قریب به 20 ماه از بازداشت صلاح الدین دمیرتاش رئیس سابق حزب دموکراتیک خلق ها می گذرد. وی مدتها بود که بعنوان یک رهبر جوان در مناطق کردنشین ترکیه فعالیت های سیاسی و غیر نظامی را علیه نظام حاکم ترکیه آغاز کرده بود. همین فعالیتهای قانونی وی منجر به راهیابی گسترده همفکرانش به پارلمان ترکیه شد و رجب طیب اردوغان رهبر ترکیه تا چشم بازکرد 80 نماینده کرد را در پارلمان بزرگ ترکیه درکنار پیروانش دید. زنگ خطری جدی برای آرمانهای ترکهای رادیکال به صدا در آمده بود. کردها در پارلمان اقلیتی جذاب را تشکیل داده بودند و برای نخستین بار بصورت سیستماتیک و حزبی بخشی از حاکمیت کشور ترکیه شده بودند. این دستاوردها بزرگتر از آن است که به یک فرد نسبت داده شوند ولی به یقین کاریزما و تصمیمات دمیرتاش در این نتایج نقش درخور توجهی داشتند. بنده بر آن نیستم که وارد مقوله پ.ک.ک و دخالت های بعدی آنها در این موفقیت ها شوم و دلایل شکست های مکرر بعدی کردها را تشریح کنم. مراد بنده بررسی وضعیت فعلی سیاستمدار، هنرمند و حقوقدان جوان کرد صلاح الدین دمیرتاش است.
وی از سوی حزب متبوعش به عنوان نامزد انتخابات پیش روی ریاست جمهوری ترکیه معرفی شده است. سوای دلایل و ارزش گذاری این انتخاب، برآن هستم تا نگاهی به شرایط فعلی دمیرتاش و موضع و موقعیت اردوغان در برابر وی بیندازم.
سیاستمداری صلح طلب که هرگز سابقه فعالیت نظامی نداشته است وتمام عمر یا به فراگیری وکالت ودانش حقوق سرگرم بوده و یا رمانی نوشته و نقاشی خلق کرده یا سازی به دست نغمه ای را سر داده است. چنین فردی با مختصات هویتی ذکر شده به سرعت دل بسیاری از مردم کرد ترکیه را ربود و در انتخابات پیشین ریاست جمهوری در کنار اردوغان ابرقدرت و احسان اغلویی که عالم و آدم وی را برای شکست اردوغان علم کرده بودند توانست 10 درصد آرای انتخابات را کسب کند. پس از آن، روز به روز محبوب تر شد و حزبش در پارلمان 13 درصد آرا را بدست آورد. هر درصدی که به آرای وی و حزبش اضافه می شد بطور مستقیم یک درصد از آرای اردوغان و آک پارتی کسر می کرد. یقینا اردوغان با شخصیت مستبد و فردگرایش که تا حد زیادی آشنای مخاطبان نوشتار حاضر نیز هست، نمی توانست چنین چیزی را بپذیرد. از همین روی دمیرتاش باید قربانی می شد و اردیبهشت ماه 95 با حذف مصونیت نمایندگان پارلمان ترکیه این امر کلید خورد و آبان ماه همان سال وی دستگیر شد. قصد بررسی جرایم نسبت داده شده به وی را هم ندارم.
اما اکنون دمیرتاش مجددا نامزد انتخابات ریاست جمهوری ترکیه است. اردوغان وی را به تحقیر ستاره پاپ خطاب کرده است. منش اردوغان همیشه تحقیر رقیبانش است. اما صلاح الدین آسوده و بی استرس در سلول خود مشغول چای خوردن از کتری مشهور اتاقش است.
هیچگاه ریاست جمهوری ترکیه به فکرش هم خطور نمی کند. اما آسوده خاطر می داند که از زندان ادیرنه با صدایی رسا به مردم کرد و هموطنانش سلام می کند. وی شاید کم نظیر ترین نامزد یک انتخابات ریاست جمهوری در دنیا باشد.
اردوغان سرگرم ساخت فیلم هایش است. از موضع گیری های تکراری شب انتخاباتیش در خصوص قدس و فلسطین گرفته تا سخنان تند، آتشین و رادیکال وطن پرستانه. از دیدار با ستاره های پاپ بعضا منشوری و شدیدا مبتذل تا عکس گرفتن با اوزیل و دیگر ستاره های ترک تبار تیم فوتبال قهرمان جهان. در ترکیه همه دولتی ها دست به دست هم داده اند تا رای شاید چهل و اندی درصدی اردوغان به 50 برسد که نمی رسد.
در سوی دیگر دمیرتاش فارغ و آرام به آرای بالای 10 درصدی خود نگاهی می کند و نشان می دهد که هنوز امیدی هست. هیچگاه آرایش به سبد اردوغان نمی ریزند و حسرت 50 شدن درصد آرای رئیس جمهور از جانب رای کردها دیگر برای همیشه بر دل اردوغان می ماند. زمانی وی حامی کردها بود و اکنون درست در نقطه مقابل نقش دولت باغچه لی را بازی می کند و علامت بوزقورت نشان می دهد و از تار و مار کردن کردهای سوریه سخن می گوید. حال وی برای 50 شدن درصد آرایش باید رنج بیشتری بکشد.
سوای اینکه اردوغان در این راستا شکست می خورد یا پیروز می شود ، نکته ای که می درخشد دست برتر و بالای دمیرتاش در برابر اوست. دمیرتاش است که در تاریخ بعنوان نامزدی دربند که حتی یک دقیقه برای هوادارانش و ملت ترکیه سخنرانی نکرده است، نامش جاودان می ماند. کسی که شاید بیش از 12 درصد آرا را بدون حتی یک لحظه حضور در میان مردم کسب می کند.
ازاین زاویه که بنگریم اردوغان شکست خورده محض است و جوان هنرمند کردها پیروز مطلق. زندان مظلومیت با خود به همراه دارد و رئیس جمهوری که رقیبش را به حبس می کشد ظالم نشان می دهد.
از زندان ادیرنه تا کردستان ترکیه راه دور و درازی است اما در این روزگار سخت کردها، شاید آرای قابل احترام جناب دمیرتاش از سلول تنگش در برابر رقبای تا دندان مسلح، نغمه ای آرامش بخش برای کردهای ترکیه باشد.
بی گمان اردوغان چه مجددا بر صندلی ریاست جمهوری جلوس بکند و چه شکست بخورد باید به نغمه ها و صدای رسای دمیرتاش از سلول زندان ادیرنه گوش فرا دهد که چه هنرمندانه آواز پیروزی در عین اسارت را سر می دهد. سیاست بازی عجیبیست و اردوغان آن را بخوبی آموخته است اما شاید فکر پژواک سهمگین کارهای اشتباهش را هیچگاه پیش بینی نکرده بود. شاید دربند کردن رقبایی همچون دمیرتاش سیاستی مثمر ثمر باشد اما یقینا هنرمندانه نیست و اثرات طولانی مدت چنین تصمیم هایی در صفحات تاریخ ماندگار خواهند شد.
اردوغان رقیب کردش را ابتدا دربند کرد و سپس برای تضعیف و تخفیف، ستاره پاپ خواند. اما دمیرتاش ستاره پاپی است در زندانی امنیتی که بیش از 10 درصد آرای انتخابات ریاست جمهوری را غیابی کسب خواهد کرد. 10 درصدی که برای خود اردوغان حکم مرگ و زندگی را دارد و او فعلا از کسب آن عاجز است.
متین مستوفی
نظر شما