به گزارش کرد پرس، قبل از تولد فضای مجازی، شبنامه های متنوع با روش های سنتی، جنگ روانی فضای جامعه را مدیریت میپ کردند ومعمولا شبانگاهان درب منازل و مغازه ها به تابلو اعلانات سیاسی تبدیل می شد. اگرچه آن هم در نوع خود تاثیر گذار بود ولی ظهور فضای مجازی با انواع پیچیدگی های فنی، فصل نوینی از عملیات روانی در جامعه را باب کرد. همانگونه که از اسمش پیداست فضای مجازی به اندازه کافی خودش غبارآلود وسردرگم می باشد و در سایه تحولی که در این فضا ایجاد شده پیچیدگی های مضاعفی را در حوزه های مختلف اجتماعی از این فضا شاهد هستیم. بخشی از فضای مجازی مربوط به هیجانات و سرگرمی های روزمره جوانان و کودکانه می باشد و بخش دیگر آن در اختیار شخصیت ها و جریانات مجازی و مجهول الهویه و بخش اندکی از آن در راستای عقل علم و فکر انسان ها می باشد.
آنچه که مدنظراین گزارش است استفاده ازاین فضا در راستای اهداف به دور از اخلاق رسانه ای است. خصوصا در مناسبت های مختلف سیاسی یا مواجهات پنهانی جریانات یا اشخاص که این تقابلات به اوج خود می رسد توده های بی هویت رسانه های مجازی، میدانی برای تاخت و تاز افراد یا جریانات بی هویت گردیده است. متاسفانه در این فضا وقایع سیاه و سفید، واقعی و مجازی آنچنان در دل هم فرو رفته اند که قدرت تشخیص را از آدمی سلب نموده اند. در این فضای مجازی، انسان های مجازی با اخبار مجازی به جز تیره کردن فضای جامعه سود دیگری ندارند. منظور از این نوع رسانه ها اشاره به رسانه هایی ست که در داخل و بدون هویت ترویج و تجهیز می شوند و گرنه رسانه های مربوط به جریانات بیرونی و اپوزسیون دارای مسیر خاص خود می باشند که خارج از این نوشتار می باشد.
اخیرا جامعه کردستان شاهد ظهور قارچ گونه کانال های تلگرامی با هدف گذاری مشخص و با هدف تخریب فرد یا جریانی خاص می باشد این اقدامات زیرزمینی قبل از اینکه موجب روشنگری جامعه بشود بیشتربه افزایش عقده های اجتماعی و رواج بی اخلاقی منجر می گردد. کانال هایی که هیچگونه جوابگویی به مراجع قانونی نداشته و تنها به تخلیه عقده های فردی و جریانی خلاصه می گردد. اصول حرفه ای رسانه ای می گوید هر نقد و نظری نسبت به فرد یا جریانی، با رعایت اخلاق رسانه ای در قالب گزارش و خبر ارائه داده شود تا کمکی به رفع مشکلات جامعه باشد بنظر می رسد کسانی که به این رسانه ها پناه می برند یا ادله های قوی ندارند و یا آداب وفنون حرفه ای نویسی را نمی دانند.
این رسانه ها که هیچ نشانی از گرداندگان آنان یافت نمی شود و به هیج نهاد و ارگانی هم پاسخگو نیستند، چنان فضایی آکنده از پیچیدگی های مخوف ایجاد کرده اند که پی بردن به اهداف گردانندگان آنها تقریبا غیر ممکن است.
این نوع رسانه ها معمولا بر یک سری موج های خبری سوار می شوند یا برخی موج سازی های انتزاعی ایجاد می کنند. در پاره ای از مواقع هم با مانورهای عجیب و غریب و طرح ادعاهای عجیب در مورد برخی ضعف ها و نارسایی ها چنان فضایی پر ابهام ایجاد می کنند که دست رسانه های شناخته شده منتقد را می بندند و اصل موضوع را به حواشی متوهمانه ای می برند که دیگر نمی شود کاستی ها را با دید منطقی پیگیری کرد. این رسانه ها به توجه به ماهیت شان چنان هیجان آفرینی می کنند که رسانه های جریان اصلی را به حاشیه برده و در درازمدت خسارات جبران ناپذیری بر پیکر افکار عمومی وارد می آورند.
این روش زیرزمینی نه مشکلی ازجامعه حل می کند ونه تاثیرات ماندگاری خواهد داشت تنها عقده ای به صورت مقطعی برطرف می شود. بهتر است کسانی که هدفشان اصلاح امور جامعه است در رسانه های شفاف با اسامی واقعی مطالب خود را مطرح کنند. ضمن اینکه محتواهای منتشره در رسانه های زیرزمینی نه جامعه را به اقناع می رساند و نه مستمسکی برای مراجع قضایی خواهد بود. در اینجا جای تقدیر است از کسانی که با چهره واقعی و با قلم حقیقی مطالبات خود را درهر رسانه های به صورت شفاف اعلام می کنند.اخیرا استفاده از رسانه های زیرزمینی آهنگ تندتری به خود گرفته و با نزدیک شدن به انتخابات مجلس متعدد و متنوع گردیده اند.
متاسفانه برخی مسئولین هم به علت کم آوردن در بسیاری حوزه ها معمولا پای ثابت این تریبون های زیرزمینی هستند وجواب برخی انتقادها را بارسانه های زیر زمینی می دهند. مشاهده شده است در پاره ای مواقع برای ابقا و یا انصاب مدیران هم به این تریبون ها پناه می برند. البته متولیان این نوع تریبون ها حتما دارای توجیهاتی برای اقدامات خود هستند اما هرانگیزه ای داشته باشند قطعا مصالح و منافع مردم درآن در نظر گرفته نشده است.
متاسفانه مراجع ذیربط هم واکنشی به این تریبون ها نشان نمی دهند اگر آنها ادعا کنند اشرافیتی برآنها ندارند، با توجه به تکنولوژی های جدید، این فرضیه پذیرفته نیست و اگر بگویند مجوزقضایی میخواهد که مدعی العموم بعنوان متولی این امور میتواند ورود پیدا کند تا اینکه مطالبات و مطالبه گری را به مسیر اصلی خود هدایت کنند به نظر میرسد بسیاری از این تریبونها از فضای بینابینی مراجع قدرت استفاده میکنند که شک و تردیدهایی را بدنبال دارد که لازم است این مراجع اقدامات مقتضی را انجام دهند اما آن چیزی که معلوم ایت تریبونهای زیر زمینی نه اینکه باری از دوش جامعه برنخواهد داشت بلکه موجب ترویج فرهنگ منحط بی اخلاقی رسانه ای خواهد بود.
از دیدگاه کرد پرس با توجه به فراهم بودن امکانات فضای مجازی از جمله تلگرام، اینستاگرام، توئیتر، فیسبوک و پیام رسان های داخلی رسانه های جریان اصلی و خصوصا رسانه های منتقد باید به عنوان زبان مطالبات مردم شریف کُرد در چارچوب قوانین عمل کنند. مخاطبان شریف تر و نجیب تر از آن هستند که با تریبون های زیرزمینی آنها را به اضلال بکشانند.
نظر شما