انتخاب بی کیفیت، خسارتی جبران ناپذیر /بازبینی فرهنگ و سواد سیاسی

سرویس کردستان- انتخاب؛ یک پروسه سیاسی که اگر درست صورت نگیرد خسارتی جبران ناپذیر را در پی دارد و این روند تنها از طریق بازنگری نسبت به فرهنگ و سواد سیاسی مردم در کنار تلاش برای برگشت اعتماد به جامعه محقق می شود.

به گزارش خبرنگار کردپرس، زلزله انتخابات که به جان هر منطقه ای بیفتد، بزم تبلیغات و وعده وعیدها هم به تیزی یک چاقو گلوی سکوت هر شهری را می برد و یک تغییر کوتاه مدت ایجاد می شود و هرکس به تشخیص خود پرونده ثبت نام در دست گرفته و نام خود برای گرفتن کرسی مجلس می نویسد. شاید برخی از افرادی که پای در کوی رقابت می نهند برنده شدن چندان برایشان ملاک نباشد و فقط قصدشان چهره شدن و خودی نشان دادن باشد اما از آن طرف عده ای هم هستند که به نیت برنده شدن و تسخیر کرسی مجلس، ذره بین به دست حرکت می کنند.

گرچه از نظر سیاسیون نمی توان به طور قطع نتیجه هر انتخاباتی را کامل پیش بینی کرد اما اینکه به چه شکلی چینش انتخابات صورت گیرد مهم است. این چینش به سه روش ایجاد می گردد که یک بخش آن مربوط می شود به ناظران بر کار، بخش دیگر به مجریان و در نهایت هم به دست مردم می رسد.

اینجا مهم ترین نقشی که باید ایفا شود باز می گردد به نقش مردم؛ کسانی که تعیین کننده نهایی کار هستند و سرنوشت خود را با یک اتنخاب آگاهانه رقم می زنند. اما این انتخاب آگاهانه از طریق شناخت است که صورت می گیرد و حال این شناخت چگونه به دست می آید موضوعی است که در این گزارش به آن پرداخته می شود.

تقویت فرهنگ سیاسی

یکی از کلید واژه هایی که می تواند در انتخاب صحیح مردم نقش داشته باشد باز می گردد به فرهنگ سیاسی؛ یکی از مفاهیم کلان در علوم سیاسی و اجتماعی که از دو واژه فرهنگ و سیاست پدید آمده و و در یک تعریف کوتاه و ساده می‌توان آن را مجموعه نگرش‌ها و باورهای یک جامعه نسبت به نظام سیاسی خود دانست. از این‌رو، برای شناخت فرهنگ سیاسی هر جامعه‌ای باید مطالعات مجزا داشت و در این مسیر با استخراج رویکردها، تحلیل رهیافت‌های مطالعاتی، ترسیم الگوها و قالب‌های متناسب آن جامعه گام برداشت.

فرهنگ سیاسی را در یک عبارت کلی می‌توان به عنوان بخشی از فرهنگ اجتماعی، مجموعه‌ای از نگرش‌ها و جهت‌گیری‌های اعضای یک جامعه نسبت به نظام سیاسی، نخبگان سیاسی و قدرت‌های سیاسی تعریف کرد.

فرهنگ سیاسی به طور کلی در طول حیات سیاسی و اجتماعی یک جامعه و تحت تاثیر عوامل مختلفی چون وضعیت اقلیمی و جغرافیایی، ساختار نظام سیاسی و اجتماعی، شرایط تاریخی، نظام اعتقادی، آداب و رسوم، نظام اقتصادی و... شکل می‌گیرد و سپس در یک فرایند مستمر جامعه‌پذیری سیاسی نهادینه و از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود.

باتوجه به این تعریف به نظر می رسد باید این مهم برای مردم بیشتر بیان شده و تقویت شود تا بتوان یک سیستم متناسب را ایجاد و افراد کارآمد را وارد عرصه کرد و این تقویت هم جز با آموزش و مطالعه توسط خود مردم امکان پذیر نیست.

پس اگر مردم می خواهند سرنوشت سیاسی کشور خود را درست رقم بزنند باید در این راستا بیشتر همت بگمارند.

افزایش سواد سیاسی

هر فردی حق دارد نسبت به سیاست هایی که کشور را تحت تأثیر قرار می دهند آشنا بوده و حساسیت نشان دهد. اعم از سیاست های حزبی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی؛ همه به نوعی بر زندگی مردم اثرگذار بوده و باید از یک طرف دولت این مهم را برای مردم شفاف بیان کند و هم خود مردم در هر نقطه ای که زندگی می کنند جست و جو گر بوده و به دنبال فهم مطلب باشند.

سواد سیاسی جدای از اینکه به آگاهی در حوزه سیاست کمک می کند بلکه می تواند دیوارهای شیشه ای میان یکسری از عوامل آسیب زا را شکسته و راحت در مسیر تشخیش درست از اشتباه قرار گیرد.

این مسئله هم به همان فرهنگ سیاسی گره می خورد به طوری که درهم تنیده بوده و کسی نمی تواند ادعا داشته باشد که فرهنگ سیاسی دارد اما سواد سیاسی اش صفر است، در واقع فرهنگ سیاسی زمان شکل می گیرد که سواد آن هم در فرد احساس شود.

لذا شناخت قانون های مرتبط به انتخابات، وظایف نمایندگان و قانون مرتبط به مجلس و کمیسیون های آن و حتی نحوه چیدمان سفره انتخابات، همه و همه در روند سواد سیاسی جای گرفته و به انتخابی اصلح منجر خواهد شد.

شناخت درست؛ انتخاب آگاهانه

گفته شد یکی از راه های انتخاب آگاهانه شناخت کاندیداهاست. کسانی که می خواهند بر کرسی مجلس نشسته و در امور یک منطقه تصمیم گیری کنند.

این شناخت می تواند از چند جنبه صورت گیرد؛ ابتدا با تبلیغاتی که نامزدهای انتخاباتی دارند، سپس محتوای سخنرانی ها و بیانیه هایی که ارائه می دهند، توجه به ارتباطات غیرکلامی که دارند و بررسی رزومه سیاسی.

تمامی این موارد گرچه در پروسه تبلیغات جا می شود اما نباید فراموش کرد که هر تبلیغی برای آشنایی و کسب سود نیست بلکه امکان دارد به بیراهه رفته و دست در دست تخریب قدم بردارد. به همین دلیل است که اکثر متولیان امر نسبت به این موضوع حساسیت نشان می دهند.

درست همانند سرپرست فرمانداری قروه که با هر داوطلبی که در انتخابات یازدهم مجلس شرکت می کرد این تأکید را داشت که تبلیغ خود را به تخریب تغییر ندهند و به جای حرکت سلبی یک نوع حرکت ایجابی داشته باشند.

«حسین الماسی» خواستار توجه به حقوق شهروندی و مطالبات مردمی بود. او چهار عنوان برای فردی که حاضر به شرکت در انتخابات می شود را بیان کرد و گفت که هر کسی برای ثبت نام انتخابات حضور دارد در ابتدا داوطلب است، بعد از تأیید صلاحیت، نامزد یا کاندیدا بوده و بعد از اتمام انتخابات، به عنوان منتخب شناخته می شود و در نهایت هم نماینده مردم معرفی می گردد.

«الماسی» همچنین کار تشکیلاتی را مهم دانست و حضور داوطلبان مجلس را یک نوع آگاه سازی در جامعه عنوان کرد. به گفته او اگر مردم نسبت به حقوق شهروندی خود آگاه باشند و مشارکت اجتماعی را بپذیرند نگاه به برگزاری انتخابات تغییر خواهد کرد.

در واقع سرپرست فرمانداری قروه بر این باور است که اگر در هر انتخاباتی رقابت سالم باشد و رفاقت شکل گیرد می توان به مشارکت اجتماعی امیدوار بود.

برگشت اعتماد به جامعه

این روزها باتوجه به اتفاقاتی که رخ داده اعتماد مردم نسبت به دولت و مسئولان کاهش یافته؛ اعتمادی که با اعتبار شکل گرفته بود اما با بی مسئولیتی عده ای به باد هوا رفت. حال برای برگشت این اعتماد باید سه پایه اساسی سیاست استحکام یابد.

پایه هایی که به گفته «احمد کسروی» در کتاب «راه سیاست» شامل «کوشش به پیراستن توده و رها شدن از نادانی ها و آلودگی ها، به دست خود گرفتن رشته کارهای کشور و نیکخواهی نمودن میان کشورهای مختلف، دلبستگی داشتن به نیکی جهان و نبرد با بدی ها و همراهی نمودن در این زمینه با دیگر نیکخواهان جهان» است.

حال برای اینکه راه سیاست همواری سابق خود را یابد، نیاز است این اعتماد عمومی شکل گیرد و توده های جامعه با آگاهی و شناخت کافی به صندوق های رأی نظر بیندازند. در اینجا نقش فعالان سیاسی، فرهنگی و اجتماعی به همراه صاحب نظران و معتمدان هر منطقه پررنگ می شود؛ در واقع اگر بتوان جامعه را نسبت به یک انتخاب درست آشنا کرد امید به رخ دادن انقلاب سیاسی رونق خواهد گرفت. انقلابی که با آگاهی از وظایف نمایندگی و انتظارات به حق منجر به انتخاب اصلح شود.

وعده های توخالی داده نشود

با یک بررسی کلی می توان فهمید که شعارهای کاندیداها در دوره های گذشته انتخابات مجلس با واقعیات وظایف یک نماینده زمین تا آسمان متفاوت بوده است. وقتی یک کاندیدای مجلس نسبت به وظایف نمایندگی آشنا نیست و شعارهایی را می دهد که خارج از حوزه وظایف نماینده است چگونه می تواند با حضور در مجلس وظیفه قانون اش را انجام دهد؟

و یا از طرفی دیگر مردمی که نسبت به وظایف یک نماینده شناخت کافی ندارند و گمان می کنند شعارهایی که داده می شود همه در حیطه اختیارات نماینده است! چگونه می توانند به انتخابی درست برسند؟

اینجاست که مطالب گفته شده در بالا شامل فرهنگ سیاسی، سواد یا داشتن اطلاعات سیاسی و در نهایت آموزش اساسی رنگ گرفته و نقش برجسته ای را پیدا می کنند. در واقع اگر مردم بتوانند اطلاعات سیاسی خود را افزایش دهند و به فرهنگی جامع در حوزه سیاست برسند قطع به یقین در برابر وعده های کاذب و فانتزی برخی از کاندیداهای مجلس منتقد بوده و خواستار اصلاح روند پیش رو می شوند.

هرچند این پروسه زنجیره ای فرهنگ و سواد باید از همان دوران مدرسه آغاز و به مراحل بالاتر برسد اما جامعه خود نباید نسبت به آنچه در تعیین سرنوشت کشور تأثیر دارد بی تفاوت باشد... اینجا حضرت علی بسیار تأمل برانگیز در نهج البلاغه اشاره داشته که «هرآنکس که بدون کیفیت بالا رود، بدون جنایت پایین نخواهد آمد»./

* گزارش: زیبا امیدی فر

کد خبر 159643

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha