به گزارش خبرنگار کردپرس، با وجود اینکه ازدواج در وهله اول یک امر فردی محسوب می شود اما با جامع نگری در خصوص ابعاد این اتفاق حسنه، نقش دولت ها در شکل گیری مناسب و قوام آن را نمی توان بی تأثیر دانست.
بررسی بسیاری از موانع دستیابی به یک ازدواج سالم، کاهش آمار ازدواج، افزایش طلاق، تغییر وزنه های سن ازدواج و گرایشات فکری جوانان به این مقوله، بی توجهی نهادهای متولی را برجسته می کند چرا که یک فرد قدرت مانور در محدوده زندگی خود را دارد اما فرهنگ سازی اساسی و گسترده از سوی دولت می تواند رویه زیستی ساکنان یک جامعه را متأثر سازد.
در سال های اخیر معضلات ایجاد زندگی های متعارف، پرمهر و بادوام به حدی سخت و سنگین شده که رسیدن به چنین آرزویی را برای هر جوان به شکل رؤیایی دور درآورده است.
تجملات؛ مهمترین مانع
تجملات؛ از جمله مهمترین موانع فرهنگی ازدواج آسان که در جامعه جولان داشته و روز به روز بی توجه به تأکیدات مقطعی پشت تریبون مسئولان رو به گسترش است. این تجملات شامل جهیزیه قابل توجه، مراسمات پرهزینه، سفرهای خارج از کشور و هدایای گران قیمت می شود.
بررسی ها نشان می دهد که شمار قابل توجهی از مردم اصلاً وسع انجام این کارها را ندارند اما برای اینکه از دیگران عقب نمانند دست به این تشریفات می زنند و گاه با قرض و بدهی به آن تن می دهند. امروز آبروی عروس و داماد به ویژه عروس در همین تجملات است و حتی به خاطر آن در بین افراد فامیل رقابت می شود.
این ضد فرهنگ مخرب نه تنها سد ازدواج بسیاری از جوانان به دلیل محدودیت مالی، درآمد اندک و وسع محدود شده بلکه در ادامه حتی بسیاری از نامزدها را پشت درخانه بخت نگاه داشته تا پول و پله ای به دست داماد برسد و با مراسمات آنچنانی عروسش را به خانه ببرد.
اینکه این تجملات چه تأثیری در دوام زندگی و ازدیاد مهر زن و شوهر دارد و اینکه چرا روز به روز با وجود گرانی افزایش پیدا می کند، موضوعاتی است که حتی خود مردم از طرح دلیل آن عاجزند و به نظر می رسد به جای برنامه های مقطعی باید از طریق اساتید دانشگاهی و نهادهای علمی مورد مطالعه قرار گرفته و اطلاع رسانی شود.
رنگ باختن سنت های سازنده
در مقابل این تجملات، سنت های سازنده که تا همین دیروز مایه پیوند پدران و مادران ما بود در جامعه امروزی رنگ باخته و اگر به صورت بسیار جزئی در مراسمات استفاده می شود بیشتر جنبه تزئینی دارد.
در گذشته مراسم خواستگاری از یک دختر بسیار ساده بود و این درحالی است که امروزه اکثر خانواده ها مقیاس دست و دل بازی، ثروت و شخصیت اجتماعی داماد را با اندازه دسته گلی که در روز خواستگاری ارائه می کند، می سنجند و حتی سادگی را برابر با آبرو ریزی می دانند.
در واقع در گذشته مراسم ها با تجملات مختص آن زمان بود و گرچه همچنان کم و بیش این رسم باقی مانده اما امروز حتی یک هدیه بردن برای عروس در حد یک مراسم عروسی خرج بردار است.
در این میان برخی از مردم معتقدند مراسمات گذشته را نمی توان به دلیل وسعت با گرانی امروز اجرا کرد. اما هر کدام از این مراسمات با هدف و الگوی فرهنگی خاصی سال ها و قرن ها در روابط اجتماعی مردمان ساکن در هر منطقه ای شکل گرفته و برگزاری آن در نهایت سادگی بوده و به مراتب هزینه های بسیار کمتر ی از مراسمات امروز در بر داشته است. به طوری که امروزه میزان پذیرایی در مراسمات عروسی قاعده مشخص دارد و کمتر از استاندارد شأن عروسی را زیر سوال می برد.
سلایق تجمل گرا
انتخاب فردی که بتواند چشم فامیل را کور کند، تحصیل کرده باشد با والدین پولدار. اینها اظهارات «فرزاد معتمدی» است که در سن ازدواج بوده و معیارهای اصلی اغلب پسران را در همین موارد مطرح می کند.
او تأکید دارد که حتی به میزان ارثی که به دختر خواهد رسید توجه می شود و در اغلب موارد پسران دنبال دختری هستند که بتواند رام شرایط و خواسته هایش شود.
در مقابل اما «زهرا سلطانی» اعتقاد دارد پسر پولدار، خوش سیما و تحصیل کرده آروزی هر دختر مجردی است. اما دقت در این مؤلفه ها نشان می دهد طی سال های اخیر مشاوره های دستگاه های مختلف فرهنگی که بارها با عدد و رقم مسئولیت خود را برجسته کرده اند نه تنها بی تأثیر بوده بلکه کوچک ترین نقشی در بهبود مؤلفه های انتخاب همسر و تغییر سلایق نداشته است.
سلایق انتخاب همسر به جای آگاهانه بودن، توجه به درک متقابل و توجه به اهداف و آرمان های مشترک، تنها در پول و زیبایی خلاصه شده و آرزوی اغلب دختران و پسران شده است و در ادامه نه تنها ازدواج را سهل نکرده بلکه انتخاب زوج مناسب را به معضلی اساسی تبدیل کرده است.
نکته قابل توجه دفاع والدین از چنین نگرشی است که در برخی مواقع حتی در انتخاب زوج برای فرزند خود کاسه داغ تر از آش شده و تجملات و ظواهر را ملاک قرار می دهند.
نقش خیالی مشاوران در امر ازدواج
در واقع جهش فرهنگی انتخاب همسر بدون اینکه توجه هیچ نهادی را به خود جلب کند در سال های اخیر اتفاق افتاده و تمامی زیبایی هایی یک واقعه شیرین را از بین برده است.
اینکه نقش دستگاه های فرهنگ ساز دیگر از جمله ورزش و جوانان، دانشگاه ها و آموزش و پرورش در ارائه سلیقه رفتاری و عقیدتی انتخاب همسر چه بوده از خروجی فعلی این سلایق مشهود است. در برخی از این دستگاه ها صحبت در خصوص انتخاب همسر حتی به شکل تابو طرح می شود که نباید به صورت شفاف مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
نبود فضای تعاملی و هم اندیشی و بررسی نکردن سلایق جوانان در سال های اخیر موجب شده ازدواج که به عنوان کامل کننده بلوغ فکری فرد عنوان می شود به امری نازل و حتی موضوعی که باید از آن گریخت تبدیل گردد.
جدای از این در حال حاضر تمامی دعواهای نهادهای متولی به سن ازدواج و کاهش آن بدون در نظر گرفتن توان ذهنی، روانی، عاطفی و اقتصادی فرد در پذیرش یک زندگی مشترک محدود مانده است.
از طرفی تأکیدات سازمان هایی مانند بهزیستی در عملکرد مثبت مراکز مشاوره خود در وضعیتی است که از جمله دلایل دست نیافتن به ازدواج پایدار و افزایش آمارهای طلاق به انتخاب های نامناسب زوجین بر می گردد.
صف آرایی انتخاب های رؤیایی
تأکید روانشناسان بر این مبناست که طبق بررسی های صورت گرفته نبود شناخت کافی زوجین نسبت به اخلاق و رفتار یکدیگر از علل اصلی طلاق است. «مجید خدابخش» معتقد است با توجه به افزایش درصد طلاق و بالارفتن سن ازدواج در کشور ضروری است اقدامات مؤثر در مقابله با آن صورت گیرد.
او به همکاری و مشارکت جدی دستگاه های مرتبط، همه خانواده ها و اعضای جامعه تأکید دارد. «باید با احساس مسئولیت اقدامات پیشگیرانه در راستای جلوگیری از این روند روبه رشد به عمل آید.»
نمایشگاه های بی تأثیر
تمامی فرصت ها و ظرفیت ها برای رفع موانع ازدواج جوانان باید مورد استفاده قرار گرفته تا با فراهم کردن شرایط ازدواج آسان و پایدار شاهد تسهیل و افزایش ازدواج در بین جوانان باشیم. اینها سخنان کلیشه ای مسئولان ستاد ساماندهی امور جوانان در قروه است که همیشه در قالب حرف خوش می درخشند و در عمل عزادارند.
حرف هایی که به برنامه هایی می رسد که البته نقش دولت در روز ازدواج را تمام کرده و همه ساله با هزینه های گزاف بدون کوچکترین تأثیری در بافت فرهنگی مردم به اجرا در می آید.
البته اگر داستان وام های ازدواج پردردسر آن هم با معرفی ضامن آنچنانی را از نظر بگذارنیم می توان حدس زد که حد حمایت اقتصادی دستگاه های دولتی در وضعیتی که بیکاری در جامعه موج می زند صفر بوده و توصیه های ازدواج کردن آن هم با سرعت و با قوام بدون اینکه مسیری فراهم شود و دستی از جوانان گرفته شود به زبان می آید.
همین است که جامعه شناسان معتقدند با پخش بروشور و برگزاری نمایشگاه و توصیه های کلی گویی و مستقیم نمی توان سلیقه جوان یا خانواده اش را تغییر داد.
مطالعه اساس معضلات فرهنگی
اگر می خواهیم بدنه فکری جامعه را تغییر دهیم باید با مطالعه و از اساس نسبت به آن اقدام کنیم و در عین حال صبور باشیم. این سخنان جامعه شناسی است که در تحقیق اخیر خود با موضوع ازدواج به آن اشاره دارد.
البته صبر توصیه شده این جامعه شناس برای برنامه ریزیهایی است که از تمامی ابعاد بررسی شده و چاله های یک بحران فرهنگی را سنجیده باشد.
به گفته «فردین رضایی» اینکه هزینه های گزاف برای برگزاری این برنامه ها نهایت کار نهادهای دولتی باشد قابل قبول نیست و وظیفه دستگاه های فرهنگی سنجش و برنامه ریزی گسترده در موانع دست یابی به ازدواج سالم است.
او معتقد است اگر همین هزینه ها در مسیر دیگری مورد استفاده قرار می گرفت و در این میان از نظرات روانشناسان، مشاوران ازدواج و جامعه شناسان بهره گرفته می شد به مراتب خروجی مطلوب تری داشت.
پیشنهاد مطالعه موانع ازدواج آن هم به شکل فرا دستگاهی از جمله موضوعاتی است که گهگاهی در مقاطعی عنوان شده و پشت گوش انداخته می شود و باعث شده معضلات ازدواج به جاهای مختلفی کشانده شود تا بحران رو به تزاید در جایی و به طریقی مهار شود.
اما توجه به این نکته ضروری است که تا پای درد و دل های یک جوان ننشینیم نمی توانیم خواسته ها و آرمان هایش را بشناسیم و نسخه چیدن برای مهمترین اتفاق زندگی فرد آن هم بدون توجه به داشته های فکری، عقیدتی و عاطفی اش آب در هاون کوبیدن است./
* گزارش: زیبا امیدی فر
نظر شما