کردپرس: در جهان سوم، کپی رایت و برداشت از داده های دیگران همچون آب خوردن انجام می گیرد، به ویژه نه تنها فاصله معنوی داده ها رعایت نمی شود، بلکه در چشم بر هم زدنی اثری که کاری در آن صورت گرفته و اصالت آن از دیگران است، تقلید می شود. متأسفانه این واقعیت در بغداد مثل آب خوردن نمودش پیدا است. ما تقلید و شبیهسازی همهچیز را تجربه و دیدهایم اما اینکه قبیله یا بوم یا جامعهای چندمیلیونی را بخواهیم تقلید یا شبیهسازی کنیم کمی تعجببرانگیز وسواس نما است.
مرور تاریخ نویسندگان کرد فیلی که بیشترشان یا قربانی استبداد بعثی شدند یا دچار مرگ یا مهاجرت، چیزی غیراز آن چبزی است که هم اکنون متجلی است.
آنان از حقایقی مینوشتند که برآیندش اصلاح یا تغییر یک اشتباه بود. اصالت مکتوبات و نوشتارهای این نویسندگان اگر با دادههای امروزی مطابقت داده شود پی به ترا ریختگی افکار مثل میوهها هم خواهیم برد. دستیابی به اصالت نوشتهها کار سختی نیست چون کافی است ماهیت و هویت نگارنده واکاوی شود.
اینک در بغداد دهها جنبش و حزب و مجله و روزنامه و ماهنامه و گاهنامه بنام کردهای فیلی و معاودین و یا وابسته به آنها در حال پیاده کردن یک سری سناریوهایی هستند که درنهایت جز تشتت کردها نتیجهای از آن عاید نیست. اینکه همه بنام همه بنویسند صرفنظر از عیوب آن در عراق یک حق قانونی است. همه آزادند ذهنیت خود را پیاده کنند هرچند بعضی دریک پروژهای با مشخصه فرار روبهجلو از عبارت «این رأی شماست که نوشتهاید» بهرهگیری شده غافل ازاینکه این رای وقتی نوشته ومنتشر شود درحقیقت به رای و نظرنهایی ارجاع داده شده است و آن رای و نظر مردم عراق است که خود پروسه ای جداگانه است.
دستیابی به اصالت متون و رسانه هایی که بنام کردهای فیلی می نویسند از آن جهت حائز اهمیت است که به مطالبات چارچوب دار این جامعه سریع می توان دست یافت. از مغلطه ها دوری می شود واز سفسطه پراکنی و در نهایت فاصله گرفتن از ریشه ها و فراموش کردن حقوق تعریف شده خود ناممکن می شود.
شنیده ها حاکی است بسیاری از شخصیت ها و جریان هایی بی هدف و موج دار و فرصت طلب دانسته یا نادانسته با تلفیق هویت کردها به ویژه کردهای فیلی ضمن تخریب اصالت این جامعه سالم و پاک عراق اینک از طریق قانونی و آیین نامه های ذی ربط عراق در حمایت مالی از احزاب اقدام به کسب درآمد می کنند و با سوء استفاده از سادگی یابی تفاوتی کردها مخصوصا آنانی که درسکونت گاه های قدیمی بغداد اند اینک به میلیون ها دینار ثروت رسیده اند.
این روند متاسفانه همچنان ادامه دارد. بازرسی ها درعراق اصولا شبیه یک خیالبافی است یا نه اصولا بازرسی درعراق مثل معروف شریک دزد و رفیق قافله را مصداقیت تحقیقات خود نشان می دهد این کار با چندهدف درحال پیاده شدن است.
هدف نخست آن زر اندوزی از راه کلاهبرداری سیاسی است و دوم اینکه از راه اینگونه مغلطه افکنی های متعمدانه قصد حذف یا حداقل اضمحلال جنبش زیبای کردفیلی دررسیدن به آرمان های پاک خود است. اکنون دهه های زیادی است که رسانه های زیادی بنام کردها مخصوصا کردهای فیلی در بغداد یا دیگر شهرهای آن در حال انتشارند و در همین شهرها بعضا رایگان در اختیار مخاطبان گذاشته می شود.
واقعیت این است که کردهای فیلی در کشور عراق جامعه ای بزرگ اند که خواسته های خود را بر اساس منطق و قانون حاکمیت جدید عراق پیگیری می کنند. البته ای کاش در حین تاسیس دولت و حاکمیت جدید عراق به جای نقش مکمل به بازیگری اصلی درمی آمدند که باز انگشت ظن در این کوتاهی اولا به سمت همین رسانه های تراریخته نشانه می رود.
اتهام بعدی متوجه جریان های سیاسی ست که گویا ماموریت شان در دامن گیرکردن آزادی و دمکراسی درجایگزین شدن صدام وهمدستانش خلاصه شد اینان به کمک متحدین، صدام را که مرتکب زیاده خواهی های زیادی شد کنار زدند، اما بجای اصلاح اوضاع مملکت شان به اصلاح اوضاع مالی خود وهم دستانشان پرداختند. درعراق هم شنیده ها بلکه اسناد نشان می دهد قوه قضائیه و پارلمان این کشور که از فاکتورهای پیشگیری یا مجازات بسیار خوبی برخوردارند خود نیازمند پیشگیری ومجازات اند و مردم درمانده ان کشور مخصوصا کردها بویژه کردهای فیلی همچنان به دنبال نخود سیاه اند از اینرو لازم اصالت رسانه ها که بنام این جامعه می نویسند پس از عبور از فیلترینگ بار دیگر هویت خود را احراز کنند.
کلاهبرداری فقط شامل بخش های اجتماعی نیست درحقیقت و براساس آخرین داده های پژوهشی سوء استفاده از اعتماد و همراهی افراد جامعه هدف نهایی آنها است. کشف آن هم کارسختی نیست در جهان توسعه یافته چطور سریع به سرنخ یک عمل کلاهبردارانه می رسند اینجا هم افکارعمومی می توانند به سرنخ کلاهبرداران چه دانسته چه نادانسته خیلی راحت برسند و استنباط کنند که اصالت نگارنده نشریه یا جریان محرز است یاخیر.
به هر تقدیر کردهای عراق مخصوصا کردهای فیلی حقوق خود را از حاکمیت عراق بدون فراموش کردن شرایط همراهی ها و وعده ها که بعضا مستند است، وصول می کنند. عراق فدرالیسم است و این کشوردارای یک قانون اساسی پیشرفته است بر مبنای همین استیفای حقوق کردهای فیلی یک حق است وحیف است آنان مثل گذشتگان سر به اروپا بزنند.
باورمان بشود اگر معاودین یا کردهای فیلی گروه تأثیرگذار و توانمندی نبودند جامعه غرب خیلی راحت پذیرای آنان نمی شد در زمان صدام که یک دیکتاتور شش دانگ بود اکثر نویسندگان و صاحبان اندیشه بی آزار، یا مهاجرت کردند یا به سمت غرب و یا ایران پا به فرار گذاشتند یا به سمت بغداد رهسپارشان کردند و به مناطقی همچون ابو زعبل یابند فلان و فلان در زندان های نگره سلمان و ابوغریب زیرنظر دستگاه جائرانه قضای صدام و شعبه خامسه دستگاه استخبارات روزگار خود را سپری کرده اند.
اینک شایسته به نظر می رسد که نشریات و رسانه های عراقی مخصوصا جامعه کرد و به ویژه کردهای فیلی دهها پرونده محکومان کرد در زمان دیکتاتور صدام را با هدف مخاطب قراردادن تاریخ و وجدان های بیدار و برای قضاوت انسان های ذی ضمیر و افکارعمومی، بازخوانی و این موارد را پس از بازبینی پیگیری کرده تا مشخص شود احکام صادره درخصوص این انسان های مظلوم چگونه اجرایی شده و خانواده های آنان دچار چه نوع سرنوشت تلخی شده اند.
نظر شما