به گزارش خبرنگار کردپرس، «مینا مبشرزاده»؛ پژوهشگر اقتصادی در یادداشتی از مزیت توجه به صنایع خرد و کوچک گفته و این حوزه را یک راه مناسب برای برندسازی و شناسایی استعدادهای روستایی دانسته و به توسعه محلی با توسعه کسب و کار خرد اشاره کرده است.
در این یادداشت آمده است: در طول تاريخ، صنايع كوچك و متوسط نقش مهمي در تحول صنعتي ايفا كرده اند. اين فرآيند تحول صنعتي به درختان جوان جنگل تشبيه شده كه در راه رسيدن به نور آفتاب بايد بكوشند تا از سايه مرگبار رقباي مسن تر خود بگذرند. بنگاه هاي جديد در هر صنعت، با توليدات جديد خود موجب تحول آن مي شوند و در نهايت قدرت بازارِ بنگاه هاي قوي را محدود مي كنند. اين عملِ بنگاه هاي كوچك در درازمدت به مثابه كمكي اساسي، در جهت بهبود و سلامت اقتصاد، مؤثر مي افتد و اهتمام و مساعدت دولت ها در اين مجال، ضروري به نظر مي رسد.
بیش از 95 درصد از واحدهای تولیدی ایران در گروه صنایع کوچک و متوسط قرار دارد که باید تأثیر بسزایی در تولید ناخالص ملی و ایجاد ارزش افزوده برای کشور به همراه داشته باشند اگر حضور ضعیف در بازارهای جهانی برای فروش محصولات و خروج از بازار محلی، سیستم گردشی سرمایه با بهره بالای بانکی، دوری از فناوریهای جدید، افزایش مالیات های اختصاصی و ... بگذارند.
طبق آمار بانک مرکزی گرچه وجود کارگاه های کوچک تولیدی سهمی معادل 91 درصد را به خود اختصاص داده اما با اين وجود، سهم اين واحدها از سرمايه و اشتغال کل واحدهاي صنعتي به ترتيب 24 و 41 درصد است.
کارشناسان اقتصادی تأمین منابع مالی صنایع کوچک را عامل افزایش ظرفیت اشتغال در کشور می دانند. در واقع وقتی صنایع کوچک 50 درصد صادرات و 70 درصد اشتغالزایی را برعهده دارند حمایت مالی از این بنگاه ها یکی از ضروری ترین برنامه های دولت باید باشد.
نقشی ناپیدا اما اثرگذار
بررسي ها نشان داده كه صنايع كوچك و متوسط از طريق چهار كانالِ «كارآفريني، نوآوري و تغيير فناوري، پويايي صنعت و در نهايت ايجاد فرصتهاي شغلي و افزايش درآمد» بر اقتصاد جهاني تأثيرگذارند. به علاوه شدت يافتن رقابت جهاني، افزايش بي اطميناني و تقاضاي فزاينده براي محصولات متنوع باعث شده كه اقبال به اين صنايع بيشتر شود همچنین مزيت هاي صنايع كوچك و متوسط به علت وجود اثر حمل و نقل، اثر اندازه بازار، اثر تنظيم، مؤثر بودن انتخاب و اثر كنترل، اين صنايع را در توليد اغلب كالاها به انتخاب اول مبدل ساخته است.
امروزه كاهش وابستگي نفتي، منطقي ساختن بازدهي، بسترسازي، سياست گذاري و ايجاد محيط رقابتي از راهبردهاي توسعه و بهبود وضعيت صنايع كوچك و متوسط در ايران است.
در همین راستا باید ابتدای امر به شناسایی زمینه های مستعد در استان های کشور پرداخته شود و زیر ساخت های لازم مهیا شده آن وقت به تسهیلات و استخدام کارگر پرداخت، چرا که اگر زیرساخت تکمیل نباشد آن واحد قطعاً در میانه راه پا پس خواهد کشید.
در این میان نقش صنایع کوچک و ایجاد آن در استان های کشور بسیار مهم است چرا که آنچه باعث توسعه کشور می شود استعدادها و پتانسیل هایی است که در استان ها نهفته و خاموش مانده اند لذا با یک برنامه ریزی صحیح باید به شناسایی این ظرفیت ها پرداخت و این نقش اثرگذار ولی ناپیدا را نمایه کرد.
مسیر صحیح اقتصاد
میزان بهره وری، روند رشد و توسعه، ارزش افزوده و میزان تسهیلات اعطایی به واحدهای خرد می تواند یک مسیر صحیح اقتصاد سالم را در استان های مستعد کشور طی کند. نكته قابل توجه اين است كه بهره وري در صنايع كوچك بيشتر از صنايع متوسط و در صنايع متوسط بيشتر از صنايع بزرگ است، همچنین آمار مربوط به ارزشافزوده براساس طبقه بندي بنگاه ها، حاكي از اين است كه بنگاه هاي كوچك 34 درصد در ارزش افزوده و 44 درصد در اشتغال صنعتي سهم دارند در حالي كه صنايع متوسط و بزرگ كه فقط 55 درصد اشتغال صنعتي را تشكيل مي دهند، 66 درصد در ارزش افزوده سهيم هستند، اما نسبت ارزش افزوده به اشتغال در صنايع متوسط، به جهت بهره وري بالاتر، بيشتر از صنايع بزرگ است که این ارزش افزوده و بهره وری و میزان سودآوری مسلماً در استان های صنعتی و معدنی باتوجه به ظرفیت بالای اقتصادی، بیشتر خواهد بود.
امروزه استان هایی که رشد فرصت های کسب و کار، رشد اقتصادی و رفاه شهروندان را مورد توجه قرار داده اند، علاوه بر حفظ ثبات در شاخص ها و متغیرهای کلان اقتصادی، سایر موضوعاتی که به نوعی فعالیت های اقتصادی بخش خصوصی را تحت تأثیر قرار می دهند را هم ارزیابی کرده و در مواقع لزوم اقدام به اصلاح آن موارد می نمایند.
برند سازی در روستاها
کارشناسان اقتصادی بر شناسایی ظرفیت های موجود در استان های کشور تأکید داشته و معتقدند که با رساندن ظرفیت های موجود در استان ها به عرصه اقتصادی می توان یک مستند حقیقی از جریان برند سازی پتانسیل های مناطق کشور تهیه کرد.
باید دانست که مهم ترین ظرفیت های هر استانی در روستاها بوده و روستاهای کشور از مزیتهای رقابتی خوبی برخوردار هستند که باید در این ظرفیت ها در راستای توسعه کسب و کار استفاده کرد. در همین راستا لازم است کسب و کاری که در مناطق کمتر برخوردار مزیت رقابتی دارد را محور توسعه محلی و مبنای توسعه کسب و کار قرار داد.
با این وصف نقش بنگاه های کوچک در توسعه اقتصادی انکارناپذیر است و امروزه افسار اقتصادی کل کشورهای دنیا در دست بنگاه های خرد و کوچک بوده و بازدهی این بنگاه های اقتصادی راهگشای بسیاری از معضلاتی است که حول محور اقتصاد در گردش اند./
نظر شما