ایران است.
گرچه در حدود 1200 سال از نام سیمره میگذرد ولی مهترین بحث در مورد این کهن شهر ، بحث اسطوره ای آن است آنجا که افراسیاب تورانی بیشتر روزهای تسلط بر ایران شهر را در بابل و مهرگان کده میگذراند و کاریز( قنات ) های این شهر را ویران میکند بطوری که هم کنون نیز آثار همین کاریزها وجود دارند.
سند دیگر و آنچه بر اعتبار این شهر می افزاید نوشته های مورخ ایرانی تبار ارمنی، موسی خورناسی است ( متوفی به سال 490 میلادی ) که مهرگان کده را یکی از 9 ایالت غربی اسقف نشین و یا آن طور که یوزف ماکوارت ترجمه کرده است یکی از 9 ایالت ورآفتاب می باشد.
ورآفتاب واژه ای است که می توان آن را معادل با واژه ی اوستایی و محلی ( هوره تاو) دانست که این واژه اخیراً در زبان پهلوی نزدیک به آنچه می باشد که هم اکنون لکی نامیده می شود.. اگر فرض بر این شود که موسی خورنی در لحظه درگذشت این جملات را نوشته باشد!!!( فرض خلاف ) سابقه این کهن شهر با نام مهرگان کده به 1528 سال می رسد و البته مشخص است که سابقه این نام بیشتر از آنچه می باشد که ما آن را فرض کرده ایم .
گفته شده است که موسی خورنی120 سال عمر کرده است و این عدد گرچه نمیتواند مورد قبول باشد و یا حداقل مورد تردید واقع است ولی بیان کننده قدمتی طولانی تر از 100 سال از 490 میلادی است و از آن مهم تر اعتباری برای این کهن شهر و آوازه آن در دنیای باستان می باشد.
اما آنچه که گفته های موسی خورنی را تایید میکند نگرش های ند گانه ای است که در ذیل عنوان می شوند:
الف- قیام و دعوت عیسویان در زمانی قبل از آن می باشد که موسی خورنی بیان کرده است که از ماد و تا میان رودان پیشرفت داشته است به طوری که بسیاری از نواحی ارمنستان و کردستان در مشرق دجله تا کرکوک و در حلوان و گندی شاپور و شوش و هرمزد اردشیر و.. را در بر گرفته است و این مربوط به زمان شاپورساسانی است و دقیقا گفته های موسی خورنی را تایید میکند و آن طوری که موسی خورنی بیان میکند مهرگان و ماسپذان اسقف نشین بوده اند و نزدیکترین محل از کوهستان زاگرس تا میان رودان بوده اند.
ب- نامه قباد ( 530-490 م ) و با کواذ ساسانی هست که در کتاب مختصر البلدان ابن فقیه همدانی و همچنین احسن التقاسیم مقدسی آمده است که طی این نامه خصوصیات مردمان شهر های ایران از جمله مهرگان کده(دره شهر کنونی) و ماسپذان آمده است.
ج- شاهد دیگر ما در این گفتار راه سنگ فرش شده میرو، ره در میلَ و یا میلَ آفتاو و یا همان گردنه هور در شهرستان کنونی دره شهر است. میرو همان میهرو در اوستا و یا همان میترا و یا میثر است که در اوستا از آن نام برده شده است یا همان مهر است. این همان راهی است که مهرگان کده را به معابد سرخ دم لکی و لری در کوهدشت وصل میکند و یا به زبان ساده تر همان راه مهر و یا راه میترا است .
د- نکته دیگر مربوط به تنگه بهرام چوبین شهرستان دره شهراست که آن را منصوب به بهرام چوبین ساسانیان دانسته و نوشته اند، به همین صورت به بازدیدکنندگان معرفی شده است و این در حالی است که سپهبد رزم آرا از تنگه بازدید و از زبان بومیان آن را با نام تنگه بهرام چوبینه در کتاب خود جغرافیای نظامی پشتکوه درسال 1320 معرفی کرده است.
نظر شما