یکی از مهمترین معضلات اجتماعی جهان امروز، مسئله اعتیاد به موادمخدر است. کمتر پدیدهای را میتوان یافت که همانند اعتیاد، جوامع بشری را مورد تهدید قرار داده باشد. پدیده اعتیاد به موادمخدر مسئلهای جهانی است که همه کشورها به نوعی با آن درگیرند و هر یک با توجه به زیرساختهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود، راهحلهایی را برای برخورد با این معضل برمیگزینند.
پیامبر اکرم(ص) در حدیثی می فرمایند: زیان رساندن به خود و به دیگران ممنوع است (الکافی، ج5، ص 292). همچنین بقراط در جمله ای اشاره می کند که «پرهیز به افراد سالم امکان میدهد، سلامتی خود را حفظ کنند و به آنها که سلامتی خود را از دست دادهاند، اجازه میدهد تا آن را دوباره به دست آورند».
براساس آمارها و گزارشهای نهادها و سازمانهای جهانی همچون سازمان بهداشت جهانی، به موازات پیشرفت جوامع، نیازها، گرایشها و الگوهای رفتاری جوانان نیز دچار تغییر و دگرگونی شده و الگوی سوءمصرف موادمخدر در میان جوانان در همه جهان به سرعت از سنتی به صنعتی در حال تغییر است. فرد مصرف کننده مواد مخدر به علت این که پا را فراتر از هنجارها و ارزشهای اجتماعی گذاشته، منحرف تلقی میشود. وی بیماری است که معلول شرایط اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است و منحرفی است که مسیر انحرافیاش او را به دیگر انحرافها نیز سوق میدهد. اعتیاد، بحرانی اجتماعی است که اگر به آن رسیدگی نشود، انواع و اقسام انحرافات، بیماریها و مشکلات اجتماعی را به دنبال خواهد داشت.
عامل هاي مهم در گرايش يك فرد به سمت اعتياد دست به دست هم مي دهد اما نقشي كه خانواده در اين بين دارد، كليدي و تاثيرگذار است و ارزش و اهميت خانواده در حفظ سلامت رواني و اجتماعي بر هيچ كس پوشيده نيست. خانواده سالم بستري مناسب براي رشد، شكوفايي و بالندگي اعضاي خود فراهم مي كند و در حفظ و ارتقا سلامت جسمي و رواني تاثير فراوان و غيرقابل انكاري دارد؛ در مقابل، خانواده ناسالم مي تواند زمينه را براي ايجاد اختلال در بعدهاي جسمي، رواني و اجتماعي فراهم كند و افراد را به سمت انواع بزه ها از جمله اعتياد سوق دهد.
اعتیاد یک بیماری زیستشناختی، روانشناختی و اجتماعی است. عوامل متعددی در سببشناسی اعتیاد مؤثر هستند که در تعامل با یکدیگر منجر به شروع مصرف و سپس اعتیاد میشوند. عوامل مؤثر بر فرد، عوامل محیطی و عوامل اجتماعی به عنوان عوامل زمینهای، موجب میشوند تا روند پیشگیری، شناسایی، درمان و پیگیری به طور هدفمند طرحریزی شود.
آشنایی با عوامل زمینهساز و مستعدکننده بروز اعتیاد و نیز عوامل محافظتکننده در مقابل آن، از دو جهت ضرورت دارد:
الف) سببشناسی افراد در معرض خطر اعتیاد و انجام اقدامات پیشگیرانه لازم.
ب) انتخاب نوع درمان و اقدامات خدماتی، حمایتی و مشاورهای لازم برای معتادان.
عوامل مخاطرهآمیز مصرف مواد شامل عوامل فردی، عوامل محیطی و عوامل اجتماعی می باشد.
عوامل مخاطرهآمیز فردی:
1-استعداد ارثی: شواهدی از استعداد ارثی اعتیاد به الکل و موادمخدر وجود دارد. دوره نوجوانی، خطرناکترین سن برای شروع اعتیاد است.
2-صفات شخصیتی: عوامل مختلف شخصیتی بر مصرف موادمخدر تأثیر میگذارد مانند اعتماد به نفس پایین، مهارتهای اجتماعی و انطباقی ضعیف.
3-اختلال روانی: اختلال روانی بر مصرف مواد تأثیر دارد؛ مانند افسردگی اساسی و اختلال شخصیت ضداجتماعی.
4-نگرش مثبت به مواد: افرادی که نگرشها و باورهای مثبت و یا خنثی به موادمخدر دارند، احتمال مصرف و اعتیادشان بیش از کسانی است که نگرشهای منفی دارند. این نگرشهای مثبت به طور معمول عبارتند از: کسب بزرگی، رفع دردهای جسمی و خستگی، کسب آرامش روانی، توانایی مصرف مواد بدون احتمال ابتلا به اعتیاد و آرامش روانی.
عوامل محیطی:
1-عوامل مربوط به خانواده: خانواده اولین مکان رشد شخصیت، با الگوهای رفتاری فرد است. خانواده علاوه بر این که محل رشد افراد و کمک به حل استرس و آسیبشناسی است، منبعی برای شکلگیری تنش و اختلال است. ناآگاهی والدین و ارتباط ضعیف والدین با کودک، فقدان انضباط در خانواده، خانواده متشنج یا آشفته و از هم گسیخته که آمادگی ارتکاب به انواع بزهکاریها مانند سوءمصرف مواد در آنها بیشتر است، باعث میشوند فرزندان با الگوبرداری از رفتار آنان مصرف مواد را یک رفتار بهنجار تلقی و رفتار مشابهی پیشه کنند و موجب کشیده شدن آنان به مواد شوند.
2-تأثیر دوستان: تقریباً در 60 درصد نمونهها، اولین مصرف مواد به دنبال تعارفهای دوستان رخ میدهد، ارتباط دوستی با همسالان مبتلا به موادمخدر، عامل مستعدکننده قوی برای ابتلای نوجوان به اعتیاد است.
3-عوامل مربوط به مدرسه: مدرسه بعد از خانواده، مهمترین نهاد آموزشی و تربیتی است و میتواند از راههای بیتوجهی به مصرف مواد و فقدان محدودیت یا مقررات جدی، منع مصرف در مدرسه، استرسهای شدید تحصیلی و محیطی، فقدان معلمان و مشاوران و مسئولان در زمان نیازهای عاطفی و روانی به خصوص به هنگام بروز مشکلات و طرد شدن از طرف آنان زمینهساز مصرف مواد است.
4-عوامل مربوط به محله سکونت: نبود ارزشهای مذهبی و اخلاقی، شیوع خشونت و اعمال خلاف، وجود مشاغل کاذب، آشفتگی و ضعف همبستگی میان افراد محل و حاشیهنشینی، از جمله عوامل مربوط به محل سکونت است که میتواند موجب گرایش فرد به مواد شود.
عوامل مخاطرهآمیز اجتماعی:
1-قوانین: فقدان قوانین جدی منع تولید، خرید و فروش، حمل و مصرف مواد، موجب فراوانی و ارزانی آن میشود.
2-بازار مواد: میزان مصرف مواد با قیمت آن رابطه معکوس دارد. هر چه قیمت مواد کاهش یابد تعداد افرادی که بتوانند آن را تهیه کنند، افزایش مییابد و میزان مصرف آن نیز افزایش مییابد. همچنین سهلالوصول بودن مواد به تعداد مصرفکنندگان آن میافزاید.
3-مصرف مواد به عنوان هنجار اجتماعی: در جوامعی که مصرف مواد نه تنها ضدارزش تلقی نمیشود، بلکه جزئی از آداب و رسوم جامعه و یا نشان تمدن و تشخص و وسیله احترام و پذیرایی است، مقاومتی برای مصرف آن وجود ندارد و سوءمصرف مواد شیوع بیشتری دارد.
4-کمبود امکانات فرهنگی و ورزشی و تفریحی: کمبود امکانات لازم برای ارضای نیازهای طبیعی و روانی و اجتماعی نوجوانان از قبیل کنجکاوی، تنوعطلبی، هیجان، ماجراجویی، مورد تأیید و پذیرش قرار گرفتن و کسب موفقیت میان همسالان، موجب گرایش آنان به کسب لذت و تفنن از راه مصرف مواد و عضویت در گروههای غیرسالم میشود.
5-عدم دسترسی به سیستمهای خدماتی، مشاورهای و درمانی: در زندگی افراد، موقعیتها و مشکلاتی پیش میآید که آنان را در معرض خطر قرار میدهد. فقدان امکانات لازم یا عدم دسترسی به خدماتی که در چنین مواقعی بتواند فرد را از نظر روانی، مالی، شغلی، بهداشتی و اجتماعی حمایت نماید، فرد را تنها و بیپناه و بدون وجود سطح مقاومت اجتماعی رها میکند.
* سرهنگ امیر هوشنگ حیدریان - معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان کردستان
نظر شما