کردپرس- امروزه بسیاری از افراد جامعه به صورت مستقیم و غیر مستقیم درگیر افزایش قیمت ارز و سکه هستند. عدهای به امید کسب درآمدی کلان و سریع زندگی عادی خود را تعطیل و به این بازار روی آوردهاند.
آنانی که توان حضور در این بازار را ندارند به طور مرتب در حال حسابوکتاب هستند که در چند ماه گذشته چقدر فقیرتر شده و چه کسانی ثروت بادآورده نصیبشان شده است.
پول و ثروت در صدر مسائل و نگرانیهای افراد قرار گرفته و این به معنی از دستدادن آرام و قراری است که در زندگی غافلانه به دست میآید و بدین ترتیب مردم را در وضعیت دشواری قرار داده است. بسیاری از کسانی که در این بازار ورود پیدا کردهاند، اولین چیزی که از دست میدهند «درویشی و خرسندی» است.
این سود فردیت را تقویت میکند و میدانند نفع و سودی که خواهند برد در گرو نفع عمومی نیست و شاید بدانند این ثروت بادآورده حتی در درازمدت نفع آنها را نیز تأمین نمیکند اما برای فقیرترنشدن چارهای جز ورود به این بازار مکاره نیست. بسیاری دیگر که از دور به نظاره نشستهاند به شدت از این وضعیت ناخرسند هستند.
در واقع، وضعیتی که اکنون مردم ایران در آن قرار گرفته است، آنچنان دشوار و بغرنج است که انسان نمیتواند «بیخیال» باشد و غافلانه به زندگی خود ادامه دهد. مانند آن هزارپا که در اندیشه شماره پایی بود که باید در هنگام رقص بر زمین بکوبد، دغدغه بخش عمدهای از مردم، نرخ ارز و سکه است و این که چه آیندهای در انتظارشان است، در نتیجه رقص زندگی و لذتی که از مستی و بیخبری آن لحظات باید ببرند دچار توقف و به شدت تابع حسابگری شده است.
آنانی که اطلاعات بیشتری دارند نیز به رانتخواری و فساد مبتلا گشته و زندگی زیانبار و رسواکنندهای را آغاز کردهاند. در یک جامعه نرمال، هیچ ضرورتی نیست مردم تا این حد درگیر قیمت ارز و طلا باشند و لحظه به لحظه قیمت آن را کنترل کنند یا چیزهایی را یاد بگیرند که لازم نیست. رخت بربستن غفلت از زندگی افراد مختلف جامعه و تبدیل پول و ثروت به اشتغال اصلی ذهنی و زندگی افراد، همچنان که برای آن جوانی که میخواست حضرت موسی زبان حیوانات را به وی بیاموزد، زیانبار بود، برای اینان نیز زیانبار و مشکلساز است. در حقیقت، یکی از علل اصلی فروپاشی سرمایه اجتماعی و فرهنگی، افزایش نرخ مسائل اجتماعی، اختلاس و فساد مالی و ... غفلت از محاسن زندگی غافلانه و به قول حافظ زندگی توأم با نعمت «درویشی و خرسندی» است.
اکنون حال و وضع مردم همانند آن ملایی شده است که وقتی پرسیده بودند به هنگام خواب ریشت زیر لحاف است یا بیرون از آن و از وقتی که نسبت به ریش خود غفلت را از دست داد دیگر خواب و آسایش نیز به چشمانش نیامد.
الان نمیدانیم سرمایهای را که در اختیار داریم به دلار تبدیل کنیم، سکه و طلا بخریم، در بانک پسانداز کنیم و ... و دقیقاً به همین دلیل تنش و دلهره مهمان همیشگی افراد جامعه شده است و روح و روانشان آسیب دیده است.
نظر شما