گلسرن یولری مدیر سازمان حقوق بشر ترکیه – شاخۀ استانبول در مصاحبه با ریجن در خصوص ابعاد سرکوب حکومت ترکیه علیه قشرهای مختلف مردم سخن گفته است. این سازمان خود نیز هدف سرکوب و فشار حکومت قرار گرفته است، به ویژه پس از آن که تجمع مادران شنبه، که با حمایت این سازمان برگزار می شد، ممنوع و سرکوب گردید.
سازمان حقوق بشر ترکیه در سال 1986 توسط 98 اندیشمند، هنرمند و نویسنده تأسیس شد و هدف آن پرداختن به همۀ اشکال نقض حقوق بشر در ترکیه بود. تا کنون 13 تن از مدیران این سازمان در چارچوب قتل های حل نشده، ربوده شده و به قتل رسیده اند. برخی دیگر همچنان مفقود الاثر هستند. در دوران وضعیت فوق العاده نیز بسیاری از اعضا و مقامات این سازمان دستگیر و زندانی شدند. بسیاری از این افراد، به ویژه کردها، همچنان در زندان مانده اند.
یولری در بخشی از این مصاحبه به وضعیت کردهای ترکیه پرداخته است که شرح آن در ادامه می آید.
سال های دهۀ 1980 زمانی بود که حکومت افزایش فشار بر مناطق کردنشین را آغاز کرد و اقدامات نظامی با شدت بیشتری در این مناطق انجام شد. این بی قانونی که ما امروز شاهدآن هستیم، در آن زمان نیز وجود داشت. وقتی سخن از قانون گریزی [حکومت] به میان می آید، کردستان همواره چند گام از غرب ترکیه جلوتر است. قانون کودتای نظامی 12 سپتامبر در کردستان اجرا نمی شد. سیاست انکار و نابودی دنبال می شد. وجود کردها به رسمیت شناخته نمی شد. قومی به نام کرد وجود نداشت. چنان وانمود می شد که گویی زبان کردی وجود ندارد. سپس، حکومت که نتوانست کردها را استحاله کند، سیاست نابودی و امحای آنها را در پیش گرفت. سال های دهۀ 1990 اوج این سیاست ها بود، اگر چه امروز نیز به دهۀ 1990 باز گشته ایم. در آن سال ها کردها کشته می شدند و به قتل می رسیدند. وقتی قتل و کشتار کردها را با سرکوب غرب ترکیه مقایسه می کنیم، در می یابیم که در مناطق کردنشین سرکوب شدیدتری را تجربه کرده ایم. بر اساس آمار حکومت، 17 هزار و 500 پروندۀ حل نشده [قتل و مفقودی] در این مناطق داریم. تعداد دقیق هنوز مشخص نیست. حکومت می گوید کردها به حکومت اهانت می کنند. هنگام تصادف سوسورلوک [یک تصادف خودرو در سوسورلوک که رهبر یک عشیره، یک رهبر مافیا و یک فرماندۀ پلیس در داخل یک خودرو بودند]، تحقیقات نشان داد این افراد با قتل های حل نشده ارتباط داشته اند. در گزارش کمیسیون سوسورلوک در پارلمان، همان گونه که سازمان ما نیز نتیجه گرفت، مشخص شد که برخی گروه های مرتبط با حکومت این قتل ها را انجام داده اند. حکومت به این واقعیت اذعان کرده است.
در پروندۀ ارگنکون، در کیفرخواست آمده است که یک سازمان تروریستی به نام ارگنکون وجود دارد که با اقدامات تحریک آمیز خود و ارتکاب قتل های سیاسی، هرج و مرج را گسترش داده است. با وجود این، این موارد در دادگاه مطرح نشد. این جنایت ها عمدتاً جنایت علیه کردها بودند. به یاد داشته باشیم که در دورۀ تانسو چیلر [نخست وزیر ترکیه در فاصلۀ سال های 1993 – 1996] لیست سیاه برای قتل تاجران کرد افشا شد. در همۀ موارد حکومت تلاش کرده است کردها را سرکوب کند، چه با سیاست انکار و چه با سیاست امحا. [در دهۀ 1990] حدود سه هزار و 500 روستای کردنشین به آتش کشیده شدند. میلیون ها کرد یا در داخل ترکیه آواره شدند یا به کشورهای خارجی پناهنده شدند. امروزه کردها همچنان از این اندوه رنج می برند.
با پروسۀ آشتی [که تقریباً از سال 2013 آغاز شد] تغییراتی به وجود آمد. در آن زمان در کردستان مردم باور داشتند که تغییری روی خواهد داد. علی رغم همۀ نگرانی های موجود، امید به صلح بیشتر و قوی تر شد. وقتی که حکومت بی دلیل به پروسه پایان داد [سال 2015]، اقدامات نظامی، حکومت نظامی و مقررات منع آمد و شد به دنبال داشت. سیاست امحا علیه کردها مجدداً آغاز شد، اما این بار بسیار متفاوت بود. در گذشته روستاها به آتش کشیده می شدند. اما این بار خشونت هم ثروت فرهنگی و هم ثروت تاریخی کردها را هدف گرفته بود. 70 درصد شهر جزیره ویران شد. وضعیت سور نیز که مشخص است. این شهر نیز ویران شد. بناهای تاریخی تخریب شدند. در همین زمان پروژۀ توسعۀ شهری همراه با سلب مالکیت زمین آغاز شد. اماکن تخریب شده بازسازی می شوند، اما در اغلب نقاط به صاحبان قبلی آنها فروخته نمی شوند.
هدف این است که مردمی از اقوام دیگر در مناطق باز سازی شده به جای کردها اسکان داده شوند. این کار آرام آرام انجام می شود. کردستان دارد کرد زدایی می شود. هدف این سیاست ها تغییر ساختار جمعیتی، بافت اجتماعی و اولویت های سیاسی است. در همین انتخابات اخیر یک نقشۀ متفاوت [از مردمی که به احزاب طرفدار حکومت رأی می دهند] دیدیم، که البته عملی نشد. اما اگر این سیاست ها ادامه یابند، ساختار اجتماعی تغییر خواهد کرد. دارند سوری ها را در آن مناطق اسکان می دهند. مردم را از برخی جمهوری های ترکیک به اینجا می آورند. تا کنون مردم مناطقی که شاهد درگیری بوده اند، مقاومت کرده اند. مهاجران ناشی از درگیری ها نخست در کنار شهرها چادر زدند. یعنی زیاد از خانه های خود دور نشدند. بعداً حکومت چادرها را برچید و این مردم ناچار به کوچ به شهرهای دیگر شدند. برخی از آنها به غرب ترکیه رفتند و برخی دیگر به خارج از کشور مهاجرت کردند.
ما چهره به چهره با مردم مصاحبه کردیم و گزارش تهیه کردیم. البته ما نمی توانستیم وارد بعضی از مناطق شویم، اما از طریق کانال هایی گزارش دریافت می کردیم. گاهی در برخی مناطقی که وارد شده و با پلیس مواجه می شدیم، شاهد نقض جدی حقوق بشر بودیم. یک جنگ و اشغال اتفاق افتاده بود. به عبارت دیگر، ما می دیدیم که حکومت برخلاف آنچه در رسانه ها ادعا می کند، برای حل مشکل شهروندان این کشور تلاش نمی کند. ما دیدیم که حکومت سیاستی را دنبال می کند که هدف آن امحای مردم خودش و نابودی حیات و امید آنها است. وقتی وارد شهری می شدیم مجبور بودیم از 5 تا 6 پست ایست و بازرسی عبور کنیم. پرچم های عظیم ترکیه را روی بلوک های سیمانی بر افراشته بودند. ما احساس می کردیم وارد یک کشور خارجی شده ایم. وقتی به آزیرناک رفتیم، پرچم های ترکیه به ما خوش آمد گفتند. من احساس می کردم از کشوری دیگر به ترکیه آمده ام. ذهنیتی مبنی بر اشغال وجود داشت.
در واقع مجموع این ها ذهنیت حکومت را نشان می دهد. نشان می دهد که حکومت ترکیه، علی رغم حضور فراگیرش، نمی تواند مسلط باشد و حکومت کند. در نتایج انتخابات اخیر دیدیم که حکومت هنوز موفق نشده است. بنابراین چیزی هست که حکومت نمی تواند از عهدۀ مدیریت آن بر آید. چون حکومت – علی رغم عوام فریبی و تحریف واقعیت - نمی تواند بر این سرزمین حکم براند، این پرچم ها تنها نماد ویرانی، نابودی و اشغال هستند. یعنی حکومت این گونه عمل می کند چون فکر می کند باید وجود خود را ثابت کند. این سیاست امروز نیز ادامه دارد. اگر چه مانند دوران عملیات های نظامی [سال های 2015 و 2016] – همراه با تانک و توپخانۀ سنگین – نیست، اما همچنان که اقوام دیگر در کردستان اسکان داده می شوند، کشتار و جنایت نیز همچنان ادامه دارد. زمانی که عملیات ها در حال پایان یافتن بودند، ما با مردم آژیرناک دیدار کردیم که می پرسیدند «آنها چرا ما را می کشند؟» و «چرا پروسۀ آشتی به پایان رسید؟» مردم به پروسۀ آشتی ایمان داشتند. در حقیقت مردم انتظار چندانی ندارند، آنها تنها می خواهند به طرزی عادی به دنیا بیایند، عادی به مدرسه بروند و عادی بمیرند. اینک که همۀ امیدها به باد رفته است، شنیدن این سؤال از مردمی دل شکسته بسیار دردناک است: چرا پروسۀ اشتی به پایان رسید؟ حتی کسانی که علی اغم همۀ ویرانی ها مناطق درگیری را ترک نکردند، حیرت زدگی و نا امیدی خود را بیان کردند. این جراحت ادامه دارد. ما تنها شنیده ایم که آنجا چه اتفاقی افتاده است. آنها مردند – ما تنها تماشا کردیم. اما ما تنها با فکر کردن به آن نیز دچار پریشانی می شویم. اگر پروسۀ آشتی مجدداً آغاز شود، مردم این بار هوشیار خواهند بود.
مرگ غیرنظامیان زمانی اشکار شد که مردم در زیرزمین های جزیره در آتش سوختند. بچه های کوچک، زنان حامله و سالمندانی که در مناطق درگیری زندگی می کردند کشته می شدند، در حالی که در درگیری های مسلحانه شرکت نداشتند و نمی توانستند به این عنوان کشته شوند. آنها در حالی که د خانه های خود بودند، غذا می خوردند یا در گوشه ای نشسته بودند، کشته می شدند. به عنوان نمونه، تایبت یک مادر 57 ساله که در سلوپی کشته شد. تک تیر اندازان او را کشتند و اجازه ندادند خانواده اش جسد وی را از آنجا ببرند. وی در مقابل چشمان خانواده اش در یک خیابان باریک هدف گلوله قرار گرفت. سپس تک تیر اندازان یکی از بستگان وی را که برای بردن جسد آمده بود مجروح کردند. جسد این مادر 7 روز در خیابان ماند. به ادعای حکومت تنها شبه نظامیان کشته شده اند، اما در حقیقت آنها غیرنظامی بودند. مدیران منطقه ای [حزب دموکراتیک خلق ها] HDP و [حزب مناطق دموکراتیک] DBP نیز کشته شدند.
پس از انتشار گزارش ما دربارۀ مسائل پزشکی در دورۀ درگیری ها، تحقیقات قضایی علیه سازمان ما آغاز شد. تحقیقات به خاطر گزارش جزیره همچنان ادامه دارد.
من فکر می کنم مهم ترین نتیجۀ این درگیری ها نا امیدی از حل و فصل این مسأله است. امید مردم به داشتن یک زندگی مسالمت آمیز در کنار هم، بر باد رفته است.
منبع: پایگاه خبری – تحلیلی ریجن
ترجمه: خبرگزاری کردپرس – سرویس ترکیه
بیشتر بخوانید:
آوارگان ایزدی در ترکیه؛ بی پناه و بی سرنوشت / نورجان بایسل
ترکیه با توافق ادلب زمان می خرد و زمین از دست می دهد / یاووز بایدار
منطقۀ حائل ادلب چه تأثیری برآیندۀ ترکیه در سوریه دارد؟ / پل ایدون
سرنوشت اوجالان در ترکیۀ گریزان از صلح / امبرین زمان
سخنگوی YPG در مصاحبه با ریجن: نخستین اولویت YPG بیرون راندن ارتش ترکیه از سوریه است
ادلب: آخرین نبرد / چنگیز آکتار
اردوغان؛ تزار بی رقیب اقتصاد ترکیه / فهیم تاشتکین
سکوت عجیب آنکارا در قبال سرکوب مسلمانان اویغور توسط چین / متین گورجان
نظر شما