درب زدن هایمان هم مدرنیته شده است / جای خالی معماری ایرانی اسلامی

سرویس کردستان – عبدالله مرادی محقق و کارشناس ارشد تاریخ در یادداشتی که در اختیار کردپرس گذاشته گذری بر فراموش شدن بسیاری از فرهنگ ها را بیان کرده است.

خانه ها ی قدیمی ما درگذشته پر از راز و رمزی بودند که برای خویش فلسفه وجودی داشت ، فلسفه ای که خشت به خشت و بخش بخش اجزای خانه را در بر می گرفت، حتی کوچک ترین اجزای خانه هم بدون فکر و فلسفه رها نمی شدند

درهایی که فرهنگ ساده ی معماری رو چه زیبا برای غریبه ها بازگو می کرد از اجزایی چون کوبه ای ویژه ی مردان و کوبه ای ویژه ی زنان تشکیل می شد،

کوبه یا درکوب، وسیله‌ای از فلز بود که بر روی بدنه درب و در قسمت بیرونی آن نصب می‌گردید از این وسیله برای کوبیدن بر روی دراستفاده می شد که صاحب خانه را از حضور خود مطلع ‌کنند

این وسیله در ابعاد، اشکال و از جنسهای مختلف ساخته می‌شود. جنس بعضی از آنها از برنج و بعضی از آهن یا از فلزات ساخته می شد،در بعضی از دربها از دو مدل مختلف از کوبه استفاده می‌گردید که یکی به شکل یک چکش و دیگری به صورت یک حلقه بود ،کوبه چکش مانند که صدای بمی داشت توسط مردها زده می شد وکوبه ی حلقه مانند ،صدای زیر مانند و نرمی داشت که توسط زنان زده می شد، به هر حال با این کار صاحبخانه متوجه جنسیت مراجعه‌کننده می‌گردیده و به اقتضای آن یکی از ساکنین به پاسخگویی برمی‌آمده‌است، اما گاهی هم این کوبه ها به تناوب کوبیده می شد، صدای کوبیده شدن هر دو کوبه با هم برای اهل خانه شادی به ارمغان می اورد چرا که آن ها را بشارت می داد که خانواده ای برایشان به مهمانی آمده است

اکنون همه ی ما می تونیم المان هایی مثل همین کوبه های درب های قدیمی رو هنوز هم تهیه و بر روی درب های ورودی آپارتمان ها نصب کرده و به سبب همین کوبه ها به شوق کوفتنشان، و به شوق دوباره به صدا در آمدنشان هم که شده همسایه را به سمت خانه خود بکشیم تا دوباره زندگی هایمان رونق گیرد

درست است که امروزه دیگر رمق خانه های قدیمی را در شهر نمی بینیم و هر جا را که نگاه می کنیم، درب های آهنین رنگ و وارنگ و بعضا از رنگ و رو افتاده جای شان را به درب های چوبی و زیبای قدیمی داده اند و جای کوبه هایی که زمانی باعث می شدند تا از جایت تکانی بخوری وبا صبر و حوصله به استقبال مهمانت بروی؛ متاسفانه حالا جایشان را با آیفن های تصویری که تنها با یک دکمه درب را باز می کنند لذت استقبال ، در بدو ورود را ازهمگی ما گرفته است، اما هنوز هم می توان بعضی از این المان های دوست داشتنی را در خانه هایمان جای دهیم و دوباره آن را زنده کنیم

متأسفانه امروزه تعداد کمی از این درهای قدیمی در شهر دیواندره باقی مانده است و تنهای تنها مارو غریبانه صدا می زنند که فریادرسی نیست که معماری سنتی پیشنیان ما رو دوباره احیا کند

چه مردم و فرهنگی داریم چقدر زود چیزایی که دوروبرمون بود رو فراموش می کنیم دنیای عجیبیست عزیزترین ونزدیگترین افراد اطراف خودمون رو هم ، اینچنین به راحتی فراموش و ازیاد خویش دور می کنیم ،انگار این رسم شوم طردکردنها فرهنگی شده است بین ما......

دنیای مدرنی که ما فقط طوطی وار تقلید می کنیم به این راحتی اونها داشته های پیشنیان خویش رو به بوته ی فراموشی نمی سپارند بلکه تموم چیزایی از جمله ؛ مادی و معنوی سرجای خویش حرمت و قرب خاصی برایشان دارد ، انگار مردم ما سیاره ای دور از زمین زندگی می کنند براستی همه چیز ما خلاف دنیای مدرنیته است ، کشورهای اروپایی داشته های تاریخی ،معماری و محیط زیستی خویش را باتمام احترام نگریسته و فضای قدیمی شهر رو سنگفرش کرده واون رو برای همگان توریست پذیر کرده اند ، ماکجای این وره ی خاکی هستیم ، کشوری که هزاران سال با این تاریخ و مدنیت قدر و منزلت استعدادها و ظرفیت های توریستی و اکوتوریستی خویش رو نمی داند چطور داشته های معنی دار خویش رو بولد کند !

به هرروی...

نبود موزه ای در شهرستان دیواندره موجب شده تمام ظرفیت های این شهرستان رو به باد فنا برده و هیچ گاه مردم ما، بویژه جوانان این شهرستان و ازهمه مهمتر استان و کشور ما از استعدادهای سنتی، فولکلور، پوشش، صنایع دستی و گردشگری این شهرستان بی خبر و علی رغم این همه ظرفیت های گردشگری چیزی برای عرضه کردن نداشته باشد

امید است مسئولین ما از خواب غفلت بیدارشده و اقدام ضرب الاجلی مرتبط با این بحث انجام داده تا این شهرستان به عنوان قطب توریستی و اکو توریستی استان و کشور تبدیل شود

براستی چه حزن انگیز است برای مردم ما،که شنیدن صدای کوبه درهای قدیمی رو ، فرسخ ها از خویش دور کرده اند !

سوالی که اینجا مطرحه اینه که جای معماری ایرانی ، اسلامی که ازش دم زده میشود کجاست !

کد خبر 89700

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha