تاج گذاری سلطان در سایۀ تلاش برای نسل کشی کردها / مارسل کارتیر

سرویس ترکیه - بازگشت به دوران پیش از AKP و دوران پیش از نظام ریاستی ممکن است کمالیست ها را راضی کند، اما چگونه می تواند برای کردها که در قرن گذشته هیچ گاه در ترکیه شهروند برابر نبوده اند، قانع کننده باشد؟ به این ترتیب، وجود جنبش آزادی بخش کردها ناگزیر است. اما این جنبش دیگر تنها معطوف به آزادی و رهایی مردم کرد نیست. این جنبش اینک نشان از پتانسیلی قوی برای اتحاد قومیت های مختلف جمهوری ترکیه و همچنین دموکراتیزاسیون رادیکال جامعه دارد که می تواند به آینده ای روشن تر برای تمام ترکیه رهنمون باشد.

«یک کشور، یک ملت، یک پرچم، یک دولت!»

این شعاری بود که هزاران تن هنگام جشن تاج گذاری رجب طیب اردوغان به عنوان سلطان امپراتوری احیا شدۀ عثمانی در آنکارا سر می دادند. اگر چه این تاج گذاری تحت لفافۀ یک نظام جدید ریاست جمهوری اجرایی در جمهوری ترکیه صورت گرفت، اما برای کسانی که سقوط سریع این کشور به ورطۀ اقتدار گرایی را از نزدیک دنبال می کردند، شباهت های این حکومت با امپراتوری عثمانی در یک قرن پیش بسیار آشکار است.

بسیار پیش تر از آن که آرا شمارش شوند، پوسترهای جشن پیروزی اردوغان چاپ شده بودند. پیش از این که قطعی شود که نیازی به برگزاری دور دوم انتخابات ریاست جمهوری نیست، اردوغان به «بالکن» رفته بود تا در مقابل جمعیت عظیمی از هواداران و ستایش گرانش آغاز دورانی جدید در تاریخ ترکیه را اعلام کند.

در این که این انتخابات یک انتخابات عادی نبود، جای بحث نیست. تصمیم اردوغان مبنی بر تغییر زمان برگزاری انتخابات به مدت یک سال و نیم که ابتدا برای نوامبر 2019 برنامه ریزی شده بود، نشان داد که حزب عدالت و توسعه (AKP) پس از رویداد های مرتبط با کودتای نافرجام تابستان 2016 چه احساس شجاعتی می کند.

پاک سازی گستردۀ کمالیست ها، گولنیست ها، سوسیالیست ها و هر کسی که تصور می شد دشمن برنامۀ AKP است، از سوی اردوغان به عنوان تلاش برای حفظ و تقویت دموکراسی در ترکیه مورد تقدیر قرار گرفت.

کودتا فرصت مغتنمی برای سلطان مشتاق بود تا در راستای تحکیم قدرت خود گام بردارد. این کودتا در واقع ورژن اردوغانی آتش سوزی رایشتاگ بود. [آتش سوزی رایشتاگ (مجلس آلمان) پس از انتخاب آدولف هیتلر به صدارت اعظم آلمان روی داد و بهانه ای برای محدودیت آزادی ها و حمله به کمونیست ها شد و در ایجاد آلمان نازی نقشی اساسی داشت.] اینک دو سال پس از کودتا تمام ترکیه در محاصرۀ شعله های آتش است، اگر چه انتخابات سراب یک دموکراسی کارآمد را در انظار مجسم می کند.

ائتلاف فاشیستی AKP - MHP

اردوغان و AKP در مأموریت ایجاد یک موجودیت جدید عثمانی به تنهایی عمل نکرده اند. مدت ها یک ائتلاف ضمنی میان حزب اردوغان و حزب حرکت ملی (MHP)، سازمانی با ایدئولوژی فاشیستی که یقیناً روح هیتلر و موسولینی را به آرامش خواهد رساند، و.جود داشته است.

شبه نظامیان گرگ های خاکستری MHP در برخورد با مخالفان تفکر «یک کشور، یک ملت» که با ناسیونالیسم ترکیه عجین شده است، ضمیمه و همکار نظامیان حکومتی ترکیه هستند.

ائتلاف AKP – MHP در این انتخابات عینیت یافت و دو حزب تحت لوای «ائتلاف جمهور» یا «ائتلاف مردم» متحد شدند. با توجه به امواج گستردۀ خشونتی که آنها علیه مردم بسیاری در سراسر کشور، به ویژه علیه کردها در مناطق جنوب شرقی اعمال کرده اند، انسان کنجکاو می شود بداند آنها دقیقاً کدام «مردم» را از آن خود می دانند.

اکنون خطر در احتمال تشکیل یک ائتلاف دائمی میان AKP و MHP در قالب یک حزب متحد سیاسی است. نکتۀ طنز آمیز این است که اردوغانیست ها بیشتر با اسلام گرایان هم راستا هستند تا با کمالیست های سکولار که در قالب حزب جمهوری خواه خلق (CHP) مجسم می شود و اغلب با هم در یک نبرد ایدئولوژیک هستند. شایان ذکر است که در واقع MHP توسط کسانی پایه گذاری شد که معتقد بودند CHP از اصول مصطفی کمال آتاترک بنیان گذار ترکیۀ مدرن فاصله گرفته است.

ممکن است این اتحاد در نگاه نخست سر در گم کننده به نظر برسد، اما نقطۀ بنیادی اتحاد این نیروها مشخص است. این نیروها، چه ملی گرا باشند یا اسلام گرا، چه سکولار باشند یا دین سالار، وقتی مسألۀ کردها مطرح می شود هم راستا هستند. آنگاه تفکر «یک ملت، یک پرچم» دوباره مسلط می شود. در این مورد هویت و دیدگاه آنها مشترک است.

اپوزیسیون سکولار چه؟

این پرسش ما را به مسألۀ CHP و نقش آن در انتخابات می رساند. CHP هم قدیمی ترین حزب سیاسی ترکیه و هم حزب اصلی اپوزیسیون است، اما راهی که این حزب پس از کودتا در مقابل اردوغان پیش گرفت، بسیاری را در مورد کاربرد لفظ «اپوزیسیون» برای این حزب به تردید انداخت.

CHP در هفته های پس از کودتای نارجام جولای 2016 با خرسندی کامل با اردوغان و دیگر مقامات AKP در صحنه ها حاضر می شد تا نجات دموکراسی در کشور را جشن بگیرد.

اگر چه آنها اینک غوغا می کنند که «حکومت فردی» به ترکیه باز گشته و وعدۀ مبارزه برای احیای رؤیاهای سکولار از دست رفتۀ خود می دهند، محرم اینجه نامزد آنها در انتخابات ریاست جمهوری بعد از ظهر روز پس از انتخابات آشکارا گفت «البته این انتخابات عادلانه نبود، اما من می پذیرم که اردوغان پیروز شده است.» اگر از این موضع منفعلانه یک قطب اصیل اپوزیسیون ایجاد شود، باید تعجب کرد.

CHP برای این انتخابات ائتلاف ملت را به عنوان جبهه ای دربرابر اتحاد انتخاباتی AKP – MHP تشکیل داد. این ائتلافی بود که حزب کردی دموکراتیک خلق ها (HDP) به منظور پیشگیری از تاج گذاری اردوغان به عنوان رهبر نظام اجرایی جدید، برای پیوستن به آن اظهار تمایل کرده بود. اما در نهایت HDP به خاطر مخالفت نیروهای دست راستی ائتلاف به آن وارد نشد، زیرا این نیروها HDP را «تروریست» می دانند، یعنی دقیقاً همان عنوانی که حکومت برای ارجاع به آنها به کار می برد.

اگر چه محرم اینجه نامزد CHP با صلاح الدین دمیرتاش رهبر HDP و نامزد این حزب در انتخابات ریاست جمهوری در زندان دیدار کرد – اقدامی که باعث شد اردوغان بگوید وی با یک تروریست دیدار کرده است – اما این را نیز گفت که وی شعار درخواست برای آزادی دمیرتاش را مطرح نکرده است.

باید پرسید که CHP در خصوص مسیر فعلی حکومت ترکیه دقیقاً با چه چیزی مخالف است. رأی دهندگان کرد بسیاری لزوم رأی دادن به یک کمالیست را در رقابت دور دوم میان اینجه و اردوغان، جای بحث نمی دانستند. اما آیا در درجۀ اول این CHP نیست که مسئول ایدئولوژی «یک کشور، یک ملت» است و اینک اردوغان آن را اخذ کرده و با آن می تازد؟

اگر چه ممکن است هنوز چشم اندازی برای تشکیل یک ائتلاف ضد اردوغان تحت شرایطی خاص وجود داشته باشد (مانند آنچه در جریان همه پرسی قانون اساسی دیده شد و CHP و HDP هر دو برای رأی «نه» تلاش کردند)، اما آیا اگر CHP به قدرت باز گردد سیاست های نسل کشی علیه کردهای این کشور متوقف خواهد شد؟ به نظر می رسد تاریخ می گوید نه.

HDP: کورسوی امید و مقاومت

«شما می توانید صندوق های رأی را بدزدید، اما آینده از آن ما است.» این شعاری است که در روزهای پس از انتخابات روی دیوارهای شهرهای مناطق کردنشین دیده می شد.

بدون تردید ورود مجدد HDP به پارلمان ترکیه، علی رغم اقدامات خشونت باری که AKP و حامیانش، گرگ های خاکستری و دیگر مخالفان فاشیست تکثر گرایی و دموکراسی علیه آنها انجام دادند، یکی از اندک نتایج مثبت انتخابات زود هنگام بود.

اردوغان آشکارا نشان داد که یکی از مهم ترین جنبه های کمپین انتخاباتی برای وی حصول اطمینان از ماندن HDP زیر حد نصاب ناعادلانۀ 10 درصدی لازم برای ورود به پارلمان است. اردوغان در یک محفل خصوصی با مقامات AKP که بعداً به بیرون درز کرد، گفت «اگر HDP زیر حد نصاب انتخابات بماند یعنی ما در موقعیت بسیار بهتری قرار گرفته ایم.» وی سپس به اعضای حزب گفت باید برای جلوگیری از ورود HDP به پارلمان «کار ویژه» انجام دهند. چند روز پس از آن سه هوادار HDP در سوروچ به قتل رسیدند. می توان باور کرد که این نمونه ای از «کار ویژه» بود که اردوغان خواستار آن بود.

کمپین صلاح الدین دمیرتاش که نبردی از پشت میله های زندان بود، به منبع الهام و افتخار بدل شد، نه تنها برای جمعیت کردهای ترکیه، بلکه برای افراد بسیاری در سراسر ترکیه از قومیت های مختلف که در نامزد HDP آینده ای شدیداً متفاوت می دیدند که اینک در قفس است. او به طرق گوناگون تجسم آرمان های شکسته ای است که هنوز نمرده اند. هنوز امیدی برای همۀ جمهوری در او وجود دارد.

از عفرین تا قندیل: اقدام به نسل کشی

تبلیغات جنگی نقش غیر قابل انکاری در کمپین انتخاباتی AKP – MHP داشت. لحنی که اردوغان انتخاب کرده بود آشکارا با عملیات نظامی ارتش ترکیه در سوریه، که به شیوه ای فریب کارانه عملیات شاخۀ زیتون خوانده می شد، در پیوند بود.

پس از آن که اشغال عفرین توسط نیروهای ارتش ترکیه و مزدوران سوری آنها موسوم به ارتش آزاد سوریه عملی شد، اردوغان که احساس شجاعت بیشتری می کرد احساس کرد زمینه برای اعلام انتخابات زودهنگام آماده شده است. اگر گرفتار شدن نیروهای وی در باتلاق عفرین ادامه پیدا می کرد – با توجه به ناتوانی طولانی مدت آنها در پیشروی به خاطر مقاومت نیرروهای مرد یگان های مدافع خلق (YPG) و یگان های مدافع زنان (YPJ) – کوچک ترین شکی نیست که انتخابات زودهنگام هرگز اعلام نمی شد.

به نظر می رسد اردوغان پس از پیروزی در عفرین اندکی غره شد و ادعا کرد ارتش ترکیه به زودی به سوی منبج، کوبانی، قامیشلی و همزمان به سوی منطقۀ اقلیم کردستان عراق که حزب کارگران کردستان (PKK) در کوهستان قندیل واقع در این منطقه مستقر است، پیشروی خواهد کرد.

خنده دار است که حکومت ترکیه با جدیت تمام می گوید این عملیاتی علیه تروریسم است و هدف آن حمله به هویت کردی و چشم انداز تشکیل یک جامعۀ به راستی دموکراتیک در کشورهای همسایه نیست.

عفرین بر اساس معیارهای مختلف نخستین روایت موفقیت در جنگ داخلی سوریه بود. شهر عفرین و مناطق اطراف آن یک منطقۀ پر رونق و آرام را تشکیل داده بودند که پناه جویانی از سراسر سوریه در آن زندگی می کردند. اینک دموکراسی مردمی درخشانی که آنجا به وجود آمده بود جای خود را به حکومتی با همان اصول قهقرایی داده است که دولت اسلامی عراق و شام (داعش) برای آنها مبارزه می کرد. البته با توجه به پیوندهای میان حکومت ترکیه و گروه های سلفی فعال در جریان جنگ سوریه، این امر چندان غافلگیر کننده نیست.

اگر بتوان گفت قدرت گرفتن کمپین انتخاباتی دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده در سال 2016 در میان بخش های مختلف جمعیت این کشور به خاطر تفکر «استثنایی بودن آمریکا» بود که بر چشم انداز نابودی واقعی کشورهای دیگر تأکید دارد، این نیز واضح است که بهترین پیام اردوغان – مانند دیگر نامزدهای شووینیست در تاریخ جمهوری ترکیه – نابودی کامل قوم کرد است. این پیام چه در قالب عملیات «ضد ترور»، چه در عبارت «نبرد علیه PKK»، معنی واحدی دارد: همۀ کسانی که در خارج از چارچوب فرمول «یک کشور، یک ملت» قرار می گیرند، باید به حساب آنها رسید.

مقاومت کجا است؟

دیگر برای گفتن این که فاشیسم سر زشت خود را در ترکیه بر افراشته است، دیر شده است. ممکن است برخی بگویند تاریخ جمهوری ترکیه نشان داده است که حکومت این کشور از همان ابتدای به وجود آمدنش در سال 1923 دست کم برخی ویژگی های فاشیستی داشته است. مسألۀ ناسیونالیسم همچنان مهم ترین مسألۀ ترکیۀ مدرن است.

این چیزی است که بحث دربارۀ «نوع مقاومت» در برابر حکومت اردوغان را با اهمیت می کند. آیا ما تنها دربارۀ بازگشت به دوران پیش از AKP و دوران پیش از نظام ریاستی سخن می گوییم؟ این بازگشت ممکن است کمالیست ها را راضی کند، اما چگونه می تواند برای کردها که در حدود یک قرن هیچ گاه در این کشور شهروند برابر نبوده اند، قانع کننده باشد؟

به این ترتیب، وجود جنبش آزادی بخش کردها ناگزیر است. اما این جنبش دیگر تنها معطوف به آزادی و رهایی مردم کرد نیست. این جنبش اینک نشان از پتانسیلی قوی برای اتحاد قومیت های مختلف جمهوری ترکیه و همچنین دموکراتیزاسیون رادیکال جامعه دارد که می تواند به آینده ای روشن تر برای تمام ترکیه رهنمون باشد.

ممکن است اردوغان این بار نیز برنده شده باشد؛ ممکن است عفرین موقتاً سقوط کرده باشد؛ اگر چه نیروهای دموکراتیک جنبش کردها همواره در معرض حمله قرار دارند، اما اگر تاریخ تنها یک درس واقعی به ما داده باشد، این است که همیشه قدرت مردم می تواند فاشیسم را به زباله دان تاریخ بیاندازد.

منبع: پایگاه خبری – تحلیلی ریجن

ترجمه: خبرگزاری کردپرس – سرویس ترکیه

بیشتر بخوانید:

آیا اردوغان می تواند ترکیه را اداره کند؟ / چنگیز آکتار*

سیاست در ترکیه کار خطرناکی است / الیف شافاک*

برندگان وبازندگان انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی ترکیه / بیستون عباسی

تحلیلی زود هنگام از انتخابات زود هنگام ترکیه / مراد یتکین

اخبار لحظه ای شمارش آرای انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی ترکیه (نتایج)

از زندان برای پست ریاست جمهوری رقابت می کنم / صلاح الدین دمیرتاش

سناریوهای محتمل انتخابات ریاست جمهوری ترکیه / هلال کاپلان

اردوغان برنده می شود، به هر وسیله ای که باشد / هنری ج. بارکی

کد خبر 62214

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha