به گزارش خبرنگار میدانی کُردپرس،《 اگر قدرتمند باشید، می توانید اشغال کنید و کسی هم اهمیتی نمیدهد.قدرت، مهمترین مسئله در سیاست خارجی است. کشورهای قدرتمندی وجود دارند که [سرزمینهایی را] اشغال کرده اند و سبب انتقال [اجباری] جمعیتها شده اند و هیچ کس هم در مورد آنها صحبت نمی کند.قدرت، همه چیز را تغییر می دهد و سیاست ما در مقابل جهان عرب را نیز تغییر داده است》.این گفته های بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل است که عصر دوشنبه در جلسه حزب لیکود گفت:کشورهای قوی بدون تحمل هیچ عواقبی، قادر به اشغال سایر کشورها هستند. بله ، این یک حقیقت بنیادی نظام طبیعت در جهان قدیم و جدید بوده که هرگاه قدرت بر چیزی چربیده به استیلای آن پرداخته است و از آن تراژدیک تر، امروز به مدد قوانین و دعاوی مختلف بینالمللی هم ، از عطش "دست برتر" کاسته نشده است.در این رهگذر، ترکیه تاریخ دور و نزدیکی دارد و از توسعه طلبی های قرن های گذشته امپراطوری عثمانی گرفته تا تسخیر بخش ترکی قبرس و استان اسکندرون سوریه در دهه های قبل و تا یورش به عفرین و باب و جرابلوس در سه سال اخیر ، همگی نشان می دهد که ترکیه نیز" گفتمان قدرت" را می شناسد و از سیاست تسخیر در سیاست خارجی به خوبی استفاده می کند.
باید بپذیریم که اصلی ترین مشکل ترکیه"مسئله کُردی" در ترکیه و سوریه است.در واقع ترکیه در موضوع کُردی آنجایی مشکل گرایی یا مشکل یابی می کند که جریان وابسته به حزب کارگران کُردستان《پ.ک.ک》حضور داشته باشد و گرنه که با جریان دیگر کُردی در عراق و سوریه که زاویه عقیدتی و سیاسی با حزب کارگران دارند، نزدیکی سیاسی دارد.لذا مادامی که ترکیه 《پ.ک.ک》 و جریان های سیاسی-چریکی اقماری او در سوریه و عراق و ترکیه را دشمن بپندارد، موضوع منازعه با کُردها در سوریه پایان نمی یابد مگر آنکه در دراز مدت صلح و یا نوعی مذاکره برای پایان دادن به مخاصمات به وجود آید.هر چند در این میان آمریکا این حساسیت های ترکیه را درک می کند و همچون عضویی از ناتو نمی خواهد ترکیه را در مقابل خود قرار دهد تا هر چه بیشتر به روسیه نزدیکش نشود ، اما قضیه حضور میان مدت و بلند مدت برای آمریکا تبدیل به یک راهبرد شده و احتمالا سعی خواهد کرد که از خشم ترک ها نسبت به 《YPG》بکاهد و راهی برای ترک منازعه پیدا نماید،امری که به نظر نمی رسد به این سادگی قابل حل باشد.
حمله به شرق فرات
اردوغان روز 30 اکتبر خطاب به گروه پارلمانی حزبش تصریح کرد که این یک حملۀ موقت نیست. «ما این گروه تروریستی را در شرق فرات نیز نابود خواهیم کرد. به زودی با عملیات های گسترده تر و مؤثر تر این گروه تروریستی را در هم می شکنیم. ما آمادگی های لازم را کسب کرده ایم و آرایش ها و برنامه ریزی های خود را تکمیل کرده ایم. چند روز پیش مداخلۀ مؤثر خود را علیه این سازمان تروریستی آغاز کردیم. به زودی با عملیات های گسترده تر و مؤثر تر این گروه تروریستی را در هم می شکنیم.» آنچه مشخص است ترکیه به این راحتی دستبردار خاک سوریه و کُردها نخواهد بود.ترکیه ۴ کانون بحران در سوریه تعریف نموده که در ۸ سال گذشته تلاش کرد با احاطه نظامی بر آنها وسعت کنترل امنیتی-سیاسی خود را بر منازعه سوریه گسترش دهد.سه نقطه از این کانون ها(جرابلوس، باب، عفرین) امروز توسط ترکیه مهار شده و ارتش ترکیه و گروه های تندرو سوری در آن حضور دارند و نقطه چهارم ادلب بعنوان شاه کلید این کانون ها امروز برای ترکیه جنبه حیاتی پیدا نموده است.در واقع ترکیه اگر نتواند در قضیه ادلب اعمال نفوذ کند، موقعیت سه کانون دیگر هم به خطر می افتد چرا که ادلب بصورت کمربندی امنیتی چسبیده به استان《 ختای》 ترکیه است که ترک ها در دهه ۵۰ میلادی آن را ضمیمه خاک خود کرده بودند به همین خاطر و برای حضور بلند مدت ، باید وسعت هژمونی خود را هر چه بیشتر کند و برای این منظور راهیابی به شرق فرات نیز برای اردوغان و سران نظامی ترکیه بسیار حائز اهمیت است.
《سرکان دمیرتاش》 در مقاله ای برای روزنامه "حریت" که در بخش ترکیه خبرگزاری کُردپرس ترجمه شده،نوشته است: اهداف نظامی و سیاسی ترکیه در شرق فرات دارای جنبه های متعددی است. نخست، هدف قرار دادن مواضع YPG در مناطق شرقی فرات پیام روشنی برای YPG و ایالات متحده است.اردوغان به خاطر تأخیر در اجرای توافق منبج همواره از ایالات متحده انتقاد کرده است. از این رو، حمله به YPG را باید به عنوان نشانۀ آشکار عزم ترکیه مبنی بر عدم تحمل حضور این گروه در امتداد مرزهایش و در مناطق شرق فرات قلمداد کرد. علاوه بر این، ترکیه می خواهد به ایالات متحده فشار بیاورد که YPG را از منطقۀ منبج خارج کرده و کنترل این شهر را به اعراب محلی بسپارد.در عین حال، ترکیه به صراحت نشان داده است که خروج YPG از منبج به سمت شرق فرات به این معنا نیست که ترکیه از تعقیب YPGدست بر می دارد. بنابراین، از ایالات متحده می خواهد، اگر خواهان اقدام نظامی یک جانبۀ ترکیه علیه YPG در آیندۀ نزدیک نیست، توافق منبج را به استان های شرق فرات نیز گسترش دهد.《آرون آستین》در مقاله نشریه فان پالسی ، که در بخش جهان خبرگزاری 《کُردپرس》 ترجمه شده است، می نویسد:اردوغان بارها و بارها روشن ساخته است که او منبج را نقطع عطف برای بیرون راندن کامل نیروهای YPG از شرق رود فرات می داند. برای نشان دادن اهمیت این موضوع، ترکیه اخیرا با استفاده از آتش توپخانه، مواضع این نیروها را در نزدیکی منبج و دیگر مناطق مرزی سوریه- ترکیه هدف قرار داده است. ترکیه از اقدام نظامی برای رسیدن به دو هدف استفاده می کند؛ اول برای متقاعد کردن آمریکا در جهت دست برداشتن از حمایت از شرکای کُرد خود و دوم، مجبور کردن آمریکا به مذاکره برای ایجاد توافقاتی مشابه توافق منبج برای دیگر شهرها در شرق سوریه. ترکیه به طور ضمنی می خواهد بگوید که اگر آمریکا آنچه را که ترکیه خواهان آن است انجام ندهد، ترکیه به بمب انداختن بر سر مناطقی که در چند سال گذشته به صورت نسبی آرام بوده ادامه خواهد داد. آمریکا با وجود هشدارهای مکرر از سوی دولت ترکیه، به نظر می رسد که با گلوله باران های اخیر ترکیه غافلگیر شده است. این کشور تلاش کرده است به این موضوع واکنش نشان دهد اما واکنش آمریکا بین آرام کردن ترکیه و قول دادن به این کشور برای دادن امتیاز در مورد مرزها و انتقاد کردن از ترکیه و هشدار دادن به این کشور در مورد دفاع از خود در برابر آتش باری ترکیه در نوسان بوده است.در این رابطه《محمد شریفی》 پژوهشگر روابط بینالملل و خبرنگار بخش ترکیه خبرگزاری《کُردپرس》 در یادداشت،(این آمریکا دیگر آن آمریکا برای ترکیه نمی شود) می نویسد:چند روز پیش خبر گشت زنی مشترک نیروهای ارتش آمریکا با نیروهای ارتش دموکراتیک سوریه در مرزهای کوبانی – ترکیه در حالی منتشر شده نیروهای ترکیه بیش از 3 ماه است در انتظار همین گشت زنی های مشترک در اطراف منبج بودند که بارها به بهانه های مختلفی معلق مانده و بعد از پروسه های زمانبر و بهانه تراشی های مختلف از چند روز پیش آغاز شده بود. نقشه راهی که با هدف خروج نیروهای YPG از منبج طراحی و به توافق رسیده بود روز (5 نوامبر 2018) از سوی سخنگوی پنتاگون به عنوان «یک تلاش برای شکست دادن داعش»، اعلام شده و هدف از گشت زنی ها را «روی آوردن طرف های ترک برای تمرکز بیشتر در راستای شکست داعش» معرفی کرده است.گشت زنی های مشترک نیروهای آمریکایی با نیروهای ارتش دموکراتیک سوریه در مناطقی که آماج حملات توپخانه ای ارتش ترکیه بوده است و تایید این گشت زنی ها از سوی پنتاگون یک پیام صریح و آشکاری به ترکیه دارد که اینمنطقه برای آمریکا حائز اهمیت است و همچنان کُردها را نتحد خود در سوریه می داند.
هر چند این نوع رفتارهای آمریکایی به مزاج ترکیه و اردوغان سازگار نیست اما ترکیه خوب می داند که جزای ترامپ شوخی بردار نیست و رویارویی با آمریکا هزینه های هنگفتی دارد.اما اینیک بعد قضیه است بعد دیگر ماجرا آزمون خطا کردنهای پی درپی ترکیه در مسائلی از این قبیل است و هربار با طرح حمله های نظامی و یورش های جسته و گریخته به سوریه و عراق ، اذهان عمومی داخل ترکیه و جهان را برای یک تصمیم مهم آماده می کند.به عنوان خبرنگار میدانی در حوزه سوریه فکر می کنم که هیچگاه نباید از اقدامات آنی و ضرب العجلی اردوغان و ترکیه غافیلگیر شویم چرا که هنوز برای ترکیه ، تصویری روشن از آینده تحولات در سوریه وجود ندارد و همچنان دکترین امنیتی-سیاسی این کشور به مانند دوران عثمانی ، حل مشکلات با قدرت نظامی است و در این میان تا "مسئله کُردی" برای ترکیه در سوریه حل نگردد، اردوغان گزینه حمله زمینی و تصرف را از دستور کار خارج نمی کند.
نظر شما