ده، بنا به تعريف از واژه «دهيو» به معناي سرزمين و كشور گرفته شده اســت. بر اين اســاس، ده و قريه سكونتگاه و جامعه اي شــناخته مي شود كوچك، كه نسبت به روســتا مفهوم محدودتري دارد و يك واحد معيشتي است كه در يك فضاي جغرافيايي مستقر شده، شكل گرفته باشد، در حالي كه روستا شامل ده يا قريه اي است، همراه با مزارع و باغات و پوشــش طبيعي اطراف آن. بنابراين تعريف، ده و قريه ممكن است بر مبناي كشــاورزي نباشد، يعني ساكنان آن، زارع، برزگر، كشاورز و دامدار روســتايي نباشــند، بلكه معيشت آنان بر بنيان ســاير فعاليت ها استوار باشد، مثل خدمات، صنايع دستي، استخراج معدن، بهره وري از آب معدني، صيادي و نظاير آن كه در اين صورت به ساكنان آن دهاتي گفته مي شــود، ولي اگر اين واحد معيشت با بهره وري از فضاها يا فعاليت هاي كشاورزي همراه باشد، روستا ناميده مي شود.
همچنین طبــق قانون اصلاحات ارضي، ده يا قريه عبارت اســت از يك مركز جمعيــت و محــل ســكونت و كار تعدادي خانــوار كــه در اراضي آن به عمليات كشاورزي اشتغال داشته و درآمد اكثريت آنها از طريق كشاورزي حاصــل مي شــود و عرفاً در محل ده يا قريه شــناخته مي شــود. و بنا به تعريف مركز آمار ايران، روســتا عبارت اســت از سكونتگاهي كه توليد غالب آن كشاورزي و دامپروري بوده و جمعيت آن حداكثر 5000 نفر باشد.
از منظر اقتصادی و جامعه شناسی تفاوت های بسیاری در میان مناطق روستایی و شهری وجود دارد که از آن جمله می توان به مسائلی همچون: روستا محل زندگي روســتائيان اســت و به چرخه زندگي كشاورزي گره خورده است لیکن اقتصاد مناطق شهری آنان ريشه در صنعت و تجارت دارد، روستا يك اجتماع صميمي از خويشــاوندان است این در حاليست كه شهر جايگاه توده جمعيت است، فرهنگ روســتا ساده است و سنتي و اين در حالي است كه شهرها مركز هنرها و علوم و تركيبات پيچيده توســعه فرهنگي هستند، اداره بسیاری از مناطق روستایی در طول تاریخی و نیز در حال حاضر در بسیاری از مناطق روستایی کشور بر مبنای دمکراسی بدوی و تسلط بیش از بیش ریش سفیدان و کداخدایی مابانه می باشد که این می تواند به نوعی تفاوت ساختار سیاسی مناطق شهری و روستایی را نشان دهد. همچنین در این رابطه در اندیشه ی ماکس وبر، جامعه شناس مشهور آلمانی، شهر از دوران قرون وسطی به بعد مرکز توسعه ی فردگرایی است. در معاملات بازرگانی و اقتصادی افراد با حقوقی یکسان و مساوی با یکدیگر قرارداد میبندند و در قبال همدیگر از حقوق و تعهّدات یکسانی برخوردارند. فردگرایی که از بسیاری جهات، با تخصّصی شدن محیط شهری گسترش می یابد، در واقع خصلت ویژه ی شهر است.
حال با توجه به مباحث فوق در رابطه با توجه به سکونتگاه های روستایی به عنوان محرک توسعه در استان می توان به برنامه توسعه کشور در این رابطه اشاره کرد که بر این مبنا بهره گيري از قابليت هاي محيطــي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي مناطق روستايي كشور از طريق توسعه منابع انساني، تنوع بخشي به فعاليت هاي اقتصادي، ســاماندهي نظام ارائه خدمات سطح بندي شده و اصلاح نظام برنامه ريزي توسعه روستايي با تأكيد بر افزايش هماهنگي و محلي نمودن فرآيند آن(ماده 75 برنامه چهارم توسعه). و همچنین ارتقاي شاخص هاي توسعه روستايي و عشايري از طريق سياستگذاري، برنامه ريزي، راهبري و نظارت در امور توســعه روســتايي زير نظر رئيس جمهور و تأمين اعتبار صددرصد(ماده 19 برنامه چهارم توسعه). و همچنین ماده 27 برنامه ششم توسعه که بر مبنایی آن دولت موظف است به منظور تحقق سياستهاي كلي برنامه و اقتصاد مقاومتي، شناسايي و بهره برداري از ظرفيتهاي موجود در نواحي روستايي وارتقاي منزلت اجتماعي روستاييان و جايگاه روستاها در اقتصاد ملي و ايجاد بستر لازم براي شكوفايي و پيشرفت عدالت محور روستاها اقداماتی را درقالب بودجه هاي سنواتي انجام دهد.
اصلاحات اراضی در واقع در شرایطی با موفقیت به انجام می رسد که نظم سنتی حاکم را به نوعی فرو پاشد و نظم نوینی را جانشین آن کند این درحالیست که اصلاحات اراضی در بسیاری از کشورهای جهان سوم از جمله ایران نتوانست چنین رویکردی را به جامعه تزریق کند لذا این عامل به نوعی مزید بر علت شد تا توسعه روستایی و کشاورزی در اکثر کشورهای جهان سوم از جمله ایران بی نتیجه بماند.
موضوع مدیریت روستایی در ایران به عنوان یکی از مؤلفه های اساسی برای نیل به توسعه روستایی، متأثر از راهبردهای کلان ملی و نیز رهیافت های موجود در زمینه ی مدیریت است و برای روستا و روستائیان که به گفته لمپتون اساس حیات اجتماعی ایران بر آنها استوار بوده، حائز اهمیت است. در ایران طىّ چند دهه ی گذشته و شاید در یکصد سال اخیر، گره مدیریت روستایى در ابعاد سیاسى، اجتماعى، اقتصادى و فرهنگى یکى از مهمترین و حسّاسترین معضل ها و چالش های برنامه ریزان و متخصّصین بوده است.
در واقع توسعه روستایی مفهوم مهمی در توسعه ملی است. روستا به عنوان مجتمع های زیستی و بستر اصلی فعالیتهای زراعی تبلور حیات اقتصادی-اجتماعی کشورمان هستند که با چالشهای متعددی روبرو هستند، از جمله کم سوادی کشاورزان، درآمد کم و بیکاری فصلی، ماشینی نبودن فعالیتها و... در چند دهه اخیر توسعه و آبادانی روستایی همواره یکی از دغدغه های اصلی توسعه ملی و منطقه ای بوده است. جامعه روستایی نه یک جامعه حاشیه­ای در نظام اقتصادی، بلکه یکی از ارکان مهم در توسعه کشورها تعریف شده است.
بروز بحرانهاي محیطی مانند کم آبی در جوامع روستایی، موجب زوال مهمتـرین رکـن اقتصـادي و بزرگتـرین منبـع درآمـد خانوارهاي روستایی یعنی بخش کشاورزي می شود. با از بین رفتن کشاورزي، بیکاري افـزایش یافتـه و اقتصـاد روسـتایی ناپایـدار میشود. لذا با این تفاسیر امروزه موضوع پایداري، سرلوحه تمامی برنامه هـا و فعالیتهاي توسعه روستایی است.بنابراین، پایــداري نظــام اقتصادي در مناطق روستایی <به معنی تقویـت مبـانی اقتصاد و دستیابی به امنیت اقتصادي از نظر دسترسـی به معیشت پایدار، در امور مستمر و بـا ثبـات، اشـتغال سودمند و منابع مالی قابل اتکـا و در نهایـت، فنـاوري مقتضی و همساز با محیط و بـا بهـرهبـرداري از منـابع انسانی است>. عامل اصلی پایـداري اقتصـاد روسـتایی، توانمندسـازي روستاییان و نظام تولید روستایی، تنوع تولیـد و ثبـات قیمت محصولات، رشد مداوم تولید، کنترل و مقاومـت در برابر عوامل مخرب طبیعی است.از مهمترین عواملی که در ایجاد پایـداري اقتصادي در روستاها بسیار مؤثرئ کاریسـت، سیاسـت تنوع بخشی اقتصادي است. بخش غیرزراعی موجب تغییر ساختار و افزایش بهره وري اجتماعی میشود و باعث گسـترش بازار محصولات کشاورزي میشود. لذا باید در بحث توسعه روستایی راهبردی تحت عنوان متنوع سازی فعالیتهای اقتصادی اتخاذ نمود.
استان کردستان بر اساس آخرین داده های سالنامه آماری 1396، دارای 1677 آبادی دارای سکنه است که این می تواند به عنوان یک پتانسیل بالقوه در نظر گرفته شود چرا که تنوع محیطی و آب و هوایی روستاها در این استان می تواند نمود واقعی یکی از این پتانسیل ها توسعه یعنی گردشگری باشد، که در واقع همان بازخورد متنوع سازی فعالیتهای اقتصادی است. چرا که صنعت گردشگري در فضاهاي روسـتایی بـه عنـوان رویکـرد و فعـالیتی مکمـل، بـا توجـه بـه ظرفیـت های طبیعی و فرهنگی موجـود قـادر اسـت بـراي ارتقـاي کیفیـت زنـدگی سـاکنان نـواحی روسـتایی، تجدید حیات روستاها و در نهایـت توسـعه پایـدار روسـتایی نقـش اساسـی ایفـا کنـد. بسیاري از برنامه ریزان و سیاستگذاران توسعه از فعالیتهاي گردشگري به عنوان رکن اصلی توسعه پایـدار یاد میکنند. زمانی که شرایط ملی یا بین المللی اجازه گسـترش و توسـعه ي گردشـگري بـین المللـی را ندهـد، توسعه ي داخلی به ویژه در مناطق توسعه نیافته و محروم می تواند نقش مهمی در توسعه ي این منـاطق داشـته باشد که این همان توسعه درون زاست که مقام معظم رهبری در مباحث توسعه ای اقتصاد کشور دایما بدان تاکید می نمایند. در واقع توسعه ي گردشگري و توسعه ي روستایی دو عامل مرتبط به هم بـوده که توسعه هر کدام بـر دیگـري اثـري مثبـت دارد. بسیاري از صاحب نظران بر این باورند که گردشگري روستایی می تواند نقش بسیار مهمی در متنـوع سازی اقتصاد روستایی، بهبود زیرساختها و افزایش امکان جمعیت پذیری سکونتگاهها داشته باشد و در کنار سـایر فعالیـت هـاي روسـتایی، فرصتهاي شغلی متعددي را ایجاد کند.
اما آنچه که تهدیدی در رابطه با سکونتگاه های روستایی محسوب می شود این است که ســالانه تعداد زيادي روستا از ليست روستاهاي موجود در شناسنامه آبادي هاي كشور حذف مي گردند و یا به ليست شهرها مي پيوندند و یا اینکه خالی از سکنه می گردند، همچنین تهدید دیگری که جایگاه سکونتگاه های روستایی را به خطر انداخته است پدیده مهاجرت است، این پدیده از نظر رشد کمی شاید در برهه ای از زمان عامل رشد در سطح یک منطقه آن هم به واسطه مهاجرت افراد ساکن در یک روستا(مبدا) به شهر یا روستاهای بزرگتر (مقصد)گردد که نتیجه عملکرد افراد روستایی مهاجر در (مقصد) گردد لیکن در واقع مهاجرت روستایی مانعی برای توسعه است. پدیده مهاجرت روستا-شهری پدیده ای است که در فرآیند صنعتی شدن کشورها ظاهر شده و بسیاری از تحولات اجتماعی-فضایی جوامع ناشی از این پدیده است. از آنجا که مهاجرت و چگونگی توزیع مجدد جمعیت یکی از اساسی ترین عواملی است که سیاست گذاران اقتصادی-اجتماعی برای کنترل جمعیت و جهت دادن به جابجایی های جمعیتی و نیز هدایت جمعیت به سوی قطب های اقتصادی به آن توجه دارند در ایران همراه با صنعتی شدن شهرها، جوانان زیادی برای پیدا کردن شغل های صنعتی و خدماتی از روستا به شهر مهاجرت کردند که استان کردستان نیز از این قاعده مستثنی نبوده و بر اساس اطلاعات مرکز آمار در سال 1395 و سالنامه آماری استان رقم خالص مهاجرت در سطح استان برابر با 11661- نفر که نشان از پدیده مهاجر فرستی استان دارد و رقم خالص مهاجرتی در استان منفی می باشد. از جمله پیامدهای ناگوار این پدیده بر هم خورد تعادل نسبت جنسیتی در روستاها می باشد که خود می تواند منشا بزهکاری ها و آسیب های اجتماعی در این حوزه گردد. و در دهه هاي اخير در برخی از روستاهاي ايران به دليل مهاجرت مردان شاهد آن هستیم که روستاها بافت زنانه پيدا كرده اند که خود منجر به مشکلات و آسیب های اجتماعی بسیار خواهد شد.
* کارشناس ارشد برنامه ریزی آمایش سرزمین
نظر شما