کردستان در میانه جنگ ایران و عراق/ صلاح الدین خدیو

سرویس آذربایجان غربی- اگر جامعه بین المللی در برابر جنایت آشکار بمباران شیمیایی سردشت، به عنوان نخستین حمله با گازهای سمی به یک منطقه غیرنظامی در تاریخ مدرن، موضعی قاطع می گرفت، هشت ماه بعد فاجعه حلبچه هم رخ نمی داد.

هفتم تیر 1366 روزی است که شهر سردشت به صورت گسترده ای توسط نیروی هوایی دولت عراق بمباران شیمیایی شد. در این حمله دهها نفر کشته و صدها و هزاران نفر هم مجروح شدند.

اکثریت جمعیت شهر نیز آواره شده و در مدارس و مساجد شهرهای مجاور از جمله مهاباد اسکان داده شدند. گفته می شود بمباران شیمیایی سردشت، نخستین حمله با گازهای سمی به یک منطقه غیرنظامی در تاریخ مدرن است. اگر جامعه بین المللی در برابر این جنایت آشکار موضعی قاطع می گرفت، هشت ماه بعد فاجعه حلبچه رخ نمی داد. در طول جنگ ایران و عراق شهرهای کردستان بویژه شهرهای مرزی آماج حملات و بمبارانهای دولت بعث قرار گرفتند.

بمباران هوایی دو شهر پیرانشهر و بانه به ترتیب در بهار و زمستان سال 63، از حیث تلفاتی که بر جای گذاشت، یک قصابی واقعی بود. در پیرانشهر صد نفر و در بانه 250 نفر کشته و صدها نفر نیز زخمی و جانباز شدند. اگر این آمار را در کنار جمعیت حدودا ده هزار نفری شهرهای یادشده در آن زمان قرار دهیم، با احتساب مجروحان رقمی حدود ده درصد جمعیت ساکن آنها، کشته و زخمی شده اند. این حجم کشتار و ویرانی و بویژه نسبت بالای آن، تنها با بمباران شهر درسدن آلمان در آخرین سال جنگ جهانی دوم قابل قیاس است که به ویرانی کامل شهر و کشتار دهها هزار نفر انجامید.

به لحاظ تاریخی نیز می توان کشتار و تخریب ببار آمده را با تلفات و ویرانیهای جنگهای ایران و عثمانی در سده های شانزده و هفده مقایسه کرد که عمدتا سرزمین های کردنشین را در بر می گرفت. از قضا از یک زاویه به جنگ هشت ساله ایران و عراق به لحاظ ژئوپولتیکی، بعنوان یکی از پیامدهای اختلافات دیرین و مزمن دو امپراطوری صفوی و عثمانی نگاه می شود که کشور عراق یکی از وارثان دومی است.

در نتیجه جنگهای طولانی ایران و عثمانی، بخش زیادی از امارتهای خودمختار کردنشین به تبعیت از دولت عثمانی دست زدند. برخی مورخان بر این باورند، میدان جنگ شدن کردستان باعث عقب ماندگی و از بین رفتن مازاد اقتصادی امیرنشین های کرد شد. سیرقهقرایی یاد شده بدین معنا بود که حکومتهای محلی کرد نه تنها نتوانستند به سمت وحدت با یکدیگر بروند و به قسمی حاکمیت دست یابند، بلکه بتدریج به سوی زوال و تباهی گام نهادند. زوال امارتها به معنای رکود مراکز شهری در آنها و قدرت گرفتن عشایر و قبایل کرد بود. به قول مارتین وان برونسیسن، ایل زدایی از دستور کار خارج و چرخه ای نو از ایل زایی آغاز شد.

جنگ ایران و عراق بعنوان مرده ریگ این منازعات کهن، تاثیری مشابه را بر کردستان ایران بر جای گذاشته است. شهرهای سردشت و پیرانشهر و بانه و مریوان، که خط مقدم جبهه و ستاد بسیاری از عملیاتهای جنگی ایران بودند، نه تنها پاداشی از توسعه ملی دریافت نکرده اند، بلکه جزو محرومترین شهرهای کشور به شمار می روند.

به صورت کلی این مساله درباره استانهای آذربایجان غربی، کردستان، کرمانشاه و ایلام هم صادق است. آذربایجان غربی که قبل از انقلاب در جدول توسعه در رده های میانی قرار داشت، اکنون در قعر جدول ایستاده است. بخشی از این هبوط بزرگ البته بدلیل نمره پایین مناطق کردنشین آن است که باعث افت کلی معدل استان شده است. نداری و عقب ماندگی و توسعه نیافتگی البته مانع شکوفه کردن حوزه های فرهنگی و مدنی نشده است. شهر زخمی سردشت یک حوزه مدنی کوشا و فعال دارد و بانه و مریوان هم از شهرهای فعال و فرهنگی کردستان محسوب می شوند.

شاید آرزوی اتفاق نیفتادن جنگی دیگر بویژه در این مرزها، عطف به تغییرات سیاسی و ژئوپولتیک حادث شده در عراق، تمنایی بلندپروازانه و دور از ذهن نباشد. اما امید به توسعه فراگیر و همه جانبه کردستان و زیست برابر شهروندان آن هنوز دست نیافتنی و دورنمای آن نومید کننده است.

البته این به معنای قهر با امید نیست، دستکم فعالان مدنی سردشت که کریمانه شهرشان را دیار صلح نامیده اند، خسته و ناامید نیستند.

کد خبر 122992

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha