سرویس کردستان- بیشتر از دو بهار از عمرش نگذشته بود که با صدای غرش هواپیماهای غولپیکر جنگی آشنا شد. در همان اوان کودکی، فرار از دست دشمن غدار را تجربه کرد و سپس آوارگی و زندگی در کمپهای مرزی سرنوشت مختومش بود. اگر دست تقدیر نبود شاید او هم مانند هزاران کودک حلبچهای امروز یکی از این عکسها بود که همه ساله در روزنامهها و شبکههای تلویزیونی منتشر میشود؛ کودکان بینام و نشانی که نامشان مظلومیت کُرد است و شناسنامه شان حلبچه را فریاد میزند.