بی گمان اعلام برگزاری انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری در ترکیه مهمترین رخداد سال جدید شمسی این کشور بود. 7 تیر ماه امسال به عنوان روز برگزاری انتخابات از سوی دولت ترکیه اعلام شده است. اما مهمتر از تاریخ برگزاری انتخابات، وضعیت صف آرایی رقبا در ترکیه است. آنچه امروز تنها امر قطعی در خصوص انتخابات ریاست جمهوری ترکیه بنظر می رسد نامزدی رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور کنونی در قالب ائتلاف جمهور میان حزب عدالت و توسعه و حرکت ملی است. بجز حزب حرکت ملی که عملا در آک پارتی(حزب عدالت و توسعه) ذوب شده است، اکثر قریب به اتفاق احزاب مطرح در پی شکست دادن رئیس جمهور مستقر هستند. از حزب اصلی اپوزیسیون یعنی حزب جمهوری خواه خلق گرفته تا حزب کردی دموکراتیک خلق ها و حزب تازه تاسیس خوب، حزب سعادت و غالب جریانهای چپ ترکیه درپی پایان دادن به دوران اقتدار اردوغان هستند.
شاید هنگامی که به اسامی رهبران احزاب مخالف نگاهی بیندازیم با نامهایی مطرح و نسبتا اثرگذار در سیاست ترکیه روبرو می شویم. مرال آکشنر، کمال قلیچدار اوغلو، صلاح الدین دمیرتاش و... . اما چنانچه از مخاطبان دائمی رخدادهای ترکیه باشیم نیک می دانیم که همه این سیاستمداران بارها در برابر رجب طیب اردوغان مزه تلخ شکست را به روشهای گوناگون چشیده اند.
حزب جمهوری خواه خلق که یک جریان چپ گرا محسوب می شود به رهبری قلیچدار اوغلو طی سی و اندی سال گذشته هیچگاه نتوانسته است بیش از 26 درصد آرای انتخابات های مهم را کسب کند. آرای حزب طرفدار کردها نیز طی سالیان اخیر حول 10 الی 12 درصد آرا همواره متغیر بوده است و حزب ملی گرای خوب به رهبری خانم مرال آکشنر تنها جریان فعلی است که به طور مستقل تاکنون در معرض آرای مردمی قرار نگرفته است. در واقع این حزب انشعابی در حزب هوادار دولت حرکت ملی بود و اکنون بر آن است تا سخن جدیدی نسبت به سابقه و گذشته اعضایش به جامعه ترکیه عرضه کند.
آنچه نظرسنجی ها در ترکیه عرضه کرده اند نشان می دهد که تاکنون این جریان سیاسی نیز آرایی نزدیک به سبد رای حزب کردی دموکراتیک خلق ها دارد. این سه حزب به علاوه سیاهه ای از احزاب کوچک و بزرگ دیگر که سبد رای آنها سر هم به 2 درصد هم شاید نرسد، قصد دارند بزرگترین ستیز انتخاباتی معاصر در ترکیه را با دولت حاکم به راه بیندازند.
با حسابی سرانگشتی می توان فهمید رقابت سنگینی در جریان است اما در یادداشت حاضر برآنم تا اشاره ای به شاه کلیدهایی که می تواند هرکدام از طرفین ماجرا را موفق یا مغلوب کنند، داشته باشم.
اردوغان
شخصیتی که در یادداشت های قبل بسیار به وی پرداخته ام. سیاس، زیرک، فرصت طلب و از سویی دارای محبوبیت مردمی وسیع. وی شاید به تنهایی بیش از 40 درصد آرای مردم را بی چون و چرا نمایندگی می کند. اردوغان در عین حال فردی با خصوصیات استبدادی است. وی از بر زبان راندن سخنان رادیکال ابایی ندارد و بعضا تصمیمات جنجالی فراوانی اتخاذ می کند که صدای شرق و غرب و مخالفان داخلی اش را در می آورد.
در کل اردوغان موافقان سینه چاک و دشمنان قسم خورده کمی ندارد. شاید به اندازه هوادارانش قریب به 40 درصد جامعه ترکیه از وی متنفر هستند. دشمنانی که شاکله آنها را بیشتر سکولارها و کردهای ترکیه تشکیل می دهند. اما هردو یعنی هم موافقان و هم مخالفان وی که روی هم رفته بیش از 80 درصد آرای ترکیه را تشکیل می دهند، تعیین کنندگان نهایی سرنوشت انتخابات آتی نیستند. بلکه اقلیت قریب به 20 درصدی جامعه ترکیه که حب و بغضشان نسبت به اردوغان ملاک تصمیم گیری آنها نیست می توانند ورق را برگردانند. در واقع 40 درصد جامعه ترکیه با هدف ادامه حکومت آقای اردوغان و با رضایت نسبت به عملکردش در قیاس با دیگران، معتقد به ادامه راه وی هستند. در مقابل سه حزب مخالف یاد شده و هوادارانشان که آنها نیز نزدیک به 40 درصد جامعه ترکیه هستند با هدف حذف آقای اردوغان و پایان اقتدار وی و البته هرکدام با هدف ایجاد دولت هایی با ویژگی های متفاوت در مقابل رئیس جمهور مستقر صف آرایی کرده اند.
کلید در دست اقلیت است
اما جمعیت اثرگذاری که به نظر می رسد در انتخابات پیش رو می توانند نتیجه نهایی را تعیین کنند، قریب به 20 درصد آرا را تشکیل می دهند و می توانند با افزوده شدن به سبد هریک از رقبا، صندلی ریاست جمهوری را به آنها هدیه دهند.
نکته حائز اهمیت در مقطع کنونی، جذب این جمعیت 20 درصدی از سوی هردو طرف رقابت است. حال این جمعیت ناهمگون 20 درصدی چه گرایش هایی دارند. به عقیده بنده بررسی این مسئله می تواند پرده از معمای رفتارهای انتخاباتی بعضا تعجب آور رقبا بردارد.
تقریبا نیمی از این اقلیت مردد را کردهای مخالف پ.ک.ک و غالبا استانبول نشین تشکیل می دهند. آنها در سبد رای حزب کردی دموکراتیک خلق ها جای نمی گیرند، چرا که با ادبیات چپ بیگانه هستند و عموما این حزب را دنباله پ.ک.ک می دانند. آنها غلظت فرهنگ کردی خود را ازدست داده اند و غالبا به زبان ترکی سخن می گویند، در فضای شهرنشینی و اقتصاد محور استانبول استحاله شده اند و دغدغه آنها بیش از آنکه توجه به فرهنگ آبا و اجدادیشان باشد، مسائل اقتصادی است. این بخش جامعه ترکیه غالبا صبغه مذهبی هم دارند و از جریانات سکولار ترکیه متمایز هستند. اقتصاد آنها به امنیت گره خورده است و ثبات کشور را بیش از هرچیزی دوست دارند و به همین دلیل از اقدامات پ.ک.ک در جهت نا امن کردن ترکیه بشدت عصبانی هستند. البته طی چند سال اخیر با تغییر فاحش رفتارهای آقای اردوغان آنها از وی نیز فاصله گرفته اند و در حالی که زمانی یکی از عوامل پیروزی های کثیر وی بودند، امروز دیگر حاضر به پشتیبانی از اردوغان نیستند چرا که اقدامات رادیکال اردوغان و گرایش شدید وی به رفتارهای ناسیونالیستی نیز به شدت این قشر را رنجانده است. در نهایت علامت بوزقورتی که آقای اردوغان در یکی از سفرهای داخلی اخیرش نشان داد، پیوند این بخش از جامعه ترکیه با وی را بکلی قطع کرد. چرا که این بخش علی رغم نداشتن تعصبات کردی همواره بخاطر ریشه های کردیشان مورد آزار و اذیت گروههای ناسیونالیست رادیکال ترک قرار گرفته اند.
همه چیز به رفتار خانم آکشنر بستگی دارد
این بخش از جامعه بشدت مورد توجه حزب جدید التاسیس خوب قرار گرفته است. خانم آکشنر طی رفتارهای سیاسی اخیر خود نشان داده که بی میل به جذب این بخش از جامعه کردی ترکیه نیست. وی در همان اوان تشکیل حزب خوب، خود را دارای ریشه های کردی معرفی کرد که خانواده اش سالیان پیش از مناطق کردنشین ترکیه مهاجرت کرده اند. خانم آکشنر از ایل و تبار کردی خود رونمایی کرد و سپس مرزبندی قاطعی هم با جریانهای اقماری پ.ک.ک ترسیم کرد و در نهایت به دلجویی از جامعه کردی شهرنشین این کشور پرداخت و بر حل مسائل آنها در امور روزمره زندگی و کسب و کار وایجاد فضای اقتصادی برابر برای آنها تاکید کرد. آکشنر سودای جذب این دسته از کردهای ترکیه را در سر دارد و می داند آنها از کرد بودن خود تنها به مورد تعرض واقع نشدن از سوی جریانهای افراطی راضی هستند و صرفا دغدغه های امنیتی و اقتصادی دارند.
حزب جمهوری خواه خلق نیز مدتهاست که در پی اقتاع این بخش از کردهای ترکیه است اما بنظر می رسد پیشرفت چشمگیری در این زمینه نداشته است چرا که عقبه چپ گرای آنها مانع بزرگی در این زمینه است. در خصوص این بخش از کردهای ترکیه در نهایت به نظر می رسد که آرای آنها یقینا به سبد رای ائتلاف جمهور ریخته نمی شود و این مخالفان هستند که می توانند روی رای آنها حساب باز کنند و این مخالفان را یک قدم به پیروزی نزدیک می کند.
سکولارهای مردد
بخش دیگری از جامعه 20 درصدی یاد شده ترک های ملی گرا اما نه چندان رادیکال هستند که درعین ملی گرایی مخالف جنگ و نا امنی در کشور هستند و غالبا در غرب ترکیه زندگی می کنند. این بخش از جامعه ترکیه مذهبی نیستند و گرایشهای سکولار دارند. آنها شدیدا از پ.ک.ک واهمه دارند و هرصدای مخالف پ.ک.ک را تایید می کنند. با جامعه کردهای ترکیه کم ارتباط هستند اما رفتارهای رادیکالی با آنها ندارند. به زندگی به سبک غربی گرایش دارند وچندان موافق ماجراجویی های بزرگ دولتها نیستند. این بخش از جامعه ترکیه باتوجه به سکولار و غرب گرا بودن میانه خوبی با جریانات چپ ترکیه ندارند و انتخاب اخر آنها حزب جمهوری خواه خلق و دموکراتیک خلق ها خواهند بود. آنها درمیان انتخاب ائتلاف جمهور و حزب خوب ترکیه گیر کرده اند. این دسته از برخوردهای قاطع دولت با پ.ک.ک در سالهای اخیر و همچنین پ.ی.د در سوریه رضایت دارند. اما مشکل آنها با آقای اردوغان و حزب حاکم ، مواضع و گرایش های مذهبی است. در این اواخر سرنخ تلاش های آقای اردوغان برای جذب این بخش از جامعه ترکیه را می توان در دیدارهای ماههای اخیر وی با سلبریتی ها و هنرمندان لائیک و بعضا غرب گرای ترکیه یافت. اردوغان قصد دارد به این بخش از جامعه ترکیه اطمینان دهد که تفکرات مذهبی وی و دوستانش سدی برای زندگی به سبک غربی این بخش از جامعه ایجاد نمی کند. چنانچه اردوغان بتواند این اطمینان را به جامعه هدف خود منتقل کند به نظر می رسد بخش اعظمی از این دسته از مردد ها در انتخابات به سبد رای وی اضافه می شوند. اما اگر رئیس جمهور هوشمند و فرصت طلب ترکیه در این راه اندکی بلغزد بازهم این حزب خوب است که برای جذب این جامعه هدف کمین کرده است. حزب خوب نه آن شدت علایق مذهبی آک پارتی را دارد و نه مانند احزاب دموکراتیک خلق ها و جمهوری خواه خلق میانه ای با افکار چپ دارد و نه هوادار مصالحه با پ.ک.ک است. بلکه گرایش سکولار در حزب خوب دیده می شود و ملی گرایی هم مولفه اصلی این حزب است و در عین حال پایبند به آرمان آتاتورک در خصوص جدایی دین از سیاست است.
در هر حال به نظر می رسد رقابت بر سر اقناع جامعه هدف 20 درصدی در انتخابات طی روزهای آینده به اوج خود برسد و یقینا جذب این بخش مردد جامعه ترکیه، پیروزی در انتخابات را برای هریک از طرفین ماجرا می تواند تضمین کند.
چیزی که اکنون به چشم می آید، واهمه همه طرف ها از عملکرد حزب خوب است. حزبی که پتانسیل جذب درصد بالایی از این قشر مورد بحث جامعه ترکیه را دارد. به نظر می رسد رفتارهای انتخاباتی و تصمیمات خانم آکشنر طی کمتر از 2 ماه باقی مانده به روز موعود می تواند سرنوشت آینده ترکیه را رقم بزند.
البته مخالفان دولت باید این نکته را به یاد داشته باشند که آرای 51 یا حتی 52 درصدی آنها می تواند به منزله پیروزی نباشد چرا که آنها نیک می دانند آقای اردوغان تقریبا کلیه نهادهای اثرگذار ترکیه از ارتش و پلیس گرفته تا قوه قضائیه و بعضا کمیسیون انتخابات را زیر سلطه خود دارد و اختلاف رای کمتر از 2 و 3 درصدی تضمینی برای پیروزی مخالفان نیست. ترکیه شباهتی به دموکراسی هایی مانند فرانسه، آلمان و... ندارد تا کوچکترین تشکیکی در سلامت انتخابات وارد نباشد و رفراندم قانون اساسی کشور این مسئله را بخوبی اثبات کرد. لذا مخالفان باید چنان اقتداری در آرای خود داشته باشند که هزینه تخلف گسترده در انتخابات آنچنان زیاد شود که اردوغان هم از پس آن برنیاید. امری که زمان آن را مشخص می کند. اما در شرایط فعلی ترکیه که در وضعیت اضطراری به سر می برد و با توجه به رفتارهای آقای اردوغان که روز به روز رادیکال تر می شود بنظر می رسد رویای به زیر کشیدن اردوغان چندان به واقعیت نزدیک نیست. شرایط فعلی ترکیه امیدی برای تغییر وضع موجود به دست نمی دهد و عدم قاطعیت احزاب مخالف هم به این مسئله دامن می زند و درکل شکست آک پارتی و آقای اردوغان سخت به نظر می رسد مگر آنکه در روزهای پیش رو اتفاقات دیگری در سپهر سیاسی این کشور رخ دهد.
بنده دو سال پیش طی یادداشتی در روزنامه شرق عنوان کردم که صدای پای فاشیسم از همسایه شمال غربی ما به گوش می رسد و به نظر می رسد که کماکان این مسئله آینده ترکیه را شدیدا تهدید می کند و انتخابات سرنوشت ساز پیش رو می تواند بزنگاه تاریخی این نگرانی عمیق باشد.
متین مستوفی
نظر شما