به گزارش کردپرس، متن یادداشت دکتر خدیو که امروز سه شنبه در کانال رسمی وی به نام شارنامه منتشر شد به شرح زیر است:
همیشه پشتکار، پیگیری، خستگی ناپذیری و مهارت و استعداد نماینده مهاباد را در حوزه امور اجرایی ستایش کرده ام، اما این مانع نقد و بازخوانی برخی مواضع سیاسی نامبرده نیست.
در روزهای گذشته وی دوبار خواستار استیضاح رییس جمهور شده است.
طرح پرسش از رییس جمهور و نقد مسئولان ارشد نه تنها مورد مذمت نیست، بلکه ضرورتی انکارناپذیر و لازمه توسعه سیاسی کشور است.
اما بازتاب گسترده اظهارات جلال محمود زاده در رسانه های جناح مخالف دولت و همپوشانی آن با قرائن و شواهد دیگر نشان از این ندارد که به فرض انگیزه سالم گوینده هم، انگیخته ها و پیامدهای آن به سود جمهوریت نظام و مصالح کلی و بلندمدت شهروندان تمام شود.
استیضاح رییس جمهور و طرح عدم کفایت سیاسی آن چه در صورت جدی آن مانند حذف بنی صدر و چه در نسخه جنگ روانی آن مانند تهدید احمدی نژاد به آن، یک " بازی بزرگان " و محصول کنش و واکنشهای بلوک قدرت است.
صد البته " بزرگانه " بودن آن به معنای فضیلت مندی و شانیت ویژه بازیگران آن نیست که مثلا نمایندگان کرد و اهل سنت فاقد آن باشند، بلکه حکایت از قدرت محور بودن ماهیت بازی است. الزامی که باعث می شود نمایندگان کرد راهی به آن نداشته باشند و جز در نقشهای دست چندم به کار گرفته نشوند.
هیاهوی فعلی هم از دو حال خارج نیست: یا مانند بنی صدر قضیه جدی است و ساختار قدرت در آستانه یک دگرگونی جدید و بدیع است و یا جنگی روانی برای امتیازگیری از حریف و زمینه سازی برای انتخابات آتی است.
اگر گزینه اول را فرض بگیریم نمی توان از کنار مقدمات و زمینه های قبلی مانند ضرورت ریاست نظامیان برای گذار از دشواریهای فعلی و تجسد رضاشاه در فضای فکری و سیاسی گذشت. با این نگاه تشخیص پیامدهای عملی چنین ایده ای و آسیبها و خسارتهای آن دشوار نخواهد بود. امری که منطقا نمایندگان مردم و بویژه وکلای کرد نباید به آسانی از کنار آن بگذرند.
اگر هم این بحثها جنگ روانی و هیاهوی برای هیچ باشد که محتلمتر هم هست، باز پیشاهنگی و جلوداری نمایندگان کرد که در هفت آسمان سیاست ایران ستاره ای ندارند، به صلاح و وافی به مقصود نیست.
در مملکتی که نهادهای سیاسی هنوز آن اندازه رشید نیستند که جای لابیگری و بخشی نگری و رایزنیهای پشت پرده را بگیرند و "رابطه" جای ضابطه را گرفته، درافتادن با مجموعه دولت ناگزیر به مبارزه ای نابرابر و بی سرانجام تبدیل خواهد شد. تبعات این امر برای نماینده ای که در پیگیری امور ریز و درشت حوزه انتخابیه اش زبانزد و نمونه است، ویرانگر خواهد بود.
آنچه گفته شد به معنای بری کردن روحانی و دولتش از نقد نیست. کارنامه دولت در برخی حوزه ها واقعا جایی برای دفاع نمی گذارد و در برخی حوزه ها نیز نباید شکاف قدرت و مسئولیت را فراموش کرد.
جان کلام اینکه در هیچ حالتی نمی توان از اولویت بندی مسائل غفلت کرد و مشخصا نباید امور فرعی را بجای مسائل عمده و اصلی نشاند.
نظر شما