4 می 1937... تاریخ تصویب آغاز یک قتل عام بزرگ توسط هیئت وزیرات دولت جمهوری ترکیه که از آن به عنوان قتل عام درسیم یاد می شود، است. واقعه ای که با گذشت 81 سال از آن، همچنان بخش بسیار بزرگی از آن مجهول باقی مانده است. ده ها هزار انسان کشته، ده ها هزار تن دیگر از خانه هایشان، سرزمینشان، فرهنگ و هویتشان مجبور به کوچ اجباری شده اند. علوی ها/ قیزیل باش ها، کردها و کرمانج ها/ زازاها از هویت و فرهنگ خود جدا شده، قتل عام شده و مجبور به مهاجرت شدند. قتل عامی که بر اساس مدارک رسمی در آن 13 هزار انسان و بر اساس مدارک محلی و شواهد باقی مانده 50 هزار انسان در آن کشته شده اند.
قبل از هر چیزی باید ابتدا به این سوال پاسخ داده شود که آیا واقعا در سال 1937 و 1938 میلادی در درسیم ترکیه عصیانی به وجود آمده است یا نه؟ در طول تاریخ جواب های بسیار متفاوتی به این سوال داده شده است. آرشیوهای بسیار مختلفی در خصوص پاسخ دادن به این سوال از سوی هر کدام از دیدگاه ها وجود دارد ولی آیا واقعا درسیمی ها مخالف جمهوریت ترکیه بودند؟ در بررسی های کلان صورت گرفته در خصوص رفتار و عملکرد علوی ها/ قیزیل باش ها در خصوص دوران گذر از عثمانی به جمهوری ترکیه نتایج بسیار جالبی به دست آمده است که به طور خلاصه می توان این گونه بیان کرد: مخالفت درسیمی ها با جمهوریت ترکیه و این که دائما در یک حالت عصیان به سر می بردند یک واقعیت غیر قابل انکار از سوی تاریخدانان ترکیه است ولی در این میان یک حقیقت وجود دارد که همواره از سوی این دیدگاه نادیده گرفته شده است. جمعیت اتحاد و ترقی که جمهوریت ترکیه را به ارمغان آورد و در مبارزه با عثمانی حرف اول را میزد در درون خود علوی های بسیار زیادی را جا داده بود. در اولین مجلس تشکیل شده تحت قالب جمهوری ترکیه علوی ها و درسیمی ها حضوری گسترده داشته اند که این خود دال بر رد تمام ادعاهای مطرح شده در خصوص مخالفت درسیمی ها با جمهوریت ترکیه است. ظلم هایی که به علوی ها / قیزیل باش ها در 400 سال خلافت عثمانی ها صورت گرفته است نمی توانست علوی ها را طرفدار عثمانی و مخالف جمهوری ترکیه کند.
ولی با گذشت زمان برخی قبایل درسیمی با در نظر گرفتن سیاست هایی که علیه آنان اعمال می شد به این نتیجه می رسند که جمهوری ترکیه هیچ تفاوتی با عثمانی ها نداشته و از این رو دست به اعتراضاتی می زنند که حکومت وقت ترکیه این مسئله را به عنوان "مسئله امنیت" مطرح می کند. بخش بسیار کوچکی از درسیمی از تحویل سلاح ها به مراکز ژاندارمری خودداری کرده و برای حفظ خانه، سرزمین، باور، اعتقاد، طرز زندگی و هویت خود شروع به مقاومت کردند. این که مقاومتی به وجود آمده بود غیرقابل انکار است ولی این یک مقاومت مشروع و برحق بود. ولی مقاومتی بسیار ضعیف و شکننده به حساب می آمد. مقاومتی که در نهایت به شدیدترین نحو ممکن با استفاده کنترل نشده قوه قهریه سرکوب می شود. سرکوبی که از 4 می 1937 شروع شد با تمام دردها، رنج ها و غم هایی که به یکی از صفحات سیاه تاریخ ترکیه تبدیل شده است تا 1939 ادامه پیدا می کند. 72 هزار انسان مستقیم و غیرمستقیم تحت تاثیر قرار گرفتند. دختر بچه ها به فرزند خواندگی داده شدند. انسان های زیادی تبعید شدند که در شرایط بد تبعید یا مرده و یا ناپدید شدند.
قتل عامی که به عنوان یکی از صفحات مجهول تاریخ کردهای ترکیه به حساب می آید امروز 81 ساله شد ولی با گذشت 81 سال از این فاجعه بسیاری از ابعاد این واقعه همچنان در هاله ای از ابهام باقی مانده و حقیقت ها علی رغم گذشت 81 سال برملا نشده است.
خبرگزاری کردپرس/سرویس ترکیه/ محمد شریفی کرجان
کد خبرنگار: 30102
نظر شما