دولت و برخی نمایندگان مجلس جامعه قومی را به سوی دوقطبی سوق می دهند/ محمدهادیفر

سرویس کردستان- در سال های اخیر باب شده است با بهره گیری از یک روش منسوخ سیاسی در کشور و بالتبع در مناطق کردنشین هر وقت مسئولی از عهده انجام کاری برنیاید عجز خود را با طرح مطالباتی که چه بسا خودش یکی از موانع اجرایی آن باشد، پنهان می کند و با فرافکنی در پی بازسازی خود بر می آید.

ناکارآمدان دستگاه های مختلف، از برخی روسای جمهور گرفته تا مدیران میدانی و حتی نمایندگان مجلس در استفاده از این رویه ناپسند و خسارت بار، رفتاری یکسان داشته اند. متاسفانه فضای سیاسی توسط برخی جریانات طوری ترسیم می شود که زمینه چنین رویدادهای غیر حرفه ای را آماده می کند. بسیار دیده شده یک مدیر ارشد تا لبه پرتگاه سقوط سیاسی پیش می رود ولی با طرح برخی مطالبات حتی در پاره ای موارد هنجارشکنانه؛ خود را بازسازی می کند و مجددا به صحنه برمی گردد. یعنی اگر یک مدیر عالیرتبه به نهایت عجز و ناتوانی برسد و مقبولیتش به حداقلترین سطح ممکن برسد چندان نگران نیست چون با استفاده از روش منسوخ فرافکنی خود را بازسازی می کند.

مثلا فردی حتی در جایگاه رئیس جمهوری اگر عمرکاری خود بخوابد و هیچ اقدام شایان توجهی در کارنامه اش دیده نشود، ولی چند روز پایانی بیدارشود و چند شعارعامه پسند بدهد به راحتی خود را بازسازی می کند وحتی برای دوران پسا ریاست جمهوری هم می تواند از این الفاظ بکار ببرد. نمایندگان مجلس در این موضوع ید طولاتری دارند. نماینده ای یک دوره کاری به مال اندوزی مشغول و با مردم بیگانه می شود ولی در چند ماه پایانی کاری بشدت رادیکال شده و ژست اپوزسیونی می گیرد. البته برخی حرفه ای تر شده اند و مدت ها برای همسویی با یک جریان سیاسی خاص فعالیت می کنند ودر پایان چرخش انتخاباتی کرده و از تایید صلاحیت خود غافل نمی شوند.

اخیرا با توجه به فشارهای کاری و یا بعضی ملاحظات سیاسی شاهد چنین رویدادهایی از برخی نمایندگان مجلس و همچنین بعضی مدیران اجرایی در سطوح مختلف بوده ایم. کسانی که عجز وناتوانی خود را از تریبون مجلس با غربال سیاست محک می زنند و یا رئیس دانشگاهی که الفبای سیاست را هم نمی داند، در سودای گرین کارت، به طرح بعضی مسائلی می پردازد که خودش هم از محتوای نوشته ای که به دستش داده اند اطلاع ندارد درحالیکه حوزه آموزشی تحت مدیریتش به شدت افت کرده و در ردیف های آخر کشوری قرار گرفته است، متاسفانه سیاست را بهترین ملجا برای لاپوشانی ضعف های خود می دانند. این چرخش های بدون پشتوانه حاکی از بی هویتی فرد یا جریان حامی او می باشد چون تا رسیدن به همین جایگاه فعلی کلی ازاین چرخش ها داشته منتها درجلسات غیرعلنی !

کاش جریانات سیاسی و برخی افراد احساساتی که از شوهای سیاسی بعضی از مدیران و نمایندگان به وجد می آیند از پشت صحنه های سیاسی آنان هم مطلع بودند تا بیش از این برسادگی آنان نخندند و منتقد دلسوز واقعی را از شومن سیاسی تشخیص بدهند.

متاسفانه رویه ای ناصحیح باب شده است که افرادی که در مسئولیت های تخصصی و بعضا علمی قرار دارند هرجا که از کار و خدمت درمانده می شوند و مورد انتقاد قرار می گیرند. به جای پاسخگویی تخصصی در حوزه مسئولیت خود، سراغ سیاست را می گیرند. مردم آگاه هستند و این فرافکنی ها را خوب می فهمند. ساده لوحانه است اگر تصور شود حرکات و موضعگیری های بعضی دولتیان ومجلسیان با پشت پرده اش یکسان باشد. یا برخی اقدامات عوامگرایانه دولتیان واقعا در راستای منافع مردم و کشور باشد.

سیاست ورزی دلسوزانه و آگاهانه و مبتنی بر هدف والای خدمت به خلق این روزها به گمشده ای مهم تبدیل شده که کشور به احیای آن به شدت نیاز دارد اما مگر می شود از دست چرخش های ناگهانی منفعت طلبانی که ردای سیاست به تن می کنند نجات یافت. منفعت طلبان سیاست بازی که راه را بر سیاست ورزی عاقلانه و مدبرانه هم بسته اند.

کد خبر 102708

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha