مردم کردستان که خاطره تلخی از جنگ داخلی دهه شصت و افراط و تفریطهای آن دوران دارند به این بخش از شعارهای دلالان سیاسی اقبال نشان دادند و نتیجه آن شد که ۷۰درصد آرای کردستان به سبد روحانی رفت. اما مردم از این انتخاب، سودی نبردند و آش روحانی در همان سالهای اول آنقدر شور شد که برخی از این دلالان برای بازگرداندن آبرو و اعتماد از دستداده خود مجبور شدند از پیشگاه مردم عذرخواهی کنند. حتمن "حجت" تاریخی وزیر کشور دولت روحانی در جلسه معارفه استاندار را به یاد دارید.
فردای پیروزی روحانی، دیدیم که دلالان سیاسی چگونه یکی پس از دیگری مناصب دولتی را چون گوشت قربانی بین خود توزیع کردند و چوب حراج به بیتالمال و دارایی کشور زدند. حریصانی که نتوانسته بودند روح آزطلبی خود را در این ۴۰ سال سیراب کنند یکی یکی سر از کابینه دولت درآوردند و با تشکیل پیرترین دولت در تاریخ انقلاب، آنرا در حد یک شرکت سهامی خاص تنزل دادند.
بگذریم که هر روز داستانی و حکایتی از نزدیکان دولت، از حقوقهای نجومی گرفته تا اختلاس و تجارت آقازادهها در این وانفسای گرانی به گوش میرسید که شنیدن آنها روح و روان ایرانیان را آزار میداد.
چنان شرایطی در جامعه ایجاد کردند که چیزی بر سفره مردم باقی نماند.
اینک نیز برخی آمدهاند تا در پوشش شعارهای فریبنده، همان تجربه انتخابات قبلی را تکرار کنند. این جماعت نه به دین و اصلاحات اعتقادی دارند و نه دغدغه مردم و جیب محرومان را دارند و نه دلبسته ایران و ایرانی هستند. آنها فقط درصدد حفظ مناصب خود و غارت منابع ایرانی به هر قیمتی هستند.
اگر توجه کرده باشید همتی به صراحت بارها در مناظرهها و سخنرانیهای خود عامل گرانی و معیشت مردم را "تحریمهای ظالمانه" معرفی میکند. او با دوقطبی کردن فضای انتخاباتی، سعی میکند خود را مدافع آزادی و دموکراسی و رقیبان خود را عامل فقر مردم معرفی کند. آیا نباید این تلاشها را به نوعی لاپوشانی دزدیها دانست.
یعنی؛ اختلاسها و غارتها و حقوقهای نجومی واردات با دلارهای ۴۰۰۰ تومانی و عرضه کالا با نرخ آزاد در بازار و رها کردن قیمتها؛ همه ناشی ز تحریمهای ظالمانه است! پس نقش نظارتی دولت چیست؟
آیا طرح بیمقدمه این نکته در مناظره اول که: "من با کسانی روبرو هستم که میخواهند کاخ سفید را حسینیه کنند!" نعل وارونه برای دو قطبی کردن فضای انتخاباتی بین خوب و بد و انحراف ذهنها و فراهم کردن بستر برای امنیت خاطر همان دلالان سیاسی نیست؟ یا پاک کردن دامن خود از ایجاد آشفته بازار گرانیهای این یکی دوسال اخیر نیست؟ مردم معتقدند عامل گرانیها سودجویی دلالان وابسته دولتی و سو مدیریت است نه تحریمها. مردم از بیعدالتی در توزیع منابع رنج میبرند. مردم از تبعیضها در پرداختها و نظام غلط بانکداری و خوی اشرافیگری تعدادی از مدیران به ستوه آمدهاند. البته که تحریمها هم بر تولیدات و اقتصاد تاثیر گذاشته اما باور کنیم که بیعدالتیها بیشتر از تحریمها آزاردهنده است.
برای روشن شدن بیشتر موضوع، سوالی میپرسم:
اگر در انتخابات قبل به جای روحانی، رئیسی رئیس جمهور میشد چه اتفاقی میافتاد؟ آیا وضع معیشت مردم و اقتصاد ایران، بدتر از الان بود؟ لطفا ما را نترسانید؛ بازگشت به عقب در عصر ارتباطات محال است اما باور کنید شما کاری کردید که ملت حسرت دهه شصت را بخورند.
امروز نیاز کشور ایجاد انقلاب اداری، تقویت تولید و عبور از گردنه سختی است که سودجویان و دلالان سیاسی بر کشور تحمیل کردهاند؛ سوداگرانی که تحت لوای اصلاحات و اصولگرا فقط به جیب خود میاندیشند و رفاه و آسایش مردم برایشان پشیزی ارزش ندارد. باور ندارید به زندگی تک تک آنها نگاهی بیندازید.
و اما نکته آخر؛ اگرچه نگارنده با اصطلاح "گشت" میانه خوبی ندارد اما بد نیست در آغاز دهه چهارم انقلاب، براساس وعده یکی از نامزدهای ریاست جمهوری، "گشت"ی هم برای برخورد با مدیران سودجو تشکیل شود؛ شهر به شهر، خیابان به خیابان و کوچه به کوچه بگردند و ساحت ایران را از فساد و تباهی پاک کنند. اگرچه امیدی به بهبود اوضاع نیست اما شاید اینگونه کمی از آلام و اندوه مردم کاسته شود.
نظر شما