در صفحات تقویم، چهاردهم تیرماه با عنوان «روز قلم» به خود جلوه‏ ای دیگر بخشیده. نام‏ گذاری این روز به نام قلم، بی ارتباط با تاریخ کهن متمدن و فرهنگ ‏ساز سرزمین مان نیست.
این ساده‏ ترین شعار برای تجلیل از مقام قلم و ارباب قلم است. از کرامت و شرافت و قداست قلم و نوشتن، گفتنی ها بسیار است و یادداشت ها فراوان. حضور در عرصه ی نوشتن و آفرینش؛ فضیلتی ارج مند و رفتاری متعالی است و گرامی‏ داشت یاد و خاطره اهالی و شهدای قلم و تجلیل از آثار آنان یک وظیفه ی بزرگ و غایی است تا همیشه.
اهالی قلم در طول تاریخ هماره سختی ها و محدودیت های بسیاری را تحمل کرده اند و در سکوت و آفرینش خود زیسته و چراغ افروزی کرده اند و گاه به تیغ سانسور گرفتار شده اند و گاه فقدان آزادی بیان و اندیشه، فرصت های آفرینش آزاد و بدون حصار را از آنان گرفته و در قفس، آوازه خوان بوده اند.
شوربختانه نویسندگی هنوز به عنوان "شغل"تعریف نشده و فاقد صنف و رفتارهای اداری و قانونی با اهالی آن است. از این که فضیلت نوشتن، هنوز در تعریف شغل گنجانده نشده، دردی پیر و جان کاه است.
نویسندگی، رفتاری مدنی و روشنگر است و صاحب قلم دارای کرامت و منزلتی والا. مگر نه آن است که در آموزه های دینی و اسلام قلم و اهالش از جایگاهی والا برخوردار است؟
مگر نه آن است که خداوند مبین فرموده: «ن وَ الْقَلَمِ وَ ما یسْطُرُونَ؛ سوگند به قلم و آنچه با آن می نویسند.» و آن که به فرموده پیامبر اعظم: «انّ اول ما خلق الله القلم، فقال له اکتب فجری بما هو کائن الی الابد» «به درستی که نخستین چیزی که خداوند آفرید، قلم بود؛ پس به او فرمان داد بنویس! و او آن چه را بوده و خواهد بود تا روز قیامت نوشت.«
قلم و اهل قلم رسالت و تعهدی بزرگ و تاریخی و وظیفه ای بزرگ بر دوش دارند. نویسنده ی آگاه و متعهد و دلسوز، دغدغه مند است و برای رفع مشکلات و دغدغه های ملی و مردم قلم می زند و آگاهی می بخشد.
از تو مي نويسم...
تو که مفهوم معنويت و قداستي هميشه گي هستي.
تو که از جنس نور و آفتابي که به انسان ها روشني و گرما مي بخشي.
تو از جنس باراني که روح انسان را سرسبز و سيراب مي کني.
تو معجزه ي بزرگ خدايي که از خوبي هاي هميشه مي گويي.
تو مفهوم بلند معجزه يي که رودها و درياها و آسمان ها و زمين، به احترام نام بلندت، سر فرود مي آورند و زانوي اخلاص مي زنند.
تو هم چون نسيمي، که از لابه لاي درخت ها و سبزه ها و چشمه ها مي گذري و شروع تازه ي زنده بودن را در گوش پروانه و پرنده ، زمزمه مي کني.
چراغ افروزي، ذات توست در مسير تاريک انسان.
فانوسي،
روشن روشن روشن...
با تو از خدا مي گويم...
از فرشته هايي کوچک و بزرگ،
از پرنده و پرواز و شکوه آسمان آبي و آزادي،
از ابر و چشمه،از سرود و شعر و داستان،
از زيبايي و گل و شبنم و نم نم باران.
با تو مي شود خدا را در همين نزيکي بهتر ديد.
با تو پرنده ها
مفهوم پرواز را بهتر مي شناسند.
به احترام نامت
خدا را صدا مي زنيم...
اي نام ماندگار و جاودانه ي تاريخ...
اي شکوه روشن خدا!
اي قلم!
روزت برتمام نويسندگان متعهد و دغدغه مند ايران زمين
مبارک باد!
نظر شما