به گزارش خبرنگار کردپرس، نای راه رفتن ندارد، از آن بدن تنومند و قوی فقط پوستی چروکیده، چسبیده به استخوان مانده است. لنگ لنگان راه می رود طوری که انگار همین الآن بر زمین می خورد. هرچند مدت مدیدی است که روزگار او را سخت بر زمین زندگی زده. شاید روزی او هم سینه کش آفتاب زیر یک چین کاهگلی نیمه مخروبه، پشت پرچین بی تفاوتی آدم های اطراف، دراز کشیده و از درد به خودش بپیچد و دیگر هیچ...
روزی برای خودش کسی بود، سرشناس و معتبر، بروبیایی داشت و آرامشی بس بزرگ در زندگی؛ اما به ناگه ورق برگشت و آن روی سیاه زندگی هم خودی نشان داد و ... نورهای تاریکی را تاباند به تارهای عنکبوت خوشبختی اش و به دنبال مقصد بی هدفش سوزن ناامنی را به رگهایش تزریق کرد.
تمامی اهل محل او را می شناسند. زمانی که خمار است چنان نعره هایی می کشد که گوش فلک را کر می کند.
همه دلشان برایش می سوزد اما این دلسوزی نه درمانی برای اعتیاد او دارد و نه زندگی رفته اش را باز می گرداند. تنها داغ هدر رفتن زندگی یک جوان را تازه می کند.
این تنها وصف حال و روز یکی از معتادان است. معتادانی که روزگاری مجرم محسوب می شدند و حال بیمار. معتادی که اگر تا چند سال پیش تنها ماده مخدر صنعتی قابل مصرف برایش شیشه بود، حال بیش از 700 نوع مختلف را در دسترس دارد.
دسترسی به مواد مخدری که بارها از طرف مسئولان مرتبط سیاست هایی برای آن در نظر گرفته شده اما در واقعیت امر پیشتازی ورود مواد مخدر به کشور دیده می شود، آن هم نه تریاک و هروئین یا کراک و شیشه که مواد مخدر صنعتی ناآشنا برای مردم و حتی مسئولان.
وارونگی یک مبارزه
باید دانست که قاچاق مواد مخدر دومین تجارت غیرمجاز در سطح جهان به دلیل سودآوری بسیار بالا محسوب می شود که البته سودآوری بالا ریسک بسیاری هم به دنبال دارد.
گرچه آمارها خبر از برخوردهای سنگین می دهند اما مهارت قاچاقچیان این حوزه آن قدر بالاست که هرچه برخوردها بیشتر شود ریسک آنان هم بالاتر می رود.
براساس اعلام ستاد مبارزه با مواد مخدر نهاد ریاست جمهور امروزه در کشور جنگ نرم فرهنگی با دو ابزار خاص طراحی شده، یکی ابتذال و یکی هم اعتیاد که تا حدود بسیار زیادی هم عوامل این جنگ موفق بوده اند.
کشوری همانند افغانستان 23 استان آن درگیر کشت مواد مخدر بوده و یکی از مسیرهای عبوری داخل کشور است که تا کنون بیش از 3 هزار نفر در این راه کشته شده اند.
مبارزه با مواد مخدر حجم کار بالایی دارد و شامل همه چیز می شود. از بی تفاوتی خانواده ها و مسئولان گرفته تا نداشتن شناخت کافی نسبت به مواد مخدر صنعتی جدید، همه و همه نشان می دهند که معضل اعتیاد بیخ گوش ماست و دیر جنبیدن بهایی دارد غیرقابل جبران.
تمامی این مسایل حاکی از آن است که برای مبارزه با مواد مخدر و پیشگیری از اعتیاد، وارونه عمل شده و نه تنها روند رو به کاهشی دیده نمی شود بلکه روز به روز هم در حال افزایش است آن هم با رغبت بیشتر متقاضی.
عارضه بی تفاوتی
ستاد مبارزه با مواد مخدر نهاد ریاست جمهور در جایی دیگر روابط عاطفی میان همسران و همچنین والدین با فرزندان را 12 دقیقه اعلام می کند. مدت زمانی که حتی به لحظه نرمال و معمولی هم نمی رسد و این فاجعه ای است که نشان می دهد خانواده ها در حال انفجار بی تفاوتی هستند.
این ستاد همچنین با اشاره به نفوذ فضای مجازی در خانواده ها به عنوان یکی از عوامل بی تفاوتی در جامعه، اعتیاد دیجیتالی را عارضه ای بالاتر از مواد مخدر می داند. عارضه ای که باعث شده از یکدیگر بی خبر باشیم.
در واقع این حقیقتی است که وقتی یک فردی از یک حرکت عادی خارج شد قطعاً یک عاملی در آن تأثیر دارد و این عامل اگر به موقع و درست شناسایی نشود فراگیر شده و تبعاتی خطرناک خواهد داشت.
یکی از موارد اقدام به موقع هم خانواده های هستند که اگر حصار بی تفاوتی و بی خبری خود را بشکنند می توان به این امیدواری رسید که هر خانواده یک نجات گر محسوب می شود.
شناخت کلیشه ای
آمار اعلام شده از طرف ستاد مبارزه با مواد مخدر نهاد ریاست جمهور خبر از وجود بیش از 700 نوع مواد محرک صنعتی می دهد. خبری وحشتناک و در عین حال تأسف آور.
چه کسی می داند این 700 نوع شامل چه موادی هستند. کدام عضو خانواده خبر دارد که دستمال یا گل، نخ یا کاغذ می تواند نام مواد مخدر باشد. یا اسامی عجیب غریبی مانند کروکودیل، فلاکا یا سنگریزه، برنز یا جیب و تینا تا به حال به گوش کدام یک از افراد جامعه و حتی خود مسئولان خورده است؟!
اینجاست که مسئولان ستاد خطاب به عوامل مبارزه با مواد مخدر بیان کرده اند که وقتی خودمان نسبت به انواع مواد مخدر جدید آشنایی نداریم چگونه می خواهیم جلوگیری و مبارزه کنیم.
بیشتر افراد جامعه نسبت به مواد مخدر و اعتیاد همان شناخت کلیشه ای عامیانه را دارند و این در حالی است که امروزه دیگر آن مراحل شناخت سنتی همانند شناسایی از طریق رنگ، بو، شکل و شمایل باقی نمانده و مواد مخدر صنعتی جدید بدون رنگ و بو هستند و حتی شکل متعادلی دارند.
همین نبود آگاهی و شناخت باعث شده که امروزه بسیاری از انواع مخدرهای صنعتی در مدارس و دانشگاه ها استفاده شوند و اینجاست که باید گفت معضل اعتیاد تنها به بیکاری و سطح سواد مرتبط نیست و امکان درگیر کردن همه را دارد.
آنچه در این میان بسیار اهمیت دارد شناخت نسبت به مواد مخدر است. شناختی که تا زمانی از عمق جان درک و حاصل نشود نمی توان موفقیت در مبارزه و پیشگیری را حتمی دانست.
کنترل آسیب ها
سخنرانی و برنامه های کلیشه ای نتیجه ندارد. باید میان مردم حساسیت زایی کرد و والدین وضعیت فرزندان خود را کنترل کنند.
مطابق گفته های مسئولان ستاد مبارزه با مواد مخدر نهاد ریاست جمهوری در بحث مواد مخدر اگر دنبال اجتماعی شدن هستیم باید از خانواده و براساس اعتقادات خودمان شروع کنیم و به دنبال شناسایی مواد محرک و مخدر با روشهای مصرف و آسیب های مدنظر باشیم.
تحقیقات نشان می د هد آسیبی که یک فرد معتاد می زند در دجه اول به خودش بوده و شامل تخریب روحی و جسمی و روانی است. در کنار آن فروپاشی خانواده و طلاق، افزایش بچه های بی سرپرست، شیوع تن فروشی خانواده و ... از جمله آسیب هایی است که به جامعه و خانواده وارد می شود.
در جامعه هم ضمن اینکه چهره منطقه و شهر را زشت می کنند، افزایش سرقت های خرد، پایین آمدن احساس عمومی امنیت را به همراه دارد. اما در بخش کلان هم یک معتاد بیش از یک میلیارد تومان به اقتصاد کشور آسیب می زند.
شفاف نبودن آمارها
با وجود همه مشکلات بیان شده اما یک نکته حساس و مهم را نباید فراموش کرد. اینکه آمارهای اعتیاد را آن گونه که باید اعلام نکرده اند و همیشه تناقضی بین واقعیت تا آمار کاغذی وجود داشته است.
همانند آمار اعتیاد و ورود مواد مخدر به شهرستان کوچکی مانند قروه که از هر طرف آسیب به آن می بارد و این در حالی است که همیشه از بیان آمار واقعی دوری کرده و مدعی شده اند اعلام نکردن آمار کمک می کند.
اما اصل ماجرا آنجایی نمود پیدا می کند که تا زمانی مردم نسبت به شفافیت موضوع و بالا بودن آمار و حقیقت مطمئن نشوند حس مسئولیت نخواهند داشت.
چرا وقتی قروه به عنوان شهر آسیب پذیر اعتیاد و مواد مخدر شناخته شده است به گونه ای که از ستاد مبارزه با مواد مخدر نهاد ریاست جمهوری برای بررسی وضعیت این شهرستان می آیند، اجازه بیان اصل موضوع را نمی دهند. مگر نه اینکه همه واقعیت را می دانند و بیان آن اعتماد عمومی را بالا می برد.
در هر صورت نه کلمات می توانند با اعتیاد مبارزه کنند و نه پنهان کردم آمار و ارقام آسیب ها، نه برخورد قهری جواب می دهد و نه تبلیغات کلیشه ای. در این میان تمامی راه های پیش رفته تنها بازگشت به پله اول بوده و سؤال اینجاست که شیوع این همه آسیب به علت اجرای برنامه های بی نتیجه را چه کسی و یا ارگانی پاسخ می دهد؟!
* گزارش: زیبا امیدی فر
نظر شما