به گزارش خبرگزاری کردپرس؛ پیشتر، مطبوعات محل تظلم خواهی کسانی بود که فریادرسی نداشتند و اگر ظلم و زوری به یکی از اتباع کشور می رفت، کافی بود مدارکش را پیش خبرنگار جریده ای ببرد و یا حتی زحمت نکشیده و تلفنی به دفتر نشریه ای بزند. کافی بود روزنامه نگاری دست به قلم ببرد و ابعاد آن مسأله را باز کند و در مطبوعه اش منتشر کند؛ چنان بازتابی داشت و چنان بازخوردی دریافت می کرد که رجال سیاسی و اجتماعی و اقتصادی برای رفع آن مشکل پا پیش می گذاشتند. این خوابهای فراموش شده را در حالی برای شما تعریف می کنم که هیچ تأثیری در مطبوعات باقی نمانده است. یا درِ مطبوعات ما به روی دادخواهان و مظلومان بسته است و یا اینکه بوروکراسی ما چنان باد کرده که اساسا گوشی برای شنیدن ندارد.
مطبوعاتی که تبدیل به بولتن روابط عمومی ادارات شده اند و به جای رضای خدا و رضای مردم، به رضای صاحبان قدرت می اندیشد و دین خودش را برای زر و زور خالص می کند و با ریاکاری و سانسور واقعیات جامعه در یک «مماشات عامدانه»، همدست سوءمدیریت می شوند.
خبرگزاریهای مهم استان ایلام نیز همدست چنین مماشاتی هستند که حتی در بعضی موارد می توان آن را خیانت به مردم و به روزنامه نگاری نام نهاد. همه در حال انتشار کاغذی و دیجیتالی «مدیران نامه» هستند. عزل و نصب مدیران، اخبار آغشته به دروغ و توهمشان، رقابتهای سیاسی و حزبیشان، اظهارنظرهای سخیفانه و تکراری شان، شعارهای اتوکشیده و کت و شلوارهای گرانقیمتشان، آمارهای ضد و نقیضشان و... محتوای این مدیران نامه هایی است که هر روز منتشر می شود.
مردم در این وسط کجا هستند؟ هیچ کجا. تظلمشان را به جز دادگاه خدا باید به چه کس ببرند؟ هیچ جا.
رسانههای دیجیتال که در فضای جدید رسانهای به وجود آمدهاند نیز دست کمی از نشریات کاغذی و خبرگزاریها و وبسایتها ندارند. اغلب فعالان این رسانههای نوظهور همان گردانندگان مطبوعات و وبسایتها هستند که بنا به مقتضیات زمانه عمدهی فعالیتشان را به محیط جدید آوردهاند. البته هستند کسانی که بدون سابقهی قبلی با استفاده از امکانات تلکنولوژیک جدید وارد عرصه اطلاعرسانی شدهاند. آنها با ارتباط مستمر با کاربران و استفاده از اطلاعات محلی، در سریعترین زمان به گزارش میپردازند. اغلبشان نگاهی مجله گونه به رسانههای خود دارند و از هر خبر فقط تیترش را کار میکنند. اینها اگر چه با عضوگیریهای راست و دروغشان توانستهاند تا حدودی بازتاب دهندهی صدای مردم باشند ولی به واسطهی روابطی که آرزو دارند با منابع خبری و دارندگان مناصب داشته باشند، بسیار گزینشی عمل میکنند و ای بسا که گاهی کم را زیاد و زیاد را کم، و دور را نزدیک و نزدیک را دور نشان دهند.
مطبوعات و جرایدی که برای نزدیک شدن به منابع خبری هر کاری می کند، آرزویشان دیده شدن توسط اربابان قدرت ادواری است، کی و کجا به مظلومیتهای از دست رفته توجه می کنند؟ اگر پای تخریب مدیری غیر همسو در میان باشد، ممکن است شکایت مظلومی را دستاویز بازیهای ناصواب خود کنند ولی همین که فشاری به طرف آوردند و امتیازی از او ستاندند، دادخواهی مثل یک دستمال کثیف به سطل زباله فراموشی می رود.
نظر شما