شهروندان فهیم و خونگرم تبریز

با اهدای سلام و درود

تبریز، شهر اولین ها، شهر باتمدن و تاریخ ساز، شهر دلاورمردان تاریخ آزادی خواهی کشور، شهر اندیشمندان، علما، شاعران و هنرمندان جهانی، شهر دانشگاهها، مدارس و کتابخانه ها، شهر چاپخانه ها، روزنامه ها و نشریات، شهر خلاقیتها و ابداعات، شهر سینماها و رستورانها و برجها، شهر بلدیه ،عدلیه و نظمیه ، شهر پاک ، بی گدا، شهر مهربانی ها و دهها نقش دیگر در زمینه عناصر مدرن سازی در ایران و از همه مهمتر مردمانی بافرهنگ، مؤمن، باغرور و آزادیخواه همان شهری است که سالهاست آنرا با این افتخارات می شناسم و دهها مقاله درباره آن نگاشته ام و پایاننامه ها و رساله های زیادی در زمینه برنامه ریزی شهری آن را راهنمایی نموده ام. این شناختها که بواسطه عضویت در هیئت علمی گروه جغرافیا و برنامه ریزی شهری دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرند بدست آمده مرا با مدیران شهری تبریز نیز آشنا نموده است. این تجارب و حس تعلق خاطر به هموطنان آذربایجانی که بیش از 16 سال از دوران عمرم را با صمیمیت و احترام کامل در میانشان به یادگیری و تدریس و پژوهش مشغول بوده ام و به نوعی خود را مدیون آنان میدانم مرا ترغیب کرد که در ادامه خدمت به آذربایجان عزیز، تجارب و یافته هایم را بصورت تأسیس دبیرخانه آینده نگاری در معاونت برنامه ریزی و توسعه شهرداری تبریز گسترش دهم و لذا ایده احداث این دبیرخانه را که جدیداً در برخی از کلانشهرهای کشور بعنوان رویکردی نو در برنامه ریزی شهری مطرح شده در تبریز هم عملیاتی کنیم که این پیشنهاد مورد استقبال مدیریت شهری تبریز و شخص مهندس ایرج شهین باهر واقع شد و به همین سبب حکم مشاور بنده را در راستای تهیه این طرح تحقیقاتی و اجرایی صادر نمودند حکمی که بر اساس آن قرار بود هیچگونه مسئولیت اداری جدید تعریف نشده، فاقد حقوق ماهیانه بوده و هزینه ها صرفا در ازای تحقیقات، کارگاهها و دوره ها پرداخت گردد.

واقعیت اینست که با رسانه ای شدن حکم مشاور برای بنده، افرادی منفعت طلب با جهت دهی یکی از اساتید دانشگاه که پرونده تخلفات اداری دارند و سابقه خوبی هم ندارند شروع به شانتاژ خبری این انتصاب در راستای تخریب شهردار تبریز نموده و با همراهی تعدادی از مخالفین شهردار، گروههای نژادپرست خارج نشین و تعدادی از افراطیون داخلی( که حساب آنها از اکثریت شهروندان بافرهنگ و وطن پرست تبریزی جداست) در سطح وسیعی این موضوع را در فضای مجازی منتشر نمودند تا جائیکه بنده به جهت شرایط حساس موجود و جلوگیری از بهره برداری ناپاکان و خائنین به آذربایجان و کردستان و کل کشور، از این حق قانونی خود مبنی بر بکارگیری بدون تبعیض همه شهروندان ایرانی در تمام مراکز اداری کشور چشم پوشی نموده استعفایم را اعلام نمودم و شهردار محترم هم آنرا پذیرفتند.

واقعیت دیگر این بود که این افراد جهت تکمیل سناریوی خود و رسیدن به اهداف و مقاصد خود که تخریب شهردار تبریز در رأس آن قرار داشت سعی در اثبات وابستگی حقیر به احزاب معاند نظام نمودند و لذا مطالبی را بصورت گزینشی از نوشته هایم انتخاب نموده در چند سایت خبری وابسته به تجزیه طلبان خارج نشین و داخلی منعکس نمودند. در ادامه برای روشن شدن واقعیتها به گزیده ای از مطالب تحریف شده آنان می پردازم:

1-اعلام حمایت بنده از کاندیداهای اصلاح طلب در انتخابات مجلس دهم در استانهای آذربایجان و کردستان با قوانین کشور هیچ منافاتی ندارد.

2- استفاده از لفظ استان ارومیه که در متنی باعنوان "روحانی در راه کردستان" توسط محسن رضوی، فعال سیاسی آذربایجان نگاشته شده به معنای تایید این واژه نیست. هدف از انتشار و فوروارد این مطلب صرفاً محتوای متن بود که در راستای بررسی عملکرد روحانی در مناطق کردنشین و یا شهرهایی بوده که تعدای کرد در آنجا ساکن هستند.

3- ذکر اسامی شهرهای کردستان با هدف بررسی وجه تسمیه آنها بوده و در معنای واژه" ارومیه" به لغات ترکی چی چست ئورمیه اشاره شده است . در اینجا شهرهایی همچون ارومیه، خوی و سلماس هم که تعدادی از کرد زبانها در ساختار جمعیتیشان وجود دارد در کنار شهرهای استان کردستان ذکر شده اند که به معنای اثبات کردستانی بودن و یا نبودن این شهرها نیست.

4- اعتراض شورای هماهنگی اصلاح طلبان کردستان نسبت به دستگیری صلاح الدین دمیرتاش که از رهبران سابق حزب قانونی دموکراتیک خلقهای ترکیه است به معنای وابستگی این شورا و بنده به احزاب اپوزیسیون ترکیه همچون پ ک ک نیست. در ضمن سخنرانیهای دمیرتاش از رسانه های داخلی ترکیه پخش میشود و در ایران هم کتابهای ایشان ترجمه شده است انتشار عکس و گفته های دمیرتاش در دوران انتخابات ریاست جمهوری ترکیه که جزو کاندیداهای انتخاباتی بودند در همه رسانه های داخل کشور امری معمولی بشمار میرود.

5- پیام تسلیت برای دکتر سلیمان چروکایا که زندگی در غرب را رها کرده و برای خنثی نمودن مینهای گروه جنایتکار داعش به کردستان عراق آمده بود و در عملیاتی در نزدیکی موصل به شهادت رسید چه ربطی به حمایت بنده از حزب دموکرات کردستان ایران دارد؟ جالب ایجاست که دکتر چروکایا انسانی مستقل بوده و عضو هیچکدام از احزاب کردستان هم نبودند.

6- اعتراض به پدیده شوم قتل کولبران که جهت امرار معاش خانواده به این امر روی آورده اند و جانشان را فدا میکنند امری رایج است که حتی بارها مسئولان کشوری، نمایندگان مجلس و رسانه ها هم بدان پرداخته اند و بنده اولین و آخرین نفر نیستم که به وضعیت کولبران انتقاد داریم. مقام معظم رهبری هم در بیاناتی بر عدم کشتن کولبران تأکید نموده و در تعریف قاچاق فرمودند که منظور از قاچاق صدها کانتینر است نه کوله بر ضعیف.

7- انتقاد از عملکرد دولت روحانی که کردها بیشترین رأی را به ایشان دادند جزو حقوق شهروندی همگان بوده و فعالان سیاسی و مدنی در کل کشور که نسبت به عملکرد این دولت و دولتهای قبلی انتقاد دارند همواره انتقادات خود را به اشکال مختلفی مطرح نموده اند. من هم بواسطه حمایتهایی که از دولت روحانی در انتخابات داشته ام انتقاد نسبت به عدم تحقق شعارهای انتخاباتی رئیس جمهور را حق قانونی برای خود و دیگران میدانم.

8- حمایت از اعتصابات بازاریان بانه که نسبت به بخشنامه وزارت کشور در راستای ساماندهی بازارچه های مرزی صورت گرفت اعتراضی صنفی بوه هیچگونه منافاتی با قوانین کشور نداشت چراکه قوانین جمهوری اسلامی ایران حق اعتراضات بدون خشونت را پذیرفته اند. در جریان اعتصابات بانه که بیش از 20 روز طول کشید و در نوع خود مسالمت آمیزترین اعتصابات بشمار میرفت که حتی یک کشته، زخمی و دستگیری هم نداشت تمام هم و غم ما این بود که دستهایی ناپاک باعث ایجاد اغتشاش و خشونت نشوند.

9- در مورد سوریه هم وقتی مردم کردستان سوریه در توافق با حکومت مرکزی بصورت نیمه خودمختار منطقه را اداره میکنند ما وظیفه داریم بعنوان یک انسان آزادی خواه به حق تعیین سرنوشت آنها احترام بگذاریم و این به معنای تجزیه سوریه و حمایت از آن نیست.

با نگاهی به موارد فوق، حقانیت فعالیتهای بنده که همگی در چاچوب قوانین کشور صورت گرفته است بیش از پیش بر همگان آشکار میشود و در اینجا اضافه میکنم که بنده از هیچکدام از احزاب اپوزیسیون کردستان در خارج حمایت نکرده ام و همزمان در احزاب داخل کشور هم علی رغم نزدیکی به جریانات و احزاب اصلاح طلب عضویت نداشته ام و صرفاً بعنوان یک فعال سیاسی و مدنی مستقل در راستای محرومیت زدایی از کردستان و آذربایجان و تأمین منافع عمومی مردم فعالیت نموده ام. فعالیتهای بنده آنقدر قانونمند بوده اند که در انتخابات دوره سوم شورای اسلامی شهر بانه و انتخابات مجلس دهم سقز و بانه از اولین افرادی بودم که تأیید صلاحیت بنده اعلام شده است.

مردمان بزرگوار تبریز

مهندس ایرج شهین باهر، شهردار تبریز، فرزند خلف آذربایجان و فردی توانمند با سوابقی درخشان است که در جهت اعتلای کلانشهر تبریز به خرد جمعی و مشارکت نخبگان واقعی اعتقاد راسخ دارد و در این مسیر به افراد ناسالم و منفعت طلب باج نمیدهد. این مرد بزرگ را در این شرایط بحرانی که شهرداریهای کل کشور با کمبود درآمد مواجه هستند حمایت کنید تا هر روز شاهد توسعه و آبادانی بیشتر شهر اولین ها باشیم.

در پایان ضمن تشکر از حسن نظر و دید وسیع عاری از تعصبات نژادی، قومی، زبانی و مذهبی شهردار تبریز، از حمایتها و پیامهای محبت آمیز دوستان بزرگوار در شهرداری تبریز، دانشجویان عزیز واحدهای تبریز و مرند و نخبگان و فعالان مدنی و سیاسی منطقه صمیمانه تشکر میکنم و برای همگان آرزوی توفیقات روزافزون را دارم.

با تقدیم احترام

بختیار عزت پناه