سفارت آمریکا در ترکیه، در روز 6 نوامبر بیانیه ای منتشر کرد که در آن ذکر شده بود:« وزارت خارجه آمریکا جوایزی را برای اطلاعاتی که منجر به شناسایی و یا تعیین محل استقرار رهبران ارشد پ.ک.ک شود تعیین کرده است. جوایز تعیین شده به شرح زیر است: حداکثر 5 میلیون دلار برای مراد قرایلا. حداکثر 4 میلیون دلار برای جمیل بایک و حداکثر 3 میلیون دلار برای دوران کالکان.» وقتی از تعیین جایزه برای تروریست های بزرگ صحبت می شود این امر غیرمعمول نیست. برای مثال، دولت آمریکا در سال های اخیر، برای اسامه بن لادن، بنیانگذار القاعده، ابوبکر البغدادی، رهبر داعش و ابوبکر شیکائو، رهبر بوکوحرام جایزه تعین کرده است. اما این سه تن از رهبران پ.ک.ک به هیچ عنوان در این گروه بالا قرار نمی گیرند.
این افراد نه تنها آمریکایان را هدف قرار نداده اند بلکه هنوز هم واقعا روشن نیست که تروریست باشند. قرایلان یکی از بنیانگذاران پ.ک.ک بود و اکنون از رهبران آن است؛ جمیل بایک هم از بنیانگذاران پ.ک.ک بوده و اکنون رییس کمیته غیرنظامی سازمان است و دوران کالکان نیز دفتردار این گروه و عضو شورای اجرایی شاخه جامعه مدنی آن است. با این حال، به نظر می رسد داخل کردن نام این افراد در لیست تحت تعقیب های آمریکا، تلاشی غیرمتفکرانه برای راضی کردن ترکیه بوده است.
ترکیه تحت رهبری رجب طیب اردوغان به طور فزاینده ای دچار تغییر شده است. این کشور منافع آمریکا را به گروگان می گیرد. این کشور شهروندان آمریکا را بازداشت می کند( اگرچه اردوغان کشیش اندرو پاستور را آزاد کرده است) اما هنوز با دانشمند ناسای تبعه آمریکا و دیگر منافع آمریکا مانند عملکرد ناتو، دسترسی به پایگاه هوایی اینجرلیک و همکاری در مبارزه با داعش به عنوان گروگان استفاده می کند.
ترکیه به طور فزاینده ای دئرباره کُردها نگران است. البته این نگرانی بیشتر به خاطر حملات کردها نیست بلکه به خاطر این است که ترکیه و جوامع کرد سوریه به شدت هویت قومی و فرهنگی را بر هویت مذهبی ترجیح داده اند.
همان طور که بسیاری از دیپلمات های آمرکیایی و اروپایی معتقد بودند، بیانات اردوغان درباره تهعدش به دموکراسی علیرغم همه شواهد متناقض در این باره، آنها امروز متقاعد شده اند اردوغان امروزه بیشتر ناسیونالیست است تا یک فرد اسلامگرا. ترکها می توانند در کنار کردها زندگی کنند، با این حال، این اسلامگراها هستند که نمی توانند در کنار کردها زندگی کنند. این بی اعتمادی اردوغان به لیبرالیسم مذهبی نسبی در میان کردهاست که حقارت کردها را از نظر اردوغان بر می انگیزد. به همین دلیل هم هست که او رهبران منتخب کرد ترکیه از جمله صلاح الدین دمیرتاش و فیگن یوکیکداغ را به اتهام های واهی زندانی کرده است، از تروریسم به عنوان بهانه ای برای اعزام ارتش ترکیه به عفرین در سوریه ( بدون نام بردن از اقدامی تروریستی در ترکیه که منشا آن این منطقه بوده باشد) استفاده کرده است. او نه تنها کمپین پاکساری نژادی علیه کردها در عفرین را نادیده گرفته، بلکه اسلامگراها را برای تقویت قوانین اجتماعی محافظه کارانه به سوریه صادر می کند.
آنچه اقدام اخیر وزارت خارجه آمرکیا در تعیین جایزه برای تعقیب رهبران پ.ک.ک را خنده دار می نماید این است که زمانی که ترکیه نه تنها مانع مبارزه با داعش شد و بلکه به آن نیز به نوعی کمک کرد، آمریکا همپیمان آمریکا شد. مقامات ترکیه اعتراض می کنند که آمریکا با پ.ک.ک همکاری کرده است، اما چیزی که آنها به آن اشاره نمی کنند این است که آمریکا همکاری با پ.ک.ک را بعد از رد پیشنهاد همکاری واشنگتن با آنکارا در مبارزه با گروه تروریستی داعش انتخاب کرد. شاید مقامات آمرکیا ادعا کنند که هیچ گونه ارتباطی میان حزب کارگران کردستان ترکیه یا پ.ک.ک با نیروهای یگان های مدافع خلق سوریه یا ypg وجود ندارد اما این اظهارات صادقانه نیست. اکنون که داعش مناطق وسیع را دیگر در کنترل خود ندارد، آمریکا از همپیمانان خود به خاطر راضی کردن حکومتی که نه تنها با فراهم کردن مسیری آزاد برای رفتن جنگجویان خارجی به سوریه به قدرت گرفتن آن کممک کرد بلکه تلاش کرد از آن نیز سود ببرد. از نظر قانونی اینکه پ.ک.ک را در لیست گروه های تروریستی قرار دهد جای سوال است.
این گروه به خاطر برای ضدیت با بطن جنگ سرد و زمانی که ایده های مارکسیستی را در آغوش کشید و اعضای ناتو را در داخل ارتش ترکیه هدف قرار داد وارد این لیست شد. اما پ.ک.ک بعد از جنگ سرد، ایده های مارکشسیستی را کنار نهاد و مانند دیگر گروه هایی که آمریکا با آنها تعامل داشته، دهها سال است آمریکاییان را هدف قرار نداده و و ماند برخی اقمار خود غیرنظاکمیان را نیز هدف قرار نمی دهد. همه تر از همه، اردوغان خود وقتی شروع به مذاکرات پنهانی با عبدالله اوجالان، رهبر زندانی پ.ک.ک در زندان کرد، پ.ک.ک را به عنوان یک نهاد سیاسی قانونی و نماینده ای برای کردها به رسمیت شناخت.
خیلی ساده بگوییم، پ.ک.ک آن طور که طرفداران آن ادعا می کنند خیلی هم پاک نیست اما بسیاری از اتهاماتی که علیه این گروه مطرح می شوند در واقع پایه و اساسی ندارند و فقط از اتهامات ترکیه ای نشات گرفته است؛ کشوری که نهادهای اطلاعاتی و قضایی آن همان طور که در قضیه کشیش برانسون نشان داده شد اعتبار چندانی ندارند.
اتهاماتی مانند قاچاق مواد مخدر و تررویسم امروزه به نظر غیرواقعی می آید که بر پایه گزارشاتی است که پایه و اساسی ندارند. با این حال، داستان بد بودن پ.ک.ک از سوی نسلی از آمریکاییانی که به دنبال راضی کردن و یا ارام کردن ترکیه بوده اند با آغاش باز پذیرفته شده است بدون این که با نگاه نقادانه به این داستان نگاه کنند. متاسفانه، همانطور که برخی آمریکاییها در مسئله خاورمیانه خود را عرب تر از اعراب نشان می دهند، و توطئه هار ا باور دارند به این امید که بعد از بازنشستگی سهمی از قرارداد با عربستان را ببرند، بسیاری از اعضای سفارت آمریکا در ترکیه، در خصومت با کردها خود را متعصب تر از ترکها نشان می دهند.
سه جنبه بد اقدام اخیر آمریکا از این قرار است:
نخست، این بدبینی و بدگمانی عمل بازدارنده ای برای همکاری میان کردها و آمریکا، در زمانی که منافع آمریکا به خطر بیفتد ایجاد می کند. این هشدار فقط محدود به کردها نمی شود. همچنان که اقدامات ترویستی برخی گروه های افراطی به عنوان مشکلی در جهان ادامه خواهد داشت، هر گروه نزدیک به آمریکا باید نسبت به تعهدات این کشور نگران باشد. برای مثال، چرا افغانها خطر جنگ با طالبان را به جان بخرند اگر وزارت خارجه آمریکا به خاطر راضی کردن پاکستان آنها را له کند؟
دوم از بین رفتن اعتبار کل لیست ترور. این که آمریکا قرایلان، بایک و کالکان را با بن لادن، جانشین آن یعنی ایمن الظواهری و یا صدام حسین همسان فرض کند، بی معنی است. احتمالا، مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا و جیمز جفری، سفیر سابق آمریکا در ترکیه بر این باور هستند که این اقدام اردوغان را آرام کند اما در واقعیت، مشروعیت وارد کردن نام های دیگر را در آینده در این لیست زیر سوال می برد. اگر واقع بینانه نگاه کنیم، خود اردوغان و دامادش برات البایراک به سبب مناسباتشان با برخی سازمان های افراطی اسلامی برای وارد شدن در این لیست مناسب تر از فعالان کُرد ترکیه هستند.
و در نهایت، فرض وزارت خارجه آمریکا این است که با قرار دادن فرماندهان پ.ک.ک در لیست ترور و تعیین جایزه برای آنان؛ اردوغان آرام خواهد شد. اما آرام کردن رهبران سلطه گر به ندرت جواب می دهد و در مورد اردوغان این مسئله هرگز اتفاق نمی افتد. هر گونه دادن اتیاز از سوی دیپلمات های غربی به اردوغان با خشم و گستاخی بیشتری و درخواست مطالبات بیشتر مواجه شده است. ایالات متحده آمریکا نمی تواند با همراه شدن با نفرت های غیرمعقولانه اردوغان، دل او را به دست آورده و یا موقعیت خود را ارتقا بخشد. زمان آن رسیده که برای همیشه از دست برآمده های ناشی از جنگ سرد خلاص شد، این مسئله را که دوران پیش از اردوغان و پس از اردوغان تفاوتی ندارند، کنار بگذاریم، اشتباه گرفتن قربانیان با عاملان را خاتمه دهیم و سیاست ضدتروریسم را بر اساس واقعیات و نه ملاحظات سیاسی قرار دهیم.
منبع: واشنگتن ایگزامینر
نویسنده: مایکل روبین،پژوهشگر انستیتو امریکن اینترپرایز و مقام سابق وزارت خارجه آمریکا
ترجمه: خبرگزاری کردپرس- سرویس جهان
کد خبرنگار: 40101
نظر شما