به گزارش خبرنگار کردپرس، «رونق تولید»؛ نامی است که سال 98 با تدبیر رهبر معظم انقلاب به خود گرفت. مسئله مهمی که با نگاهی به سال های گذشته و نامگذاری های صورت گرفته مشخص می شود تا چه میزان همه این مباحث به هم مرتبط بوده و زنجیره ای به نام توسعه را شکل می دهند.
چه آن زمان که «جهاد اقتصادی» پله ای شد برای «تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی» و یا زمانی که «اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل» روی کار آمد و به «اقتصاد مقاومتی؛ تولید و اشتغال» پیوست و سپس به نام «حمایت از کالای ایرانی» شکل گرفت و حالا با «رونق تولید» به دنبال استحکام بخشی زنجیره توسعه است تا که شاید بتوان کشتی به گل نشسته تولید را به راه انداخت.
در واقع راه اندازی کشتی تولید نیازمند برنامه ریزی اصولی و کارشناسی شده است و در این میان یکسری مبانی کلیدی که در تحقق رونق تولید مهم هستند بسیار تأثیرگذار بوده و نقش بزرگی را ایفا می کنند.
در همین راستا «سعید سازش؛ کارشناس مدیریت اقتصادی» در گفت و گو با خبرنگار کردپرس به بررسی مبانی کلیدی برای رونق تولید پرداخته است.
مبانی کلیدی همانند تسهیل بخشی روند بانک ها، امور مالیاتی، دستگاه های دولتی، نگاه ویژه مسئولان به بخش خصوصی، حفظ بازار خارجی و ... همه این موارد از جمله چالش هایی هستند که به گفته این کارشناس مدیریت اقتصادی باید به کار گرفته شوند تا بتوان «رونق تولید» را لمس کرد و به واقعیت رساند.
* شما به عنوان یکی از فعالان حوزه اقتصادی چالش های تولید در کشور را چگونه ارزیابی می کنید؟
در پاسخ به این سؤال باید گفت که اولین چالش این است که کشور ما هنوز تولید محور نشده و برخلاف تأکیدات مکرر رهبری هیچ گونه حمایتی از بخش خصوصی صورت نگرفته است. بارها در همایش ها، جلسات اقتصادی کشور و استان شعار «حمایت از تولید» را شنیده ایم اما در عمل تا به حال شاهد حمایت واقعی از تولیدکنندگان نبوده ایم.
گاهی ممکن است در سطح وزارتخانه روزنه هایی از امید دیده شود اما در نهایت مدیران کل به هیچ عنوان حاضر نیستند کارها را به بخش خصوصی واگذار کنند و تنها شاهد واگذاریهای محدودی در سطح بنگاه های اقتصادی هستیم.
بروکراسی اداری در ادارات، سخت گیری بانک ها، گران شدن روز به روز مواد اولیه، فسادهای مختلفی که به نام حمایت از تولید صورت می گیرد و ... همه و همه می توانند در شکست تولید نقش داشته باشند.
به نظر من چالش اصلی در این است که مسئولان هنوز معنای واقعی تولید را نمی دانند و نمی خواهند بپذیرند که توجه به واحدهای تولیدی می تواند کمک رسان دستگاه های اجرایی باشد.
* یکی از مشکلات مهم کشور ضعف در حفظ و نگهداری بازارهای خارجی است که بخشی از آن شاید به نبود تمهیدات لازم برای تشویق صادرکنندگان بر می گردد، آیا این درست است؟
قطعاً همین گونه است. ببینید کشور ما نه هنوز تولید محور است و نه صادرات محور؛ به عنوان نمونه در ترکیه یا چین اگر صادر کننده ای فعالیت شاخص در زمینه صادرات داشته باشد جایزه صادراتی از گمرک مبدأ دریافت می کند اما ما هنوز برنامه ثابتی برای مشوق های صادراتی نداشته ایم و این امر باعث می شود تا به دلیل نبود برنامه ریزی و قیمت گذاری متعادل مطابق تمام جهان، مشتریان خود را در دنیا یکی یکی از دست بدهیم.
* مالیات، دارایی و بیمه سه کلمه ای هستند که آه و ناله هر فعال اقتصادی را در آورده، مگر تولیدکنندگان فعال اقتصادی به شکل قانونی از مالیات معاف نیستند؟
موضوع این است که در تمام دنیا بهره بانکی بین ۲ تا 3 درصد است اما در ایران به ۱۸ تا ۲۴ درصد می رسد.
زمانی بانک های ما دارای پول و سرمایه بودند و صاحبان سرمایه هم کارخانه، باغ و ملک داشتند اما در دولت نهم و دهم کار به جایی رسید که بانک ها صاحب زمین، ملک و کارخانه شدند و کارآفرینان همه چیز خود را از دست دادند و برخی زندانی یا در راه زندان قرار گرفتند.
امروز بانک ها به بنگاه اقتصادی تبدیل شده اند به شکلی که ۷۰ درصد بانک ها کار تخصصی بانک داری انجام نمی دهند. در طول ۳۷ سال پس از انقلاب بیشترین درآمد ابتدا در زمین و سپس ساختمان بوده است و بانک ها به جای سرمایه گذاری در صنعت، خود بزرگترین تاجر و زمین ملک شده اند و بهترین املاک مرکز استان ها را خریداری کرده اند.
در هر کشوری در زمان رکود، دولت ها به کمک بنگاه های تولیدی می آیند و آنها را از مالیالت معاف میکنند اما این اتفاق در کشور ما برعکس شده است.
رکود اقتصادی در کشور از سال ۹۲ به وضعیت بحرانی رسید و درست از همین سال اداره دارایی، بیمه های اجتماعی و بانک ها فشارهای مضاعفی بر دوش تولیدکنندگان و کسبه گذاشته است. از دیدگاه من یکی از علل اصلی بیکاری جوانان ما در سال های اخیر همین اشتباهات است.
* آیا شما معتقد به حذف دریافت مالیات هستید یا اینکه به نحوه دریافت مالیات معترضید؟
حرف ما این نیست که دولت مالیات دریافت نکند اما باید در این راستا شیوه صحیح اعمال شود. ما اذعان داریم که تمامی کشورهای پیشرفته جهان با دریافت مالیات و نه فروش معادن اداره می شوند.
ما معتقدیم کشور به جای پول نفت باید با درآمد حاصل از مالیات اداره شود به نحوی که وابستگی به نفت به صفر درصد برسد اما به نحوه گرفتن مالیات اعتراض داریم و نکته مهم این است که مالیات باید بر مصرف اعمال شود. در این حالت درآمد دولت دو تا سه برابر فعلی می شود و کسی هم ناراضی نمی گردد.
اگر وابستگی ما به درآمد نفتی به صفر درصد برسد پول حاصل از درآمدهای نفتی را می توان در منابعی سرمایه گذاری کرد که زیر ساخت های شهری مانند آب، مترو و یا کمک برای احداث قطار پرسرعت برون شهری استفاده شود.
* کمی از نگاه ملی جدا شویم و برگردیم به کردستان، یکی از مهم ترین مشکلات اقتصادی در کردستان موضوع سرمایه گریزی است. شما دلیل این امر را چگونه ارزیابی می کنید؟
از دیدگاه من دیار کردستان به دلیل تصمیمات اشتباه مسئولان در گذشته سرمایه گریز شده است. من سرمایه را به کبوتری تشبیه می کنم که هرگاه صدایی بلند شود از بام آن خانه پرواز می کند.
مسئولان کردستان نتوانسته اند از ظرفیت های سرمایه گذاران استفاده و با راهکارهای مناسب آنان را به ماندن در استان تشویق کنند و طبیعی است سرمایه گذار هر کجا را که برای سرمایه گذاری مناسب ببیند انتخاب می کند.
اگر چالش هایی را که گفتم در کشور بررسی کنیم و بخواهیم برای هر استان نمره ای را در نظر بگیریم به استان کردستان نمره قابل قبولی داده نمی شود چون که تمامی مشکلات در کردستان چند برابر است.
* برای نجات ایران و کردستان از مشکلات اقتصادی کنونی چه چشم اندازی می توان پیشنهاد کرد؟
راه نجات اقتصادی کشور در دو پروژه گردشگری و صنعتی خلاصه می شود، اگر دولتمردان بسیج شوند و در راه صنعت گردشگری ایران انقلابی ایجاد کنند، بسیاری از مشکلات در عرصه اقتصادی رفع می شود. ظرفیت حوزه گردشگری به اندازه ای است که می توانیم در سال تا ۵۰ میلیارد دلار از این راه کسب درآمد کنیم و هیچ کشوری هم قادر به رقابت و یا تحریم کردن ما در این حوزه نیست.
تمام منابع طبیعی گردشگری اعم از کوه، کویر، طبیعت بکر و صدها جاذبه طبیعی و تاریخی در کشور وجود دارد. همه امکانات لازم برای ارتقای صنعت گردشگری در اختیار ماست و تنها زیر ساخت های مناسب را کم داریم که باید روی آن ها کار شود.
در زمینه صنعت هم می توانیم به تمامی امکاناتی که داریم متکی شده و حرکت کنیم اما همچنان به جای تقویت واحدهای صنعتی مدام سنگ اندازی کرده و همین درهای بسته را به ما نشان می دهد.
برای مثال در حوزه طلا با وجود معادن بسیاری که هست، هنوز به صنعت فرآوری این ماده با ارزش دست نیافته و یا در بخش سنگ مرمر که شهرستان قروه در استان کردستان زبانزد این مهم است چقدر در فرآوری آن موفق عمل شده است؟
در این زمینه ایده پردازی بسیار نقش دارد و متأسفانه صنعت گران با وجود مشکلاتی که هست دیگر انگیزه ای برای خلق ایده و تقویت شرایط خود را ندارند.
* تولید ملی در طول این سال ها مورد تأکید رهبر انقلاب بوده است. چگونه می توان با عملیاتی کردن این فرمایش رهبری برای نجات اقتصاد کشور فعالیت کرد؟
رهبر انقلاب تاکنون بهترین راهبردها و الگوهای اقتصادی را به دولت مردان ارائه داده اند اما مسئولان تنها و تنها در حد یک شعار و برگزاری همایش تاکنون به این رهنمودها عمل کرده اند.
از دیدگاه من دولت باید بستر فعالیت های اقتصادی را برای بخش خصوصی فراهم کند و خود کنار برود؛ یقین بدانید با چنین روندی شاهد پیشرفت بزرگی در اقتصاد کشور خواهیم بود.
* بیکاری یکی از مهم ترین معضلات جامعه امروز است، چه راهکارهایی برای این امر مهم وجود دارد؟
متأسفانه در سال های اخیر مسئولان با بی تدبیری مشکل بیکاری را دامن زده اند؛ کارخانه ای که ۱۰۰ نیرو دارد و به دلیل بدهی به بانک تعطیل می شود بیکاری چندین نفر را رقم می زند.
هر واحد تولیدی که در کردستان یا کشور تعطیل شود به معنای آن است که دولت باید یک بند به زندان ها اضافه کند چرا که نبود اشتغال زایی روحیه شادابی و نشاط را در جامعه به مخاطره می افکند و امنیت اجتماعی را به خطر می اندازد.
به صراحت می گویم که کشور نیازمند کارگرهای آچار به دست در جامعه است تا مشکلات بنیادی اقتصادی رفع شود.
در واقع راه جلوگیری از بیکاری در جامعه در دو مرحله خلاصه می شود؛ یکی نگهداری نیروهای موجود در واحدهای تولیدی و کارخانه ها و دیگری اعتماد به جوانان برای راه اندازی کسب و کاری که به آن علاقه مند هستند./
* گفت و گو: زیبا امیدی فر
نظر شما