در هفته های گذشته همزمان با تهدیدات نظامی گسترده آمریکا در منطقه خلیج فارس علیه ایران و افزایش حضور نظامی این کشور در منطقه، کشورهای عربی حوزه خلیج فارس نیز به نوعی آتش بیار این معرکه شده و به صورت آشکار یا پنهان تمایل خود را به شعله ور شدن آتش جنگ در این منطقه حساس از جهان نشان داده و همواره بر طبل جنگ در این منطقه کوبیده اند.
فاضل کرد، یکی از نویسندگان و صاحب نظران اهل شهرستان دره شهر در مقاله کوتاهی که آن را در اختیار خبرگزاری کردپرس قرار داده است چرایی این موضوع را مورد تحلیل قرارداده است که متن آن در پی می آید:
اولین نکته ای که در کنج ذهن یک دانش آموخته دیپلماسی و از دریچه ذهنی او در حوزه سیاست و قدرت جرقه می زند، آن خواهد بود که بحران در روابط بین الملل چیست؟ و علل بوجود آمدن بحران کدام است؟ آیا بحران مشروعیت و بحران هویت می تواند به یک نزاع بین الملل منجر گردد؟
به عبارتی، آیا می توان نزاع سنت و مدرنیته و بحران مشروعیت سیاسی در کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس را به بقای سلطنت گره زد؟ به راستی افق آینده سیاسی اعراب منطقه، تاریک و تاسف بار است؟ یا اینکه چشم انداز روشن و مثبتی در تحولات سیاسی خاورمیانه برای آنان می توان تصور کرد؟
نگارنده باور دارد که منازعه شیخ نشین های منطقه خلیج فارس با ایران اگر چه ممکن است تا حدود ناشی از هژمونی ایدئولوژی باشد، اما در واقع، آنچه عربستان و دیگر اعراب منطقه را نیازمند وقوع یک جنگ می نماید عواملی همچون بحران مشروعیت سیاسی، بحران هویت فرهنگی، ضعف ساختار سیاسی، عدم توسعه سیاسی، نزاع سنت و مدرنیته، رشد اقتصادی سریع و درآمدهای نفتی بالا است که فاصله طبقاتی و فاصله فرهنگی را روز به روز بیشتر و نظام سیاسی آنان را به پاسخگویی بیشتر وا می دارد.
مروری بر تاریخ چند دهه گذشته نیز نشان می دهد که حمله عراق به کویت، قبل از آنکه جنبه اختلافات ارضی و مرزی داشته باشد، در جهت تقویت مشروعیت سیاسی و فرار از بحران های اقتصادی و اجتماعی بود که البته نه تنها در عراق بلکه اختلافات قومی و قبیله ای در افغانستان و آفریقا، اختلاف هند و پاکستان در مسائل کشمیر، آسام و پنجاب، جنبش تامیل در سریلانکا، اختلاف یمن و عربستان، اختلاف قطر و ترکیه و سوریه با عربستان و مصر بر سر رهبریت جهان اسلام همگی ناشی از بحران هویت و مشروعیت سیاسی است.بحرانی که حالت شکننده داشته و حیات رژیم های سلطنتی را با خطر مواجه کرده است؟ منازعه اعراب و اسراییل نیز ناشی از ادامه همین بقای مشروعیت خواهد بود.
از طرف دیگر، مداخله غرب و شرق نیز به طولانی شدن منازعات منطقه ای خواهد انجامید که نه تنها اشتیاقی به کنترل منازعه ندارند، بلکه عاملی مهم در عدم توازن تسلیحاتی منطقه خواهند بود و هیچ گونه مکانیسم پایدار و مسالمت آميزی در نزد آنان وجود نخواهد داشت.
در این مورد به نظر می رسد کنترل و جدال در زمین دیگری و با دست دیگران خواهد بود. منازعه منطقه ای در خاورمیانه آتش خاموش و زیر خاکستر و پرحرارتی است که همچون ققنوس سرمست از آوازخوانی بر هیزم خشم سوار است که تولدی دوباره برای خاورمیانه و یا پایانی زیستی برای بقای سلطنت اعراب در منطقه به دنبال خواهد داشت.
نظر شما