به گزارش کردپرس؛ شب چله در راه است، زمستان امسال کمی زودتر از سال های قبل رخ نشان داده است، شاید برادر بزرگتر (چله بزرگ) می خواهد بگوید کم از برادر کوچکتر (چله کوچک) در سرما ندارد، بارش برف چند روز گذشته نوید شب چله ای گرم در زیر کرسی هایی که اینک نه با زغال، که با چراغ های برقی گرم می شوند را دارد.
چند روز مانده به تاریک ترین شب سال، خیابان ها شلوغ تر از قبل می شود و مردم در تب و تاب تدارک برای خوشامدگویی به زمستانند اما امسال کمی تفاوت دارد.
وسواس در انتخاب و مقدار وسایل خرید یکی از اتفاقات بارز در بازارهاست. به طور مکرر در رسانه ها و رادیو و تلویزیون شنیده بودیم که این فرهنگ باید در جامعه جا بیفتد که مردم به اندازه و به مقدار نیاز میوه و سایر اقلام خوراکی را خریداری کنند تا در عین تازه بودن، از هدررفت و فاسد شدن آنها جلوگیری شود و اینک می بینیم که این فرهنگ به خوبی جا افتاده و مردم حتی کمتر از حد نیاز خریداری می کنند، به گونه ای که بیشتر مردم از خرید آجیل برای شب چله به کلی فاکتور گرفته و در انتخاب میوه کمال خست و دقت را به خرج می دهند و مشاهده می شد که گاهی به صورت دانه ای خریداری می شد!
باید گفت شب چله، مجالی برای دیدن آنهایی است که در پس روزمرگی های زندگیمان رنگ باخته اند، کارکرد آن دورهمی و گرم کردن تنور دل در این زمستان سرد است، اما شب چله این روزها روی دوم خود را نشان داده است، با یک بازدید میدانی مختصر می توان به راحتی دید که سفره ها کوچک تر شده و دستان مردم تنگ تر از قبل شده است، دل نگرانی را می توان به خوبی در چهره برخی از سالمندان که بزرگان فامیل به شمار می روند دید.
داخل میوه فروشی شلوغ است، هر چند اکثرا خواهان دانستن قیمتند تا خرید آن، مرکز توجهم روی پیرمردی است که اصرار دارد نایلونی کوچک به او بدهند. با دقت سه نوع میوه جدا می کند، از هر کدام پنج عدد و تا حد امکان کوچکترین ها را سوا می کند، انگار که خانواده آنها در شب چله، پنج نفره است.
دستان از سرما سرخ شده مادری که با روسری محلی (سه روئن) می خواهد صورت خود را از سرما حفظ کند را می بینم، مقداری انار با دو عدد فلفل دلمه ای و یک عدد بادمجان. می گویند انار نماد زایش و شادی است و در تزیین سفره شب چله جایگاه ویژه ای دارد سایر اقلام نیز به حتم برای درست کردن دلمه ترش است.
با خنده می گویم: "به سبک اروپایی ها خرید کرده ای، به اندازه و به مقدار نیاز".
می گوید: "امسال بچه هایم خرید وسایل شب یلدا را بین خودشان تقسیم کرده اند، یکی برنج می آورد، یکی میوه و بقیه هم وسایل دلمه، من هم گفتم دست خالی نباشم اینها را خریدم، با وجود فلفل دلمه ای کیلویی 13 هزار تومان و بادمجان کیلویی 7 هزار تومان تنها اینها را توانستم بخرم، اما انار قیمتش خوب است".
"دلمه ترش" غذای کردستانی ها برای شب چله است که در لا به لای آن گوشت قرار می دهند، قصابی خلوت است شاید مردم زودتر خریدهایشان را انجام داده اند، قیمت گوشت را می پرسم شاید من هم توانستم در تهیه تدارکات شب چله سهیم باشم. قصاب نگاهی می کند و می گوید: "خجالت می کشم بگویم!"
اصرار دارم که بدانم، می گوید: "گوشت آبگوشتی هر کیلو 59 هزار تومان و گوشت خورشتی 70 هزار تومان"!
اما داستان برنج متفاوت تر است، آنها که برنج هندی و پاکستانی با قیمت 103 هزار تومان را کیسه ای خریداری می کنند به صورت نسیه می برند و برخی هم ترجیح می دهند به صورت نقدی، مبلغ یک کیلو از آن را پرداخت کرده و به منزل ببرند.
در نهایت کمی نخودچی و کشمش خریده و با خود فکر می کنم می توان همچون روزگاران قدیم، کمی هم گندم، بو داده و در کنار آن قرار دهم، برای سلامتی هم بهتر است! این هم می شود سهم مشارکت من در تدارک سفره شب چله!
*گزارش: ظریفه احمدی
نظر شما