صرفنظر از مفهوم حزبی و راهبردهای کلان مد نظر حزب اعتدال و توسعه در کشور، استان آذربایجان غربی یکی از تقسیمات جغرافیایی کشور است که به معنی واقعی کلمه به واژگان اعتدال و توسعه نیاز دارد، واژهی توسعه در استان از آنجا اهمیت دارد که آذربایجان غربی در شاخصهای توسعه، رتبههای پایین جدول در کشور را اشغال کرده است، این لژ نشینی تلاشی مضاعف به منظور ارتقای این شاخصها و الزام به طراحی سیستم ادارهی استان از طریق یک استراتژی توسعه مدار را میطلبد.
فارغ از بار معنایی اعتدال در فرهنگ سیاسی که در حوزهی سیاست خارجی و مدیریت بر گرایش به میانه روی مابین دو جناح راست و چپ سنتی و پرهیز از هیجانات جناحی دلالت دارد، مفهوم اعتدال در استان آذربایجان غربی کمی متفاوت تر از این موضوعهاست، استان آذربایجان غربی با تنوع قومی و مذهبی خاص خود و تاریخچهی نسبتا دور و دراز همزیستی اقوام و مذاهب آن، اعتدال را خط مشی مسالمت آمیز ادارهی آن با تاکید بر حق و حقوق طیفهای گوناگون انسانی و تطورات مذهبی میداند، در حقیقت نسبت به بار سیاسی واژهی اعتدال، تاکید بر بار اجتماعی این کلمه در استان آذربایجان غربی بیشتر و پر رنگتر است.
بر اساس این جغرافیای خاص و این تعاریف ویژه از آذربایجان غربی، میتوان به اهمیت استراتژیک داعیهداران این واژگان در استان پیبرد، اهمیت این موضوع هنگامی بیشتر میشود که میبینیم در دو دورهی اخیر ریاست جمهوری حزب اعتدال و توسعه در یک ائتلاف فراگیر با اصلاحطلبان پیروز انتخابات بوده و این ائتلاف علاوه بر مسند نشینی در بالاترین مقام اجرایی کشور، اکنون ۱۲۲ کرسی مجلس را نیز در اختیار دارد.
هاشمی رفسنجانی که از پیشنهاد دهندگان تاسیس حزب اعتدال و توسعه در سال ۷۸ بود در خصوص ضرورت یک خط مشی میانه به منظور ادارهی کشور میگوید: «اداره کشور با یک جناح فاجعه است و در عوض همه نیروهای معتدل در دو جناح باید متحد شوند تا توسعه سیاسی- اقتصادی را به پیش برند و ستونهای نظام را تقویت کنند»،
بیگمان، فلسفهی پرهیز از افراط و تفریط و تمامیت خواهی با راهبرد عقلانیت در مشارکت همگانی به منظور ادارهی کشور، فلسفهی غالب و ایجابی حزب اعتدال و توسعه است که امروزه جذابیت گفتمان برون حزبی و مقبولیت مدنی آن را در پیروزی در چندین انتخابات اخیر تضمین کرده است.
واقعیت امر این است که این گفته هاشمی را در ابعاد مفهومی از واژگان اعتدال و توسعه به استان آذربایجان غربی هم میتوان تعمیم داد که عقلانیت حکم میکند با نگاه تمامیت خواهی در مدیریت استان به چشم یک فاجعه نگاه شود، نمیتوان از توسعه حرف زد و نیمی از ظرفیتهای استان را ندید و یا به اعتدال معتقد بود و به دلایل قومی و افراطی از این پتانسیلها استفاده نکرد، باید اعتراف کرد که منشاء اصلی عدم توسعهی اقتصادی-سیاسی استان در چند دههی اخیر، نگاه غیر عقلایی و تبعیض آمیز در کنار گرفتار شدن در دام صخرهی شیشهای تمامیتخواهی بوده است که با بازگشت به روح اصلی اعتدال قابل جبران است.
این که در سالهای اخیر و بالاخص در انتخاباتها مردمان استان ما نشان دادهاند که گاها به راحتی گرفتار هیجانات میشوند و اموجی را برای سواری افرادی افراطی فراهم میکنند، حاکی از شکست گفتمان اعتدال و توسعه نیست، بلکه حکایت از ضعف سخنگویان این جریان دارد، انتصاب شبهه برانگیز افرادی منتسب به قومگرایی به عنوان سفیران اعتدال و توسعه، یعنی عدول از روح اعتدال، که لازم است منبعد در شناسایی و گزینش آنها دقت بیشتری شود، آنگونه که سخنگویان و اعضای این حزب آیینهی تمام نمای راهبرد و اهداف اعتدال و توسعه و از افراد میانه رو و معتدل اقوام، طیفها و جناحهای مختلف استان باشند.
از آنجا که در اهداف حزب اعتدال و توسعه از گفتمان توسعه و سازندگی بعنوان اصلیترین راهبرد برای تداوم عدالت اجتماعی و تحقق اهداف نظام یاد میشود و این حزب در راهبرد سیاسی کشور بر اصل عقلانیت واعتدال همراه با انسجام و وفاق تاکید دارد و سرافرازی و سربلندی نظام را در مشارکت و بهرهمندی حداکثری از نخبگان، اندیشمندان و صاحبان فکر، با رعایت اصل شایسته سالاری و استفاده از ظرفیت و تجربه منابع انسانی و مدیران لایق میداند، همپوشانی حداکثری اهداف آنرا با چشمانداز استان نمیتوان انکار کرد، در حقیقت باید گفت: قطار توسعه و نقشهی راه استان آماده و منتظر یک تیم منسجم و همراه به منظور هدایت آنست.
در همین راستا، استعفای سیدهادی بهادری از دبیری حزب اعتدال و توسعهی استان آذربایجان غربی را باید به فال نیک گرفت، استعفایی که برخلاف گمانهزنی هایی که در بارهی آن میشود ارتباطی با انتقاد او از دولت تدبیر و امید ندارد و بیشتر از آنکه منشاء حزبی و سیاسی داشته باشد، از زاویهی او با نمایندهی عالی دولت در استان سرچشمه میگیرد، زاویهای که به هیچ عنوان فکری نیست و قوارهای و قبیلهای ارزیابی میشود، باشد که در انتخاب دبیر بعدی و سخنگویان این حزب در استان، بیشتر از وزن سیاسی به وزن ثباتی افراد و گرایشات واقعی و راهبردهای حزب، توجه شود که بدون شک یکی از استانهای مستعد پذیرش گفتگوی اعتدال و ضرورت توسعه، استان رنگین کمان اقوام و مذاهب است.
نظر شما