به گزارش کردپرس، ارتش ترکیه بین 10 تا 14 فوریه سال جاری، حملات هوایی شدیدی را در کوههای گاره در عراق انجام داد و به دنبال حمله هوایی، نیروهای ویژه قبل از عقب نشینی عملیاتی انجام دادند. بعد از عقب نشینی نیروهای ترکیه ده ها شبه نظامی، چند سرباز و 13 گروگان ترک نزد حزب کارگران کردستان (پ ک ک) کشته شدند. هدف این عملیات آزادی آنها بود.
این عملیات تا حدودی با توجه به ملاحظات سیاسی داخلی ترکیه صورت گرفت چرا که نجات موفقیت آمیز گروگان ها می توانست موقعیت ائتلاف حزب عدالت و توسعه (AKP) و حزب حرکت ملی (MHP) را که محبوبیت آنها رو به زوال است تقویت کند. اردوغان رئیس جمهور این کشور، دو روز قبل از شروع عملیات، حتی اعلام کرد که ظرف چند روز آینده خبر خوبی برای ملت خواهد داشت.
این حمله همچنین باعث منطقه ای شدن جنگ آنکارا با پ.ک.ک شد و بار دیگر آن را به خاک عراق برد و یک منطقه مهم بین شنگال و قندیل در عراق- محل مقر فرماندهی پ.ک.ک و حسکه در سوریه را هدف قرار داد. حسکه توسط یگانهای مدافع خلق (YPG) نزدیک به پ ک ک کنترل می شود. این حمله از طریق حزب دموکرات کردستان عراق (KDP) وابسته به خانواده بارزانی - که متحد اصلی کرد ترکیه و دارای روابط فشرده اقتصادی از جمله در مورد صادرات نفت است، امکان پذیر شد.
از منظر درگیری نظامی، نیروهای ترکیه ای که به تعقیب پ ک ک می روند مسئله مهمی وجود ندارد. هیچ کشوری حضور یک گروه مسلح مانند پ.ک.ک در خاک خود را تحمل نخواهد کرد و اگر همسایگان آنها در تعامل با آنها موفق نشوند، بسیاری از کشورها چنین گروه هایی را از آن طرف مرز تعقیب می کنند. این مسئله که آنکارا پ ک ک و YPG نزدیک به پ ک ک را نگرانی امنیت ملی خود می داند قابل درک است.
آنچه مسئله ساز است این است که ترکیه از اهمیت تلاش کردها برای دستیابی به حقوق اقلیت ها، از طریق مقابله با پ ک ک و YPG کاسته است. آنکارا با همه مخالفان کرد (صلح طلب یا ستیزه جو) به عنوان "تروریسم" و الهام گرفته از پ.ک.ک رفتار می کند. همچنین مسئله این است که چگونه ترکیه "جنگ علیه تروریسم" خود را بدون توجه به دلایل اصلی درگیری در ترکیه به منطقه وارد می کند. چنین رویکردی باعث ایجاد نارضایتی جدید کردها در خانه و بی ثباتی در کشورهای همسایه خواهد شد.
فضای محدود برای ابراز مخالفت
ترکیه مدت زیادی است که اقلیت های کرد را به حاشیه رانده و سرکوب می کند و نادیده گرفتن حقوق کردها می تواند توضیحی برای دلایل تاسیس پ.ک.ک باشد. در هر حال، چنین روشهایی طی چند سال گذشته پس از بهبود نسبی در اواخر سالهای 2000 و اوایل 2010 تشدید شده است.
در جمهوری ترکیه امروز تقریباً فضای کافی برای تاسیس نمایندگی سیاسی مستقل و بحث های اجتماعی درباره حقوق اقلیت ها و موارد دیگر وجود ندارد. حزب اصلی کردگرا در ترکیه که حزب دموکراتیک خلق ها یا(HDP) بوده و به دنبال تامین منافع این اقلیت است ناکارآمد شده است. رهبران و بسیاری از اعضای آن به اتهامات تروریستی و بدون طی تشریفات قانونی یا ارائه شواهد قانع کننده در زندان هستند.
بسیاری از 15 میلیون جمعیت کرد ترکیه دوباره به عنوان شهروند درجه دو محسوب می شود. تناقض در این است که همان حزب عدالت و توسعه که عامل سرکوب کنونی است، خود مذاکرات غیررسمی صلح با پ ک ک را از اواسط دهه 2000 آغاز کرد و فضای مشارکت مدنی کردها و ظرفیت نمایندگی سیاسی را برای آنها، به طور قابل توجهی افزایش داد. این امر در تاریخ مدرن ترکیه بی سابقه بود اما زیاد دوام نیاورد.
هنگامی که HDP به تهدیدی برای سلطه انتخاباتی حزب عدالت و توسعه تبدیل شد و گفتگوهای صلح با پ.ک.ک به شکست انجامید -برخی می گویند به دلیل موفقیت HDP))بوده- روند تغییر یافت. جنگ بین ترکیه و پ ک ک از سر گرفته شد و HDP با قضاوت های سیاسی دادگستری ترکیه علیه آن زمین گیر شد.
عملیات خارج از مرزها
آنکارا علاوه بر تشدید سرکوب بزرگترین اقلیت خود، اکنون دیگر این اقدامات را به مرزهای داخل ترکیه محدود نمی کند. بلکه آنها را به صورتی سیتماتیک و با هدف ضربه زدن به پ.ک.ک و YPG تحت لوای ضد تروریسم در سراسر سوریه و عراق گسترش می دهد. این اقدامات شامل ایجاد مجموعه ای از پایگاه ها و عملیات دائمی ترکیه در کردستان عراق علیه پ.ک.ک، حمله علیهYPG در خاک سوریه، حملات هوایی منظم علیه نیروهای وابسته به پ ک ک در مناطق شنگال و مخمور عراق، و همچنین گسترش کنترل ارتش ترکیه بر استانهای جنوب شرقی خود در سیرناک و حکاری می شود.
در اصل ترکیه در حال حل مسئله کرد خود در سراسر منطقه است. با این حال، وابستگی بیش از حد این راه حل به اقدام های ضد تروریستی شدید امنیتی ، غیرسازنده بوده و بی ثباتی در منطقه را افزایش می دهد.
مسئله دیگر این است که حملات هواپیماهای بدون سرنشین، بمباران، عملیات نیروهای ویژه و استفاده از نیروهای کمکی در سوریه و اعزام های خارجی نیروهای خودی خسارات جانبی قابل توجهی را در ترکیه، سوریه و عراق شبیه گروگان های کشته شده در گارا بوجود می آورد. این موارد شامل نقض گسترده حقوق بشر، تخریب محیط زیست، آوارگی مردم و نیز نقض حاکمیت دیگر کشورها می شود.
نه پ.ک.ک و نه ی.پ.گ در برخی از این اقدامات بی تقصیر نیستند اما دخالت انها در مقیاس بسیار کوچکتری اتفاق می افتد. همچنین، ترکیه به عنوان کشوری که وظیفه دارد از همه شهروندان خود محافظت کند و به عنوان عضوی از شورای اروپا، از استانداردهای بالاتری برخوردار است و در نتیجه مسئولیت بیشتری دارد.
مبارزه "ضد تروریستی" آنکارا فاقد بعد مثبتی مبنی بر متمرکز بر بهبود وضعیت رفاهی مردم کرد ترکیه است. دولت با احزاب سیاسی مانند HDP و جمعیت کردها در مناطقی که PKK یا YPG حضور دارند، به عنوان دشمن، همدست یا حتی تروریست رفتار می کند. این رفتار در صورتی اتفاق نمی افتد که آنها فعالانه از دستور کار ترکیه حمایت کنند. به عنوان مثال، به دستگیری عمر فاروق گرگرلی اوغلو فعال حقوق بشر که نماینده HDP در پارلمان ترکیه است توجه کنید.
در نتیجه می توان گفت که همانطور که اشغال عفرین در سوریه نشان داد ترکیه به جای انجام یک هدف ضد شورشی ، یک اقدام گسترده سرکوب و ارعاب را دنبال می کند. به همین دلیل، اقدامات آنکارا ضد کردها است حتی اگر یک شریک کرد مانند حزب دموکرات کردستان در شمال عراق باشد و فقط بر ضدیت با PKK یا YPG متمرکز نیست.
امنیتی شدن مسئله
امنیتی کردن مسئله کردها استراتژی پیش فرض ترکیه در دهه های گذشته بوده است. عثمانی ها به مسئله کردها به عنوان مشکلی برای کنترل حاکمیت مرکزی در مناطق حاشیه امپراتوری نگاه می کردند و درصد حل آن با ترکیبی از استراتژی دفع و جذب بودند. آنها بیشتر "مسئله کرد" را به عنوان مسئله قبیله گرایی و عقب ماندگی و مقاومت جاهلانه در برابر مزایای امپراتوری مطرح می کردند.
جمهوری ترکیه در سال 1923 با استفاده از عباراتی مانند "تجزیه طلبی" ، "راهزنی" و "تروریسم" برای تعیین پارامترهای گفتمان سیاسی، رویکردی امنیتی به این مسئله داد. هدف همچنان ادغام جمعیت کردها در "جامعه آرمانی" جدید ترکیه بود. این رویکرد با توسعه متمرکز دولت ترکیه- که تا امروز در یک برداشت تنگ نظرانه از هویت ملی گرایانه باقی مانده است- نهادینه شد.
مسئله کردها پس از ظهور پ.ک.ک در دهه 1980، معمولاً بعنوان یک تهدید عمده امنیت ملی تلقی شده است. اما استثنائاتی قابل توجه نیز مانند پروژه توسعه جنوب شرقی آناتولی (GAP)، اقدامات آشتی جویانه تحت نظر تورگوت اوزال رئیس جمهور اسبق ترکیه در اوایل دهه 1990 و مذاکرات صلح در اواخر دهه 2000 تا اوایل سال 2010 وجود دارد.
نکته در اینجا "گفتمان امنیتی کردن" است که استفاده از آن در میان نخبگان حاکم ترکیه عادی شده است. احزاب و نخبگان سیاسی ترکیه می توانند از این گفتمان برای بهره برداری در انتخابات، متحد کردن و یا برای منحرف کردن جامعه از شکست ها در زمینه های دیگر استفاده کنند.
به طور خلاصه باید گفت، بدون تعریف مجدد مفهوم "ترک" بودن، حل مسئله کردها همچنان دشوار خواهد بود زیرا مفهوم کنونی، طرح کردن مسئله کردها را به عنوان یکی از اقلیت های مهم و در جستجوی کسب حقوق جمعی بیشتر دشوار می سازد.
ترکیبی تحریک کننده: جنگ داخلی سوریه، انتخابات و مذاکرات ناموفق
نقطه عطف گسترش و منطقه ای شدن استراتژی ترکیه در مخالفت با کردها در سال 2015 اتفاق افتاد. یک عامل مهم در این مسئله شکستن محاصره کوبانی و نجات آن توسط نیروهای YPG با کمک ایالات متحده و عناصر ارتش آزاد سوریه در اوایل همان سال بود.
این نبرد آغاز مشارکت YPG و ایالات متحده علیه داعش بود. YPG که در نتیجه حمایت آمریکا جسارت یافته بود به جنگ با این گروه رادیکال ادامه داد. اما این نیرو همچنین در جنگ 2016 در حلب از حکومت سوریه حمایت کرد و قلمرو آن به سمت منبج و تل رفعت گسترش یافت تا مناطق تحت کنترل خود را به هم متصل کند. این حرکات می توانست یک منطقه پیوسته تحت کنترل YPG در امتداد مرز ترکیه ایجاد کند. از آنجایی که YPG با پ.ک.ک در ارتباط بود، برخورد با آنها برای آنکارا اقدامی متهورانه محسوب می شد.
در داخل ترکیه، حزب کردگرای دموکراتیک خلقها یا (HDP) در انتخابات پارلمانی ژوئن 2015 حدود 13٪ آرا را به دست آورد که باعث شد حزب عدالت و توسعه اکثریت پارلمانی مطلق خود را از دست بدهد.
یک شبه، جنبش رو به رشد سیاسی کرد از شریک گفتگو به تهدید انتخاباتی تبدیل شده و باعث شد حزب عدالت و توسعه پیوندهای قدیمی را در قالب اتحاد با حزب افراطی ناسیونالیست MHP تقویت کند. هدف اصلی این اتحاد حفظ قدرت سیاسی از طریق گردآوری همگان در اطراف پرچم واحد با این فرض بود که "شما یا با ما هستید یا علیه ما هستید".
سرانجام، علیرغم پیشرفت مذاکرات صلح بین دولت ترکیه و پ.ک.ک در سال های 2013 و 2014، این مذاکرات در نهایت در اواسط سال 2015 شکست خورد. اصلی ترین مشاجره ها در به شکست کشاندن مذاکره، امتناع پ.ک.ک از خلع سلاح، عدم تمایل عبدالله اوجالان رهبر این حزب برای به خطر انداختن دستاوردهای ارضی YPG در سوریه، امتناع آنکارا از اعطای خودمختاری محلی و عدم موافقت دولت با آموزش زبان کردی در مدارس دولتی و عدم تمایل آن در پذیرفتن HDP به عنوان یک رقیب انتخاباتی توانمند و قانونی بود.
امروز ویرانه های شهرها در سراسر جنوب شرقی ترکیه شاهد خاموشی بر تشدید خشونت پ.ک.ک است که پیامد شکست مذاکرات صلح و نیز پاسخ نامتناسب امنیتی آنکارا شامل حملات گسترده علیه این گروه مسلح و ناکارآمد کردن حزب کردگرای HDP بود.
تأثیر بر ثبات منطقه ای
سه عملیات ترکیه در شمال سوریه، جدای از تضعیف جدی YPG، آنکارا را به یک طرف جنگ داخلی این کشور تبدیل کرد، رابطه اش را با حکومت سوریه به پایین ترین سطح رساند و یک تنش دیگر با ایالات متحده ایجاد کرد. این عملیاتها عبارتند از: عملیات سپر فرات در سال 2016، عملیات شاخه زیتون در سال 2018 و عملیات بهار صلح در سال 2019. مناطق تازه اشغال شده توسط شوراهای محلی سوریه اداره می شوند و گروه های مسلح سوریه که دستمزد آنها را آنکارا پرداخت می کند، امنیت آن را تامین می کنند و این مناطق تحت نظارت "دستیار فرمانداران" ترکیه قرار می گیرند. آنکارا نسبت به انجام عملیات نظامی بیشتر تهدید کرده است.
ترکیه از اوایل سال 2018 دهها پایگاه ارتش در سراسر اقلیم کردستان عراق (KRI) در شمال عراق ایجاد کرده است که بیشتر آنها در سرزمین های تحت کنترل حزب دموکرات کردستان (KDP) عراق قرار دارند. این امر یک منطقه حائل به عمق حدود 25 کیلومتر در امتداد مرز ترکیه ایجاد کرده است که طی بیش از 400 عملیات نظامی طی سه سال گذشته تقویت شده است.
اخیراً، ترکیه خواستار گسترش عملیات خود به منطقه شنگال عراق شد که در فاصله بسیار دورتری از مرز این کشور قرار دارد. حمله به کوهستان گاره را می توان گامی در این راستا دانست. هدف آنکارا قطع ارتباطات بین پ.ک.ک در عراق و YPG در سوریه و همچنین از بین بردن واحدهای محلی مقاومت شنگال (YBS) (وابسته به پ ک ک) است. با این حال، این سازمان ها بسیاری از ایزدی ها را در زمان نیاز، از دست داعش نجات دادند و از میزانی از مشروعیت محلی برخوردار هستند.
به عنوان مثال، خلوصی آکار، وزیر دفاع ترکیه در ژانویه 2021 از عراق بازدید کرد و اصرار داشت که منطقه شنگال را "تا نابودی آخرین تروریست" پاکسازی کند. در حالی که حزب دموکرات کردستان عراق ممکن است (مجبور شود) به دلیل وابستگی به ترکیه در این بازی شرکت کند اما بغداد و به ویژه نیروهای بسیج مردمی عراق احتمالاً مقاومت شدیدی خواهند کرد.
به طور خلاصه، اصرار ترکیه برای کارزار علیه پ.ک.ک در آن سوی مرز، مادامی که علل اصلی حل نشدن مسئله کردها همچنان رفع نشده باشد، زمینه را برای ادامه درگیری و بی ثباتی منطقه ای فراهم می کند .
اگر آنکارا واقعاً در صدد حذف پ.ک.ک است، باید با HDP معامله ای انجام دهد و آن را به عنوان گزینه ای مسالمت آمیز در مقابل ستیزه جویی کردها در نظر بگیرد، حقوق بیشتری را به جمعیت کرد خود اعطا کند و از مرزهای خود مراقبت کند. بالاخره، اگر بهانه هایی برای بروز جنگ وجود نداشته باشد احتمال درگرفتن جنگ هم کم است.
منبع: اوپن دمکراسی
نویسنده: اروین وان وین
نظر شما