چیزی در حدود سی و چند سال پیش زمانی که جنگ عراق علیه ایران تازه آغاز شده بود حکومت بعث عراق در یک اقدام نسنجیده و مغرضانه تصمیم می گیرد دهها هزار تبعه بی گناه آن کشور را به جرم داشتن اصل و نصب ایرانی از کشور،خانه و کاشانه خود محروم و با سلب هویت از آنها و البته با مصادره اموال منقول وغیرمنقولشان در شرایطی کاملا ناقض قوانین بین المللی و همچنین قوانین کشور عراق از آن کشور اخراج و راهی مرزهای ایران می کند.
حکومت دیکتاتوری صدام برای اجرای کامل چنین پروژه بزرگ و ویرانگری دست به یک ترفند بزرگ می زند و در اجرای یک سیناریوی از قبل طرح ریزی شده با مبنایی ناسیونالیستی ابتدا دستور می دهد ایرانی الاصل های عراق که غالبا کردهای فیلی و اغلب ایلامی بودند برای یک آمارگیری ضروری از آنها و گرفتن شناسنامه یا گواهی اقدام و به مراکز تعیین شده ای مراجعه کنند.
خیلی زود مشخص شد که این اقدام حکومت صدام یک ترفند، کلاه برداری و خیانتی بزرگ در حق کردهای فیلی عراق است که البته اکثر افراد این قوم از اهداف چنین ترفندی در آن زمان آگاهی نداشتند. بعدها مشخص شد که همه این صحنه ها یک ترفند و نوعی دام گستردن بوده تا مردم کرد فیلی بدون اطلاع از مکر دولت مرکزی عراق با پای خود به درون این دام بیافتند و با پای خود برای اخراج از کشور عراق که وطنشان بود پیشقدم شوند.
در گامهای بعدی این ترفند و این نوع کلاه برداری در مدت زمان نه چندان زیادی هزاران کرد فیلی ایرانی الاصل با مراجعه به مراکز هویتی عراق خود را معرفی و حکومت عراق هم با شناسایی دقیق این افراد و مراجعه به آدرس هایی که این افراد خودشان داده بودند آنان را با کامیونهای نظامی جمع آوری و در ظرف کمتر از 10روز روانه مرزهای ایران می کند.
همزمان خانه و کاشانه این افراد و همه دارایی هایشان در یک اقدام غیر انسانی و خلاف مقررات بین المللی توسط حکومت صدام مصادره می شود.
این گروه متشکل از زن و مرد و کودک و کهنسال که تعدادشان در آن روزگار بسیار هم بود را در ایران معاود یعنی بازگشته و بعضعاً هم رانده شده و بعضی هم مهاجر می نامند که البته لفظ مهاجر اصولا با واقعیت ماجرای این گروه مغایرت دارد.
بیشترین تعداد این افراد رانده شده از عراق را کردهای فیلی تشکیل می داده اند که در آن برهه از زمان در کشور عراق هر یک جایگاه و منزلتی ممتاز و موقعیت فوق العاده ای داشتند که رژیم عراق همه آن جایگاه و منزلت آنان را نادیده گرفته و اقدام به اخراج آنها از سرزمین قانونی شان گرفت.
این افراد آن زمان پس از اخراج شدن از کشور عراق در چند استان مرزی ایران از جمله استانهای ایلام، کرمانشاه و خوزستان و همچنین استان تهران ساکن شدند و سالها طول کشید تا وضعیت شان کمی سامان بگیرد.
در طول چند دهه زندگی غمبار معاودین در استانهای مرزی ایران، هویت این افراد بین ایرانی و یا عراقی بودن معلق مانده و هیچوقت نتوانستند نه هویت ایرانی خود را ثابت کنند و نه هویت عراقی خود را و همین موضوع باعث شد بسیاری از آنها این سالها در فقر و تنگدستی زندگی کنند اگرچه که البته بسیاری از آنها خصوصاً آنهایی که در پایتخت ایران ساکن شدند توانستند از زندگی مناسبی برخوردار شوند.
اما در مجموع در طول چند دهه حضور معاودین یا همان کردهای فیلی رانده شده از عراق زندگی شان با دشواری ها و فراز و نشیب های بسیاری همراه بوده است و چه رنج ها و مشکلاتی که این خانواده ها در این سالها با آن مواجه بوده که البته این بخش از ماجرایشان مورد نظر ما در این مقاله نیست.
اینک سالها پس از آن رویدادها و همچنین سالها پس از سقوط رژیم دیکتاتوری صدام ، جایگاه و زندگی شان اگرچه که دست به عصا درحال بازخوانی و بهبودی است اما برای رسیدن به حقوق قانونی و شان لازم است تعریفی جدید از وضعیت آنان ارائه شود.
همه ما می دانیم وزارت مهاجرین عراق یا همان رانده شدگان بخاطر اعاده حقوقی مطالبات همین معاودین شکل گرفت اما متاسفانه و بر اساس اظهارات این خانواده های آسیب دیده دولت عراق تاکنون نتوانسته نسبت به اعاده حقوق از دست رفته این افراد در کشور عراق اقدام نماید. حکومت فعلی عراق در این مدت بجای انتخاب یک مسیر میان بر و کوتاه سازی فاصله زمان و مکان، در ساماندهی زندگی این خانواده ها باعناوین و بهانه های مختلف دانسته یا نا دانسته کوتانی نشان داده است.
بسیاری از معاودین یا همان کردهای فیلی در طول این سالها بخاطر اشتراکات فرهنگی و همبستگی های قومی و خانوادگی در استان ایلام ساکن شدند که شاید در این سالها بیشترین درصد از معاودین اخراج شده از عراق در استان ایلام ساکن بوده اند.
این گروه از معاودین مقیم ایلام هنوز که هنوز است یعنی بیش از یک دهه از زمان گذر عراق از شرایط بحران نتوانسته اند مشکلات هویتی خود را برطرف کنند و حکومت انتقالی عراق هم از عمل به قوانین مصوب خود در خصوص ساماندهی وضعیت معاودین مقیم ایران و بازگرداندن اموال و حقوق این افراد کوتاهی نشان داده است.
جالب اینکه معاودین مقیم استان ایلام و یا دیگر استانهای مرزی در زمان برگزاری انتخابات در عراق ملیت عراقی به آنان داده می شود و می توانند به عنوان شهروند عراقی در انتخابات کشور عراق شرکت کرده و رأی دهند اما هنگام ارائه حق و حقوق و مدارک هویتی به آنان همچنان در حقشان تعلل صورت می گیرد.
این در حالی است که دولت عراق قوانین مصوب شده مربوط به رسیدگی به وضعیت این معاودین را در اختیار داشته و می تواند به صورت اورژانسی نسبت به بازگرداندن این خانواده ها به کشور عراق و بازگرداندن حق و حقوق و اموال از دست رفته شان اقدام نماید.حال البته جای بسی تعجب است که دولت عراق در حالی که چنین قوانینی را هم در اختیار دارد چگونه تا به حال به فکر حل ریشه ای این چالش چند دهه ای و گره گشایی از وضعیت این خانواده ها نی افتاده است .
از سوی دیگر دولت ایران هم به نظر می رسد در این سالها اقدام چندانی در زمینه کمک به حقوق از دست رفته این خانواده ها از طریق تعامل با دولت عراق به عمل نیاورده و این موضوع را به صورت جدی از طریق مسئولان عراقی پیگیری نکرده است که البته شاید دلیل اصلی این کوتاهی ها اوضاع همواره نابسامان عراق در دهه های گذشته بوده است.
اکنون با آمدن آرامش نسبی به کشور عراق، رفع خطرات حضور داعش و مشکلات دیگر و همچنین وجود دولتهای قانونی در عراق و وجود وزارتخانه های مشخصی همچون وزارت مهاجرین در عراق شاید زمان آن فرا رسیده باشد که دولت ایران نسبت به پیگیری جدی برای بازگشت معاودین به کشورشان در عراق و در ادامه هم کمک به بازگرداندن حقوق قانونی و اموال ضبط شده این خانواده ها از طریق تعامل و همکاری با مسئولان عراقی اقدام نماید.
نظر شما