به گونهای که رقابت اصلی بر سر تصاحب آرای بیشتر مردم بوده و دستیابی به موفقیت خود را در مسیر جذب مردم میدانند. جدای از وعدههای انتخاباتی که در این یادداشت مورد بحث نمی باشد، امروزه یکی از مهمترین عوامل برای جلب آرای مردم یا به عبارت دیگر یکی از مهمترین عوامل ارزیابی و قضاوت نامزدهای انتخابات از سوی مردم، برنامهها و راهبردهای ارائه شده توسط حاضران در کارزار انتخابات است که می تواند در سطوح استانی، ملی و بینالمللی و در زمینههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، علمی، صنعتی، نظامی و... مطمح نظر باشد و قادر خواهد بود متناسب با آگاهی نامزدهای انتخاباتی از شرایط حاکم بر سه سطح جغرافیایی فوقالذکر و همچنین با بهره گرفتن از کارشناسان خبره در همان سطوح، برنامهی ارائه شده از جامعیت، مقبولیت و قابلیت اجرا برخوردار باشد. امروز در جوامع مدنی برنامههای نامزدهای انتخاباتی مهمترین پل ارتباطی بین آنها و مردم است با ذکر این نکته که سوابق و تجارب آن فرد میتواند از ستونهای این پل و ضمانت اجرایی آن برنامه باشد.اما معیار سنجش مردم در خصوص برنامههای ارائه شده، توجه به لحاظ نمودن راهکارهای جبرانِ نواقص و کاستیها میباشد که امروز در ادبیات توسعه، تحت عنوان شاخصهای توسعه و فاصله آن با میانگینهای تعریف شده از جمله میانگین کشوری میباشد.
در انتخابات ریاست جمهوری 28 خرداد امسال نیز تعامل نامزدهای انتخاباتی با مردم به منظور همراه نمودن آنها با خود، با رویکردهای سفرهای استانی، نشست و دیدار با اقشار مختلف بطور عام و خاص، فضای مجازی و بالاخص با ارائه برنامه و راهبرد، قابل انتظار و حتمی است. بدون تردید آنچه که نظر مردم کردستان را به مانند سایر استانهای کشور در خصوص برنامههای ارائه شده معطوف خواهد ساخت، علاوه بر عنایت به راهبردهایی که در سطح ملی و فراملی موجبات امنیت، رفاه، عزت و اقتدار ملت را فراهم خواهد ساخت، توجه به راهبردهای جبران فاصله شاخصهای توسعه با میانگین کشوری است. به ویژه شاخصهایی که مبین وضعیت معیشت، اشتغال و رفاه اجتماعی در کردستان است.
به استناد مرکز آمار ایران استان کردستان در طی چند سال اخیر در شاخصهای بیکاری و تورم نقطه به نقطه جزو سه یا چهار استان اول کشور و در شاخصهای رشد اقتصادی، تولید ناخالص داخلی (GDP )، اراضی کشاورزی آبی، آزاد راه و صنایع مادر جزو سه یا چهار استان آخر کشور بوده است. برنامهها و راهبردهای نامزدهای انتخاباتی، در صورتی که قابل اجرا و عملیاتی باشد و همچنین اگر متناسب با شرایط هر استان، شاخصهای آن استان و مزیتهای منطقهای استان بومی، شده باشد، میتواند حداقل بیانگر آشنایی آن فرد با اصل مدیریت توسعه پایدار، متناسب با ظرفیتها و مزیتهای منطقهای باشد و قطعاً این آشنایی حاصل تمرکز و تأمل بر استان و ظرفیتها و مزیتهای آن میباشد.
لذا نگارنده محوریت این یادداشت را در این مهم میداند که انتخابات فرصت مناسبی است که نامزدهای انتخاباتی که حتماً فردی از آنان رئیس جمهور خواهد شد توسط نخبگان و خواص استان در احصاء و تبیین ظرفیتهای استان، فاصله استان در شاخصهای توسعه و نهایتاً تدوین برنامه برا ی توسعه، مورد مشاوره و همفکری قرار گیرند و حد مطلوب و ارجح آن است که نخبگان، دانشگاهیان و فعالان اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی استان با بیان چالشها و قابلیتهای استان، برنامههای توسعه استان را با ذکر اولویتها و حتی در شکل مطالبات، به نامزد انتخاباتی تقدیم کنند و به مثابه میثاق نامهای پل ارتباطی تعامل ریاست جمهور آینده و مردم استان را تشکیل دهند. به این ترتیب فرد کاندیدا در برنامههای تبلیغاتی خود میتواند از سند توسعه مبتنی بر مزیتهای استان و متأثر از نظر نخبگان و صاحب نظران استان بهره گیرد و از سوی دیگر مردم نیز نامزدهای پراگماتیک و برنامهمحور را، از دیگران متمایز خواهند ساخت. اما برآیند این تعامل تمهید فرصتی است مجدد برای دیدن استان کردستان، ظرفیتهای انسانی و منابع طبیعی آن که رئیس جمهور محترم آینده نگاه ویژهای به استان کردستان داشته باشد یا به تعبیری حداقل برای یک دوره 4 ساله تبعیض عادلانهای را برای توسعه استان بکار گیرد.
*عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد واحد سنندج
نظر شما